متن ادبی «ميزبانى يثرب»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

زمان تولد گام ‏هاى نور از مكه به يثرب است. بال‏ هاى لطيف قاصدك، خبر برده‏اند و يثرب را به راه شوق كشانده ‏اند.يثرب، خوش ميزبانى است كه درِ شادمانه ‏ترين آغوش ‏ها را براى ورود واژه ‏هاى رحمت گشوده است. يثرب، از هم ‏اكنون كه بشارت بهار به او داده ‏اند، به رنگ تصنيف ‏هاى زيبا درآمده است. روزهايى مانده تا آرزوى يثرب به مقصد برسد و اينك، رويدادى زلال و شفاف در بيابان ‏هاى تشنه «مكه به يثرب» جارى است.
براى بيابان‏ هاى راه، عبور همين نفس ‏هاى سبز، به منزله زيباترين بهار روى زمين است كه نديده ‏اند.
آنقدر اين اتفاق حاوىِ درخشندگى است كه عشق مى‏ آيد و رد پاى به شنزار جا مانده را توتياى چشم مى ‏كند و از توشه‏ هاى روشن، بهره مى‏ برد. از اين واقعه سپيد، هنوز دهان غار به شگفتى و بُهت باز مانده است.
رهاورد سفر
اهميت هر هجرتى در بروز نتيجه آن است. رهاورد اين سفر آنقدر معطر است كه هنوز پس از قرن‏ ها، بوى خوشش از لابه ‏لاى كتب قرآنى بر مى ‏خيزد.
ميوه هجرت رسول مهر، بيدارى و زنده ‏دلى انسان از روى نسخه شفابخش قرآن و وحى عاشقانه بود.
هجرت آمد تا بشر، براى رهايى، فاصله‏ ها را بردارد و مشمول سپيدترين روزها شود.
هجرت آمد تا قلم، با درك شمّه ‏اى از آن، ره‏پوى ديار پاكى‏ ها شود و لهجه سرسبز جاودانگى را بيابد.
محمدكاظم بدرالدين