گم میشوی میان سحرها، در آسمان *** دنبال توست، چشم سفرها در آسمان
تا پرده را کنار زند، دست حاجتت *** گم میشود قضا و قدرها، در آسمان
البته بگذریم که با تو چه کرده اند *** در مسجدی که داشته درها، در آسمان
مرغابیان، توقع پرواز داشتند *** آن شب برای گشت و گذرها در آسمان
انگشتری که سمت نمازت بلوغ یافت *** از طرح تو گذاشت اثرها در آسمان
چاهی برای همدمی ام نیست در زمین *** مولا! به من بگو، چه خبرها در آسمان؟!
دست از سرودنت نکشم، هرگز ار چه نیز *** از من کنی تو صرف نظرها در آسمان...
محبوبه زارع
مقاله ها
شعر «آسمان»
- بازدید: 5035