خوش است لب بگذارم به آستان علی *** خوش است خوشه بچینم ز بوستان علی
خوش استخاک رهش توتیای دیده کنم *** خوش است توشه مهیا کنم ز خوان علی
خوش است معتکف بیت مهر او باشم *** خوش است هدیه کنم دل به دوستان علی
خوش است آب خور بحر نزهتش گردم *** خوش است سایه بگیرم ز سایبان علی
خوش است شامل لطفش شوم به روز وداع *** به واپسین نفسم بینم امتنان علی
در آن زمان که برای طواف خانه حق *** نهاده بود قدم مام مهربان علی
حساب بار نهان بسته شد به حکم الله *** به درد خویش عیان دید از نشان علی
دو دست برد به بالا و گفت معبودا *** به سهل بر گذران مشکلم به جان علی
بدون وقفه ز دیوار شد شکافی باز *** میان کعبه شد آن مونس لسان علی
به بست قدرت حق باز رخنه دیوار *** به کعبه شد به جهان باز دیدگان علی
من از تولد معجز نمایش این گویم *** که در سه روز، خدا بود میزبان علی
چه هست واشدن و بسته گشتن دیوار *** ز معجزات و کرامات بیکران علی
علی است محرم اسرار و مظهر اعجاب *** کراست این شرف و این مقام و شان علی
به جز علی که بود خانه زاد پاک خدای *** نگر به قدر علی و ببین مکان علی
به جز علی که زند پشت پا به شاهد دهر *** نشد به دست هوس ها دمی عنان علی
به جز علی که دهد خاتمی وزین به فقیر *** همه رضای خدا باطن و عیان علی
همان رضای خدا و همه به خاطر دین *** جز این نداشته مفهوم در روان علی
گذشت و بخشش او از حساب بیرون است *** ز ابر کینه مبرا است آسمان علی
ز رنج و راحتی او پیش باشد از کاری *** هر آنچه رنج در آن است; آن، از آن علی
اگر چه هر چه بخواهد میسر است بر او *** چه اعتیاد به لذات را دهان علی
به جسم چون بشر و در صفات، فوق بشر *** مگر نه شبهه نمودند غالیان علی
حدیث منزله خیر البشر، همی ثقلین *** هزار نص دگر فخر جاودان علی
هزار سال اگر درس معرفت خوانند *** نمیرسند به جزئی از امتحان علی
به جز اشاعه دین ذوالفقار کار نکرد *** نبود جز به خدا رزم بی امان علی
نه دوستان بستایند از علی تنها *** مقر صفوت او پند دشمنان علی
نکرده پشت به دشمن علی به حین مصاف *** قیاس زور یلان کی شود توان علی
ز عمرو و مرحب و صدها یلان نام آور *** نشانه ها است ز نیروی بازوان علی
همیشه حق به علی و علیست هم با حق *** نگفته واژه ای از غیر حق، زبان علی
مرا چه طاقت گفتار حال او باشد *** کیم من آنکه کنم صحبت از جهان علی
کیم من آنکه زنم لاف و صف سرالله *** در این معامله باید شود بیان علی
به جز پیمبر اکرم (ص) «کمالیا» هرگز *** جهان نه دیده، نه بیند به خود بسان علی
مجله مکتب اسلام ، شماره 7