متن ادبی «اقیانوس عشق»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)


چگونه توصیف کنم لحظه‏ هایی را که در هیچ واژه ‏ای نمی‏گنجد؟
چگونه به شرح بنشینم شور و شوق دقایقی را که هیچ‏کس تاب شرح آن را ندارد؟
چگونه، باید از علی گفت؟ از او که سرمایه هستی و اکنون ما است.
کعبه، در پوست خویش نمی‏گنجد؛ از آمدن ابرمردی که دنیا انتظار دیدنش را می‏کشد. کعبه اگر میان چاک کرده است، از شوق نگاه به جمال آسمانی اوست. دامان کعبه، فرش قدم‏ های آسمان علی است. علی فرزند کعبه است؛ مگر نه اینکه مریم را از بیت المقدس بیرون راندند تا در حریم الهی کودکی به دنیا نیاید، ولی اینجا کعبه پیرهن دریده و جامه پاره کرده تا مأوایی باشد بر فاطمه بنت اسد، تا جایی باشد که «ید اللّه‏»، امیرالمؤمنین علی علیه ‏السلام گام بر خاک بگذارد؟!
در سینه کعبه، کهکشانی از نور متولد شده است و اقیانوسی از عشق به تلاطم درآمده است. کعبه تاب ندارد؛ کعبه در پوست خویش نمی‏گنجد.
حالا دیگر علی، دردانه آفرینش است و سرمایه وجود.
آسمان ‏ها را به نیت چشم دوختن به او آفریده ‏اند و خورشید و ماه را برای بوسه زدن بر قدم ‏هایش.
زمین را خلق کرده ‏اند تا بر گام ‏هایش سر تسلیم فرود بیاورد.
... و امروز روزی است که کعبه از میان، شکافته می‏شود.
امیر اکبرزاده