سید نعمت الله جزایری قدس سره مینویسد:
جاء قاض إلى بغداد و سمع الشيعة اذ لعنوا يزيد يقولون «بیش باد و کم مباد» فقال للحاكم ينبغي أن يضرب الحرج أن لا يلعن يزيد فقال ولم ذلك وهو جائز فقال إنّ بيش بلغة التّرك بمعنى خمس فيكون معنى كلامهم أنّ اللّعن يكون على خمس لا أنقص فلمّا ضرب الحرج على لعن يزيد كان شاعر أديب في بغداد قاصداً إلى زيارة العتبات فقال شعراً بالفارسية:
قاضی بغداد حکمی کرد میباید شنید / تا که او باشد نباید لعن کردن بر یزید
یکی از قضات وارد بغداد شد و شنید شیعیان هنگامی که بر یزید لعن میکنند، جمع دیگر میگویند بیش باد و کم مباد.
قاضی به حاکم بغداد دستور ممنوعیت لعن یزید و مجازات داد.
حاکم به قاضی گفت: مجازات چرا؟ لعن بر یزید است.
قاضی توضیح داد که بیش در زبان ترکی به معنای پنج است و شیعه چون لعن بر یزید شنوند، گویند لعن بر پنج نفر است و از ان کم نمی کنم .
دستور قاضی از این پس اجرا می شد. در این وقت شاعری ادیب که در بغداد بود و عزم زیارت عتبات داشت، شعری با این مطلع سرود:قاضی بغداد حکمی کرده میباید شنید
تا که او باشد نباید کرد لعنت بر یزید
زهر الربیع، تالیف مرحوم سید نعمت الله جزایری، صفحه ۴۰۳-۴۰۴، چاپ موسسه العالمیة للتجلید
صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، تالیف رسول جعفریان، جلد ۱، صفحه ۳۴، چاپ انتشارات پژوهشکده حوزه و دانشگاه