متن ادبی «عبادت احرار»

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)


اِنَّ قَوْما عَبدوا اللّه‏َ رَغْبةً فتِلْکَ عبادَةُ التُجّارر و انّ قوما عَبَدواللّه‏َ، رَهْبَةً فتلکَ عبادةُ العبید و انّ قوما عبدواللّه‏ شُکْرا فتلکَ عبادةُ الاحرار؛ همانا گروهی خدای را به انگیزه پاداش می ‏پرستند، این عبادت تجارت پیشگان است؛ گروهی او را از ترس می‏ پرستند، این عبادت برده صفتان است و گروهی او را برای سپاسگزاری می‏ پرستند، این عبادت آزادگان است.»
آزادگان، قیدهای تعلق دنیا و آخرت از دست و پای جسم و جانشان پاره شده و به بال‏ های آسمان پیمای زهد و تقوی، راه معرفت الهی می‏ پیمایند، تن به خواهش‏ های مادی نفرسوده و جان از لذت‏ های اخروی پالوده‏ اند، که جمال دلدار دیده و آرزوی وصال یار در سینه دارند:
نی از تو حیات جاودان می‏خواهم    ***    نی عیش و تنعم جهان می‏خواهم
نی کام دل و راحت جان می‏خواهم     ***    هر چیز رضای توست آن می‏خواهم
علی علیه ‏السلام را که دنیا را سه طلاقه کرده و بالاترین منصب آن یعنی خلافت و حکومت را به عطسه بزی برتری نمی‏دهد، با تجارت تاجران و سود و زیان آخرت چه کار؟
علی علیه ‏السلام را که خود سرور آزادگان است و گردن از بند طاعت جن و انس آزاد ساخته و از دنیا به نان خشک و خرما بسنده کرد و دست رنج خود از کندن قنات باغ‏ های کوفه، را با یتیمان و مستمندان تقسیم می‏کند، با عبادت عبیدان و بندگان چه کار؟!
علی علیه ‏السلام ، خزانه‏ دار کائنات را با نعمت و لذت ناپایدار چه کار؟! «ما لِعَلیٍّ و لِنَعیمٍ یَفْنی و لِذَّةٍ لا تَبْقی؟!»
وقتی خود در عطش عشق الهی، جان شَرحه شرحه از فراق بر دست می‏گیرد و می‏فرماید: «الهی ما عَبَدْتُکَ خوفا مِنْ نارِکَ و لا طَمعا فی جنّتِکَ بَلْ وَجَدتُکَ اهْلاً للعبادَةِ فَعبْدتُکَ؛ پروردگارا! من تو را به خاطر بیم از کیفرت یا طمع در بهشتت پرستش نکرده ‏ام؛ من تو را بدان جهت پرستیده ‏ام که شایسته پرستش یافته‏ ام.
روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست     کار عاشق جز تماشای وصال یار نیست
مولای متقیان، علی علیه ‏السلام ، عاشق عبادت پروردگاری بود که شایسته پرستش و ستایش است؛ عبادتی که دنیا به خود ندیده و در قلب و خاطر کائنات نگنجیده است. فرشتگانِ همیشه تسبیح‏ گوی الهی، غبطه ‏خور یلداهای عبادت علی بودند و نخلستان‏ های دنیا، محو نجواهای پریشانی و شیدایی مولا.
امن و اشتیاقش در سایه ‏سار بهشتی طاعت حق و آرامشش در وصال معبود بود که هم آرزوی شهادت می ‏نمود و هم می‏فرمود: «پروردگارا! تو از هر انیسی برای دوستانت انیس ‏تری و از همه آن‏ها که به تو اعتماد دارند، برای کارگزاری، کارگزارتری... اگر تنهایی سبب وحشتشان گردد، یاد تو مونس شان است و اگر سختی ‏ها بر آنان فرو ریزد، به تو پناه می‏ برند.»
و پیامبر چه نیکو این اسطوره عشق و عبادت، علم و تقوی و معرفت الهی را ستوده و فرموده است که:
«هرکه خواهد علم آدم، عبادت نوح و خلّت ابراهیم، سطوت موسی و زهد عیسی علیه‏ السلام را ببیند، به علی بن ابی‏طالب نظر کند.»
علی ای همای رحمت! تو چه آیتی خدا را    ***     که به ما سوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی، همه در رخ علی بین    ***     به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت  ***     متحیّرم چه نامم شه ملک لا فتی را

حورا طوسی