نزدیک بود حضرت سکینه سلام الله علیها قالب تهی کند؛

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

حجاب صورت حضرت سکینه سلام الله علیها..
و روي أن الحريم لما أدخلن في السبي إلى يزيد بن معاوية لعنه اللّه كان يطّلع فيهن و يسأل عن كل واحدة بعينها و هن مربّقات بحبل طويل و زجر بن قيس لعنه اللّه يجرّهن حتى أقبلت امرأة كانت تستر وجهها بزندها لأنها لم يكن لها خرقة تستر بها وجهه فقال من هذه التي ليس لها ستر قالوا سكينة بنت الحسين قال أنت سكينة؟ فسالت دموعها على خدها و اختنقت بعبرتها فسكت عنها حتى كادت أن تطلع روحها من البكاء فقال لها و ما يبكيك قالت كيف لا تبكي من ليس لها ستر تستر وجهها و رأسها عنك و عن جلسائك.

روایت شده که وقتی زنان و کودکان اهل بیت را در مجلس یزید بن معاویه لعنه الله‌ وارد کردند به آنان می نگریست و در حالی که همگی با یک طناب بلند به هم بسته شده بودند و زجر بن قیس ملعون آنان را می کشید از یکایک آنان پرسش می کرد تا اینکه در میان آنان زنی را دید که صورتش را با دستش پوشانده بود زیرا پارچه ای برای پوشاندن صورتش نداشت یزید ملعون پرسید این زن کیست که پوششی ندارد گفتند سکینه دختر حسین صلوات الله علیه یزید ملعون گفت آیا تو سکینه ای در این حال بغض حضرت سکینه سلام الله علیها ترکید و چنان به گریه افتاد که نزدیک بود روح او از بدنش خارج شود یزید به او گفت چرا گریه میکنی حضرت سکینه صلوات الله علیها فرمود چگونه گریه نکند کسی که حجابی برای پوشاندن سر و صورتش از نگاه های تو و هم نشینانت ندارد.

المنتخب/للطريحي/ج۲/ص۴۷۳المجلس العاشر.
تظلم الزهراء/ص۲۷۹.
زينب الكبرى عليها السلام من المهد الى اللحد/ص۳۷۹