متن ادبی «سیمای شفافیت عدالت»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)


دل تاریخ برای تو تنگ است؛ برای تو که تاریخ را شرمنده صبر و سکوت غریبانه ‏ات کردی، برای تو که سیمای شفّاف عدالت را هنوز هم پس از چهارده قرن فاصله، برایمان تازه و زیبا و روشن تصویر می‏کنی و ذوالفقار حق مدارت را در امتداد مسیر وحی و حقیقت به چرخش می‏ آوری تا کوردلان خفته را از خواب شوم شیطانی برهانی.
دل تاریخ برای تو تنگ است؛ برای تو که علم را با عدل و عمل در هم آمیختی و تصویر انسان کامل را برای همیشه در دایرة‏المعارف انسان‏ شناسی ثبت کردی.
ایمانت را با عشق و یقین گره زدی و در روزگاری که آئین حق، یاوری نداشت، مصداق «اَوَّلَ مَن اَسلَمَ مَعَ رَسول اللّه» شدی.
تو برادر وحی و جانشین او شدی؛ آن‏گونه که سزاوار ایمان محکم و یقین استوارت بود.
خداوند تو را برگزید تا میراث گرانقدر محمّد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله را پاس داری؛ آن‏گونه که تو حقیقت رسالت او را دانستی و آیین نیکویش را برگزیدی.
دل تاریخ برای تو تنگ است؛ برای تو که نام بلندت همچون هیبت ذوالفقاری ‏ات، هنوز هم کام جان شب‏ پرستان را تلخ می‏کند و جام جان حق‏ مداران را از کوثر ناب ولایت سرشار.
چقدر دستان کوتاه ما تا آسمان بلند نگاهت فاصله دارند! کاش تقویم زندگی‏مان در تقدیر تاریخ تو بود! کاش تو را می‏ دیدیم بالای منبر سادگی‏ ات که با همان خرقه پشمینه پادشاهی نشستی و مسجد کوفه را مست موعظه می‏کردی!
کاش تو را می ‏دیدیم کنار جاه‏ های عمیق بی‏ کسی‏ ات، با همان صدای «های های» غریبانه؛ آنجا که نجوا می‏کردی: «انا عبدک الضعیف الذلیل المسکین المستکین»!
کاش دنیا تو را می‏فهمید؛ دنیایی که حجم کوچکش، هیچ‏گاه قدر هیبت ملکوتی‏ ات را آن‏چنان که شایسته نام بلند علی علیه ‏السلام است ندانست و نفهمید!

عاطفه خرمی