شیخ صدوق رضی الله عنه در امالي خود روایت می کند که:
وروى إبراهيم بن محمد الجويني الشافعي ، بسنده إلى علي بن أحمد بن موسى الدقاق وعلي بن بابويه أيضا،
عن: علي بن أحمد بن موسى الدقاق، عن محمد بن أبي عبد الله الكوفي، عن موسى بن عمران النخعي، عن النوفلي ، عن الحسن بن علي بن أبيحمزة، عن أبيه، عن سعيد بن جبير، عن ابنعباس، قال: أن رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) كان جالسا ، إذ أقبل الحسن (علیهالسلام) ، فلما رآه بكى.
ثم قال: إلي إلي يا بني . . ثم أقبل الحسين . . ثم أقبلت فاطمة . . ثم أقبل أمير المؤمنين . فسأله أصحابه . . فأجابهم ، فكان مما قاله لهم : " وأما ابنتي فاطمة ، فإنها سيدة نساء العالمين . . إلى أن قال : وإني لما رأيتها ذكرت ما يصنع بها بعدي . كأني بها وقد دخل الذل بيتها ، وانتهكت حرمتها ، وغصب حقها ، ومنعت إرثها ، وكسر جنبها ، وأسقطت جنينها ، وهي تنادي : يا محمداه ، فلا تجاب ، وتستغيث فلا تغاث ، فلا تزال بعدي محزونة مكروبة ، باكية . . . إلى أن قال : ثم ترى نفسها ذليلة بعد أن كانت في أيام أبيها عزيزة . . . إلى أن قال : فتكون أول من يلحقني من أهل بيتي ، فتقدم علي محزونة مكروبة ، مغمومة ، مغصوبة ، مقتولة ، يقول رسول الله (ص) عند ذلك : اللهم العن من ظلمها ، وعاقب من غصبها ، وذلل من أذلها ، وخلد في نارك من ضرب جنبها حتى ألقت ولدها . فتقول الملائكة عند ذلك : آمين... .
رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نشسته بودند؛ امام حسن علیه السلام بر ایشان وارد شدند، پیامبر با دیدن ایشان به گریه افتادند، و میفرمودند به طرفم بیا ای فرزندم،... سپس امام حسین علیه السلام هم چنین شد ... سپس حضرت فاطمه طاهره علیها السلام آمدند و بعد از آن هم امیرالمؤمنین علیه السلام آمدند و ... اصحاب از نبی اکرم سوال کردند؛ و رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم جواب آنها را دادند تا آنجا که به آنها فرمودند :
و اما دختر من حضرت فاطمه علیها السلام همانا ایشان سیدة نساء دو عالم هستند تا آنجا كه فرمودند :
و من وقتی ایشان را دیدم اتفافاتی را که بعد از من بر ایشان رقم میخورد دیدم ، ذلت و خواری را وارد خانه ایشان می کنند و حرمت ایشان و خانه ایشان شکسته می شود و حق ایشان غصب می شود و از ارثشان منع می شود و پهلوی ایشان شکسته می شود و فرزند در شکمشان سقط می شود؛ و ایشان فریاد می زنند یا محمداه و جوابی نمی شنود و طلب استغاثه می کنند ولی یاری نمی شود؛ و پیوسته بعد از من محزون و مکروب و گریان هستند ...
در ادامه می فرمایند: سپس خودشان را (از بی حرمتیهایی که شده) در ذلت و خواری بعد از اینکه در ایام پدرشان عزیز و گرامی بودند ، میبینند و در ادامه میفرمایند :
اولین کسی که به من ملحق میشود از اهل بیت من او است .....
در ادامه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند خداوندا لعنت کن هر کس ایشان را ظلم کند و عقوبت کن هر کس را که حقش را غصب کند و ذلیل و خوار کن هر کس که ایشان را خوار کرد و در آتش مخلد کن؛ هر کسی که پهلوی ایشان را شکستند تا اینکه فرزندشان را سقط کردند؛ ملائکه نزد ایشان بودند و میگفتند: آمین.
این روایت معتبر است، شیخ الإسلام علامه مجلسي بعد از روایت مینویسد:
وقد قال شيخ الإسلام العلامة المجلسي عند إيراده هذه الرواية: روى الصدوق في الأمالي بإسناد معتبر عن ابن عباس الخ....ووصف البعض هذا السند بقوله: كأنه كالموثق وذلك للاختلاف في توثيق وتضعيف: عبدالله بن عبد الرحمن الأصم .
شیخ صدوق با سند معتبر روایت را از بن عباس الخ روایت کرده، بعض دیگر این سند را می گویند به سند موثق و این هم اختلاف در توثیق و ضعف عبدالله بن عبدالرحمن الأصم است.
مأساة الزهراء (علیهاالسلام)، سيد جعفرمرتضى عاملی ج۲ ص۳۸