یا صاحب الزمان علیه السلام
من كه باشم كه بر آن خاطر عاطر گذرم
لطف ها مي كني اي خاك درت تاج سرم
كاش راهي به سر كوي تو مي داشتمي
تا به سر سو ي تو مي آمدم از هر گذرم
نتوان قطع بيابان فراق تو نمود
مگر آگه كني از رسم وره اين سفرم
راه منزلگه خويشم بنما تا پس از اين
پيش گيرم ره آن كوي و به سر مي سپرم
همتم بدرقه را ه كن اي طاير قدس
كه دراز است ره مقصد و من نوسفرم
خرم آن روز كزاين مرحله بربندم
رخت وز سر كوي توپرسند رفيقان خبرم
اي نسيم سحري بندگي ما برسان
گو فراموش مكن وقت دعاي سحرم
شايد اي فيض اگر در طلب گوهر وصل
ديده دريا كنم از اشك و در او غوطه خورم
فیض کاشانی
من كه باشم كه بر آن خاطر عاطر گذرم
- بازدید: 1198