به ظاهرگرچه بابایت نبود امّا کنارت بود

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

 

به ظاهرگرچه بابایت نبود امّا کنارت بود

تو بودی بیقرار و پابه پایت بیقرارت بود

 

از این سو شوقِ دیدارِ پدر را داشتی در دل

از آن سو با دلِ خونین پدر چشم انتظارت بود

 

قدِ عمرِ غمِ خانه نشینی هایِ مولایم

فقط تنهای تنها بیست و پنج عمرِ بهارت بود

 

تمامِ عمر گریه کردی از کوچه،غمِ مادر

کنارت بود اینجا،حال مادر سوگوارت بود

 

نه تنها در کَرم،در جود،همتایِ حسن بودی

شبیهش در شهادت هم دلِ آیینه دارت بود

 

تو گفتی العطش،زد کوزه را بر خاک  آن نا زن

عمو عباستان با گریه اینجا شرمسارت بود

 

سه روز و شام روی بام گرچه جسمتان بوده

ولی در کربلا هم این،هم این که جسم و غارت بود

 

رضا باید بخواند روضه ی ارباب و اکبر را

به ظاهر گرچه بابایت نبود اما کنارت بود

احمد کاری