شور بده شکر دهن شعله به هر طرف بزن *** باده تو طرب دهد به مرد و هم شعف به زن
«صلّ علی صبوحیان» حافظِ پُرکنایه گفت: *** هرچه که بینشان می، نشانه کن، هدف بزن
رنگِ چه میزنی به خود؟ مانده تا ابد توئی *** قید سراچه تلف ـ وقت مکن تلف ـ بزن!
آتش و مستی و فَرَح در قدحِ غزل بنوش *** چون غزل مولوی و دف آوری به کف، بزن
چو عشق از خطر بگو، جرأت زندگی بخواه *** سرْ درِ قتلگاهِ دل، آیه «لا تَخَف» بزن
گرو نهادنِ دل و نوبت عاشقی رسید *** خیمه جان به خطّه مقدسِ نجف بزن
محمد کاظم بدر الدین