متن ادبی «مستی ما از غدیر خم اوست»

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)


ستاره دنباله‏ دار
یک برنامه تلویزیونی مکتوب
پلاتو اول / مجری شاداب / با لبخندهای زیبا و حرکتی سر حال و شاداب
وقتی نام امیرمؤمنان علی ‏علیه السلام روی زبان آدما نقش می‏بنده آدم احساس می‏کنه روی ابرها داره راه می‏ره و حالا که ما می‏خواهیم توی این برنامه روی ابرهای باصفای نام علی‏ علیه السلام راه بریم بذارید با تمام وجود فریاد بزنیم / بسم الله الرحمن الرحیم
پلاتو دوم / مجری با چشم‏های شاداب و تصویری که حرکت می‏کند سعی می‏کند بیشتر برای القاء حرف‏ها از صورتش و ویژگی‏ های صورتش استفاده کند.
راستش بخواید ما عاشقای حضرت امیر توی تمام عیدا و شادی‏ ها از همه بیشتر دلمون به یه عید خوش / یعنی با یه عید که خیلی صفا می‏کنیم و اون عید غدیر / این عید غدیر چند تا ویژگی عمده دارد، اول این‏که بر پیشانی نورانیش نام مولا ثبت‏ شده، دوم این‏که تمام تاریخ هزار و چهارصد ساله شیعه توی این روز رقم می‏خوره و سوم و چهارم و پنجم و... این‏که ما شیعه‏ ها توی این روز مست می‏شیم مست از صهبای غدیر خم، مست از نام علی، مست از لطافت چشمان با طراوت مردی که تپش قلب ما شیعه‏ ها با نبض ملکوتی اون کوک می‏شه / یا علی مدد
پلاتو سوم / مجری با حالتی که قرار است‏ یک حادثه را روایت کند
همه جمع شده بودند دریایی از مردم دور تا دور اقیانوس چشم‏های پیامبر موج می‏زد تا چشم کار می‏کرد نگاه‏ هایی بود که بر لب‏های یاقوتی پیامبر دوخته شده بود. ابرها هم گوش می‏کردند صدای بال فرشته ‏ها هم موسیقی متن این صحنه جاودانه بود ناگهان سکوت همه جا را گرفت:
«من کنت مولاه فهذا علی مولاه‏»
صدای دف بود و هلهله که زمین و زمان رو پر کرده بود. از دست‏های روشن پیامبر که بازوان سبز مولا رو به سمت آسمان کشیده بود خطی نورانی به سمت ابدیت کشیده شده بود. همه چشم‏ها تصویر بزرگ‏ترین رخداد تاریخ‏ رو ثبت می‏کرد سلمان و ابوذر در پوست‏ خودشون نمی‏ گنجیدن / تمام سختی ‏ها آسان شده بود. چقدر دنیا قشنگ بود رنگین‏ کمانی از عشق سرتاسر غدیر خم‏ رو پر کرده بود خیلی از چشم‏ها بودن که تاب تحمل دیدن نورانیت این لحظات رو نداشتن اما هر چی بود عشق بود و عشق بود و عشق.
پلاتو چهارم / مجری از درون یک هیئت صحبت می‏کند
نقل و شیرینی بین بچه ‏ها دست‏ به دست می‏ چرخید / یک لحظه خنده از روی لب‏ها پاک نمی‏شد همه شاد بودند سید علی میکروفون برداشت و گفت: «هر کسی محب علی هر چه در توان داره بریزه توی حنجرش و یک صلوات حیدری بفرسته‏»
و بچه‏ ها مثل غرش یک رعد برق شروع کردن به صلوات فرستادن. یواش یواش ترنم نام نام علی مثل ترانه بارون سقف شیرونی قلب‏ها رو نوازش می‏داد.
علی علی / علی علی / علی علی / علی علی /
و سید علی با اون چهره دوست داشتنیش شروع کرد به خوندن:
من ار به قبله رو کنم
به عشق روی او کنم
علی علی / علی علی / علی علی / علی علی /
کمتر صدا شادی بچه‏ هارو می‏شنیدم و بیشتر توی حال خودم بودم مگه توی این واژه سه کلمه‏ ای چه سری نهفته است که این همه آدم‏رو از خود بی‏خود می‏کنه
نماز بی‏ ولای او
عبادتی است ‏بی ‏وضو
به منکر علی بگو
نماز خود قضا کند
علی علی / علی علی / علی علی / علی علی /
پلاتو پنجم / مجری شاداب با حالتی متفکرانه
شاید باورتون نشه اما اونقدری که این عید در زندگی ما تاثیر داره شاید هیچ اتفاق دیگری نتونه این‏قدر مسیر زندگی مارو تغییر بده.
از غدیر خم اونچه باقی مونده عشق به ولایت / شاید این تعبیر بد نباشد که بگیم خدا هم تمام بعثت پیامبران‏ رو خصوصا رسالت‏ حضرت محمدصلی الله علیه وآله رو در گرو این اتفاق قشنگ گذاشته / غدیر حادثه ای است که کمال دین در گروه اون یعنی از حضرت آدم تا پیامبر خاتم همه و همه برای اعتلای یک دین الهی کوشش کردند و این دین تنها وقتی کامل می‏شه که تجلی دستان علی در دستان پیامبر آسمان و زمین رو روشن کنه.
خلاصه اون لحظه‏ ای که دستان علی آسمون شکافت ۱۲۴ هزار پیامبر ثمره تلاش‏ها و سختی‏ هاشون چشیدند و این لحظه چقدر زیبا و دوست داشتنی است.
پلاتو ششم / در یک هیئت که در حال مولودی خواندن هستند
و باز هم سید علی مثل همیشه مثل بلبل‏ های عاشق می‏خواند:
مست از جام اقاقی شد دلم
بی‏خود از چشمان ساقی شد دلم
ای خدای دیده بارانی‏ ام
محو در اندیشه‏ ای عرفانی‏ ام
در نگاهم موج دریا می‏شود
شعرهایم وقف مولا می‏شود
جام ‏های ما اسیر خم اوست
مستی ما از غدیر خم اوست
«وال من والا»ست در خم غدیر
عشق ما مولاست در خم غدیر
حیدر کرار مست می‏شویم
همچون مالک پای بستت می‏شویم
ساقی خم غدیری یا علی
دست ما را چون نگیری؟! یا علی
یا حق