شعر «آسمان»

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

گم می‏شوی میان سحرها، در آسمان    ***    دنبال توست، چشم سفرها در آسمان
تا پرده را کنار زند، دست حاجتت    ***    گم می‏شود قضا و قدرها، در آسمان
البته بگذریم که با تو چه کرده ‏اند    ***    در مسجدی که داشته درها، در آسمان
مرغابیان، توقع پرواز داشتند    ***     آن شب برای گشت و گذرها در آسمان
انگشتری که سمت نمازت بلوغ یافت     ***     از طرح تو گذاشت اثرها در آسمان
چاهی برای همدمی ‏ام نیست در زمین   ***     مولا! به من بگو، چه خبرها در آسمان؟!
دست از سرودنت نکشم، هرگز ار چه نیز   ***    از من کنی تو صرف ‏نظرها در آسمان...
محبوبه زارع