نامهٔ پیامبر خدا به خسروپرویز پادشاه ایران و دعای مستجاب و خبر غیبی خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌ و‌آله و مسلمان شدن ایرانیان یمن

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

در تتمه ماه ذیحجه سال ۶ھ۔ق پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله نامه‌هایی را به عنوان دعوت به اسلام و یکتاپرستی به پادشاهان کشورهای مختلف نوشته، همراه با نمایندگانی‌ برای آنها فرستادند.
(بحارالانوار ج۱ص۱۸۲)

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
 قالوا وبعث رسول الله  عبد الله بن حذافة السهمي وهو أحد الستة إلى كسرى يدعوه إلى الإسلام وكتب معه كتاباقال عبد الله فدفعت إليه كتاب رسول الله  فقريء عليه ثم أخذه فمزقه فلما بلغ ذلك رسول الله  قال اللهم مزق ملكه وكتب كسرى إلى باذان عامله على اليمن أن ابعث من عندك رجلين جلدين إلى هذا الرجل الذي بالحجاز فليأتياني بخبره فبعث باذان قهرمانه ورجلا آخر وكتب معهما كتابا فقدما المدينة فدفعا كتاب باذان إلى النبي  فتبسم رسول الله  ودعاهما إلى الإسلام وفرائصهما ترعد وقال ارجعا عني يومكما هذا حتى تأتياني الغد فأخبركما بما أريد فجاءاه من الغد فقال لهما أبلغا صاحبكما أن ربي قد قتل ربه كسرى في هذه الليلة لسبع ساعات مضت منها وهي ليلة الثلاثاء لعشر ليال مضين من جمادى الأولى سنة سبع وأن الله تبارك وتعالى سلط عليه ابنه شيرويه فقتله فرجعا إلى باذان بذلك فأسلم هو والأبناء الذين باليمن

ترجمه : گويند، رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله)، عبد الله بن حذاقة سهمى را هم كه يكى ديگر از آن شش نفر بود با نامه‏اى پيش کسری(*) فرستاد و او را به اسلام دعوت فرمود.
عبد الله مى‏گويد: نامه پيامبر را دادم و همين كه آن را برايش خواندند، نامه را گرفت و پاره پاره ساخت. و چون اين خبر به رسول خدا رسيد، گفت: پروردگارا پادشاهى او را برانداز. کسری (خسرو پرویز) نامه‏اى به باذان فرماندار خود در يمن نوشت و گفت دو مرد چابك را به حجاز فرست تا خبرى از اين مرد براى من بياورند.

باذان فرمانده لشكر خود و مرد ديگرى را با نامه‏يى به مدينه فرستاد آن دو آمدند و نامه باذان را به پيامبر (صلی‌الله علیه و آله) دادند. رسول خدا تبسم كرد و آن دو را در حالى كه مى‏لرزيدند به اسلام دعوت كردند و فرمودند: برويد فردا پيش من بياييد تا آنچه بايد به شما بگويم. فردا كه آمدند، پيامبر فرمودند:
به سالار خود بگوييد كه پروردگار من خدايگان او را ديشب هفت ساعت از شب گذشته از ميان برد و كشت.

و آن شب، شب سه شنبه هشتم جمادى الاولى سال هفتم هجرت بود. پيامبر (صلی‌الله علیه و آله) اضافه فرمود که :
خداى تعالى شيرويه (فرزند خسروپرویز) را بر او چيره گردانيد و او خسروپرویز را كشت.

آن دو پيش باذان برگشتند و باذان و تمام ايرانيانى كه در يمن بودند، مسلمان شدند.

الزهري، محمد بن سعد بن منيع ابوعبدالله البصري (متوفاى230هـ)، الطبقات الكبرى،ج 1 ص259 -260  ناشر: دار صادر - بيروت.

(*) کسری = سزار = قیصر = شاه: لقب کلی است. در نتیجه هر فردی می‌تواند این القاب را به اسمش اضافه کند.
کانال برهان