حرکت علی علیه السلام به جانب نهروان

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

 امیرالمؤمنین علیه السلام چون از تسلیم و اطاعت آنان مأیوس شد، با سواران خویش به جانب نهروان حرکت کرد، به نزدیکی نهروان رسید، سواری از جانب نهروان می آمد، علی علیه السلام پرسید: از خوارج چه خبر داری؟ گفت: آن جماعت چون شنیدند با لشکری قوی به سوی آنان می آیی از نهروان عبور کرده، گریختند.
امیرالمؤمنین فرمود: آیا آنان را دیدی از نهروان عبور کردند.
گفت: آری دیدم.
امیرالمؤمنین فرمود: نه این چنین نیست، به خدایی که محمد مصطفی صلی الله علیه و آله را فرستاد، این جماعت از نهروان عبور نمی کنند، غیر از ده نفر، همه کشته و هلاک می شوند و از اصحاب من هم کمتر از ده نفر شهید می شوند. این عهدی معهود و قضای مکتوب است.
امیرالمؤمنین در نهروان فرود آمد، در حالی که خوارج شمشیر کشیده و در مقابل لشکر علی علیه السلام ایستادند و شعار لا حمک الا لله می دادند.
علی علیه السلام فرمود: من هم منتظر حکم الله هستم، سپس لشکر خویش را صف آرائی کرد. بار دیگر عبدالله بن عباس را فرمود تا در میان دو صف بایستد و از آنان بخواهد چه می گویند و چه می خواهند؟
عبدالله بن عباس به نزد لشکر آنان ایستاد و گفت:
ای قوم! چرا با علی بن ابی طالب علیه السلام دشمنی می کنید و به جنگ او برخاسته اید، چرا در بین اصحاب آن حضرت اختلاف و تفرقه به پا کردید . گفتند: ای ابن عباس! چرا حله یمانی و لاس لطیف به تن کردی ما برای جنگ آمدیم و لباس رزم پوشیدیم.
عبدالله گفت: لباس را فرو گذارید و علت مخالفت و مخاصمت با امیرالمؤمنین علی علیه السلام را بیان کنید.
گفتند: علی بن ابی طالب علیه السلام را بگو بیاید تا شرح حال بگوییم.
امیرالمؤمنین علیه السلام سخنان آن جماعت را شنیده بر اسب نشسته در مقابل آنان ایستاد و سلامی گفت.
سپس فرمود: ای مردم! من علی بن ابی طالبم، چرا در حق من دشمنی روا می دارید، و به محاربه و جنگ قیام کرده اید؟
گفتند: دلیلی چند موجب مخالفت با شما شد؛
اول این که: در جنگ جمل وقتی پیروز شدیم اجازه ندادی از اهل بصره و اصحاب جمل اسیر بگیریم و اموال آنان را به غنیمت بگیریم.
دوم این که: در صفین در زمان نوشتن پیمان نامه، به تقاضای معاویه که خواستار حذف نام امیرالمؤمنین علی علیه السلام شد موافقت کردی و نام امیرالمؤمنین را محو ساختی، اگر تو امیرالمؤمنین و خلیفه بر حق بودی چرا نام خویش را پاک کردی؟
سوم: در امری که حق تو بود حکمیت قرار دادی، چرا درباره خلافت و حقانیت خویش حکم و داور منصوب کردی؟
امیرالمؤمنین هر یک را چنین جواب نیکو داد:
اگر اهل بصره را اسیر نگرفتم چون رسول صلی الله علیه و آله خدا بعد از فتح مکه، زن و فرزند آنان را اسیر نکرد و اموال آنان را به غنیمت نگرفت، در حالی که اهل مکه مشرک بودند، ولی اهل بصره مسلمان و من اسیر گرفتن زن و فرزند مسلمان و غنیمت کردن اموال آنان را جایز ندانستم.
اما گفتید نام خویش را در پیمان نامه پاک کردم. می دانید در صلح حدیبه وقتی ابوسفیان به کلمه رسول الله صلی الله علیه و آله اعتراض کرد آن حضرت نام رسول الله صلی الله علیه و آله را حذف کرد و نام مبارک محمد صلی الله علیه و آله را نوشت و من با تأسی از پیامبر در پیمان حکمیت به دنبال اعتراض معاویه نام امیرالمؤمنین را حذف کردم و علی بن ابی طالب علیه السلام را به جایش نوشتم.
این که می گوید چرا در این کار حکم قرار دادی، بدانید محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، سعد بن معاذ را بر بنی قریظه حکم قرار داد و سعد بر اساس شریعت محمدی صلی الله علیه و آله حکم کرد و من حکم انتخاب کردم همان طور که برادرم رسول خدا صلی الله علیه و آله حکم قرار داده بود.
آیا سؤال دیگری دارید تا پاسخ گویم؟
آن قوم ساکت و خاموش ماندند و بعضی به بعضی دیگر گفتند، والله راست می گوید، سپس از هر طرف فریاد بر آمد.
یا امیرالمؤمنین! التوبه، التوبه، یعنی ما پشیمان نادم هستیم و توبه می کنیم.
با سخنرانی امیرالمؤمنین علی علیه السلام هشت هزار نفر از سپاه خوارج توبه کرده از عقیده باطل خویش برگشتند. و از عمل خویش پشیمان شدند و جماعت خوارج را رها و میدان جنگ را ترک کردند.
فقط چهار هزار نفر به جنگ با امیرالمؤمنین علیه السلام اصرار داشته، مقاومت کردند.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام با لشکر خویش به نزدیک آنان آمد، عبدالله بن وهب رئیس آن قوم به مقابل لشکر خود ایستاد و گفت:
ای یاران! آگاه باشید که علی بن ابی طالب علیه السلام و اصحاب او از دین خدا خارج شدند عمروعاص و ابوموسی اشعری را حکم خویش قرار دادند و حال این که خدای تعالی فرمود:
اتبع ما اوحی الیک من ربک. (125)
و من احسن من الله حکماً لقوم یوقنون. (126)
الا له الحکم و هو اسرع الحاسبین. (127)
مردی از اصحاب امیرالمؤمنین فریاد زد: ای دشمن خدا! خاموش باش و در مقابل امیرالمؤمنین علی علیه السلام سخت یاوه نگو، آیا می دانی که امیرالمؤمنین علی علیه السلام، داماد مصطفی صلی الله علیه و آله و برادر رسول خدا صلی الله علیه و آله و پسر و عم و وصی اوست؟
امیرالمؤمنین فرمود: او را آزاد بگذارید تا هر چه در دل دارد بگوید.
از جانب دیگر حرقوص بن زهیر از رؤسای خوارج گفت:
یا علی! ما با تو و یارانت با نیت خالص و قربة الی الله و برای ثواب و پاداش آخرت برگزیدیم و صبر و پایداری می کنیم تا به فوز جنت نایل شویم.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام رو به یاران کرد و فرمود:
آیا می دانید زیان کارترین انسان کدام است؟ الذین ضل سعیهم فی الحیاة الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا. (128)
به خدا سوگند اهل نهروان از این جمله اند.

125) انعام /1.
126) مائده /50.
127) انعام /62.
128) کهف /104.