آیا می دانید خاتم الانبیاء صلی الله علیه‌ و‌آله قبل از بعثت پیرو کدام دین و پیامبر بودند؟

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

 

پاسخ علامه مجلسی رحمة الله علیه:

اختلاف است كه حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله پيش از بعثت آيا بشريعتى عمل مي كرد يا نه‏؟
بعضى بر آنند كه به شريعتى متعبد نبود و بعضى گفته ‏اند بود و بعضى توقف كرده‏ اند و فرقه دوم نيز خلاف كرده ‏اند ، بعضى گفته ‏اند به شرع نوح (ع) عمل ميكرد و بعضى گفته ‏اند به شريعت ابراهيم (ع) و بعضى به شرع موسى (ع) و بعضى به شرع عيسى (ع) و بعضى به همه شرايع.

و حق در نزد حقير آنست كه بعد از بعثت آن جناب تعبد به هيچ شرعى غير شرع خود نمی‌نمود و شريعت آن جناب ناسخ جميع شرايع بود و لهذا آنچه از آن جناب سؤال ميكردند تا وحى نازل نميشد جواب نميفرمود ؛
و هرگز در هيچ امر متمسك به كتب سابقه نميگرديد و در حكم سنگسار زناكار كه خبر از تورية داد براى اتمام حجت بر يهود و تكذيب قول ايشان بود و اظهار علم خود به كتب ايشان و آياتى كه اشعارى بر متابعت انبياء دارد محمول بر اصول دين است كه متفق عليه جميع اديانست ؛ و بر موافقت ايشان در تبليغ رسالت و تحمل و صبر در امور شاقه است و اما پيش از بعثت مدلول اخبار و ادله عقليه بسيار است كه آن جناب اهتمام در عبادات و تتبع در مكارم اخلاق و اجتناب از محرمات و مساوى آداب زياده از همه كس مي فرمود چون تواند كه ساير خلق در حداثت سن مكلف بشرايع باشند و عبادت حقتعالى كنند و اشرف مخلوقات تا چهل سال مطلقا مكلف به عبادتى نبوده باشد و راه دين خود را نداند با آنكه متفق است كه آن حضرت انواع عبادت ميكرد و بيست و پنج حج پيش از هجرت پنهان بجا آورد و آداب حسنه از تسبيح و تحميد و تسليم و ترك محرمات و مكروهات و روزه و انواع عبادات از آن جناب صادر ميشد و نمی‌تواند بود كه اينها به متابعت شريعت ديگران باشد به چندين وجه‏.

 1- وجه اول آنكه اگر عمل به شريعت پيغمبر ديگر نمايد رعيت او خواهد بود و بايد كه آن پيغمبر افضل از او باشد و اين خلاف ضروريات دين است‏.

 2- وجه دوم آنكه شريعت آن پيغمبر را بايد بداند تا به شرع او عمل نمايد و اگر به وحى دانست پس پيغمبر خواهد بود و عمل به شرع خود كرده خواهد بود كه موافق شرع پيغمبر ديگر باشد و اگر به غير وحى دانست پس بايست از علماء آن ملت اخذ كرده باشد و از جمله معجزات آن جناب آن بود كه خط و سواد نداشت و با علماء اهل كتاب معاشرت نكرد و قصص انبياء را به نحوى كه در كتب ايشان بود بيان كرد پس چگونه از ايشان فرا گرفت و ايضا اكثر علماء اهل كتاب در آن عصر فاسق و فاجر بودند چگونه اعتماد بر گفته ايشان ميتوانست كرد.

 3- وجه سوم آنكه در احاديث بسيار وارد شده است كه هيچ زمان دنيا خالى از حجت خدا نميباشد اگر حضرت رسول در ابتداء تكليف پيغمبر نبود بايست يا وصى عيسى يا وصى ابراهيم را تتبع نمايد و به او ايمان بياورد و تابع او گردد پس بايست اين معنى را اكثر اهل مكه بدانند و نقل كنند قطع نظر از آنكه لازم مى‏ آيد كه آن حضرت مرتبه ‏اش پست ‏تر از آن وصى باشد و افضليت آن حضرت بر ساير خلق ضرورى دين اسلام است؛

 پس گوئيم كه پيغمبرى آن جناب هميشه بود پيوسته به وحى و الهام الهى به شريعت خود عمل مينمود و بعد از چهل سال رسول شد و مأمور گرديد كه مردم را بسوى خدا دعوت نمايد.

حق الیقین؛ علامه مجلسی، صفحه 57