در این مقاله به شرح حال و ویژگى ها و فضایل اخلاقى چهار بانوى متقدّم در اسلام و ایمان، كه از خواص اهل بیت رسول اللّه صلى الله علیه وآله بودند، پرداخته شده است: اسماء بنت عمیس همسر جعفر بن ابى طالب (جعفر طیّار)، امّ الفضل همسر عموى پیامبر صلى الله علیه وآله، سلمى همسر حمزه سیدالشهداء، و میمونه همسر رسول خدا صلى الله علیه وآله كه همه از یك مادر متولّد شده بودند و پیامبر صلى الله علیه وآله در مورد آنها فرمود: «خداوند خواهران مؤمن اهل بهشت را رحمت كند.»
اندك زمانى پس از آنكه جامعه آلوده به شرك و كفر جاهلى از ظلمت رهایى یافت و خورشید اسلام در جزیرةالعرب طلوع كرد و دختران نیز مانند سایر افراد شانس زنده ماندن و زیستن یافتند، فضل الهى بر آن قرار گرفت كه این موجود (زن) نیز با ارزش هاى والاى انسانى و آرمان خواه و با عقل و اندیشه برتر، در كنار دیگران روزگار سپرى كند. در این میان، بانوان شایسته اى در صحنه پدیدار گشتند كه فقط به خاطر دارا بودن ارزش ها و معیارهاى دینى در عمق وجودشان، از نزدیكترین افراد خاندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام شمرده شدند و پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله با استفاده از علم غیب الهى، پیش بینى ها و آینده نگرى هایى در مورد آنان كردند و مقام آنان را فراتر و بالاتر از دیگر زنان برشمردند. آنان افراد دنیوى نبودند، بلكه زنان بهشتى بودند. آرى، در خانواده اى كه معیار تربیت، اخلاق اسلامى و ارزش هاى معنوى باشد، كمتر از این نیز نمىتوان انتظار داشت، آن هم در كنار رسول خدا.
آفرین و مرحبا بر مادرى كه چنین دخترانى تربیت نمود كه رسول خدا صلى الله علیه وآله در مورد آنان فرمود: «رَحِم الله اَلاَخَواتِ مِن اهل الجنّةِ...»! به راستى، چقدر زیباست و شاید باوركردنش كمى مشكل! اما یك مادر مگر چگونه چهار دختر خود را پرورش داده بود كه پیامبر هر كدام از آنها را كه ملاقات مىكرد، مىفرمود: «رَحمَ اللهُ الاَخواتِ مِن اهلِ الجنّةِ»؟ سپس نام آنها را مى بردند: «اسماء بنتُ عمیسٍ و كانت تحتَ جعفرِ بن ابىطالبٍ، و سلمى بنت عمیس و كانت تحت حمزة، و میمونةُ بنتُ الحارثِ و كانت تحتَ النبى صلى الله علیه وآله، و امُّ الفضل بنتُ الحارثِ عندَ العباسِ.»(2)
این خواهران بهشتى كه در ایمان و تقوا و عفّت و پاكدامنى، اطاعت از ولىّ امر و دیگر معیارها و ارزشهاى معنوى، گوى سبقت از دیگران ربوده و به چنین مقام و منزلتى دست یافته بودند پیامبر بهشت را به آنان بشارت دادند و هر گاه یكى از آنان را ملاقات مىكردند، نام سه خواهر دیگر را نیز ذكر مىنمودند و از آنان به عنوان «اخوات المؤمنات» و یا «اخوات مِن اهلِ الجنة» نام مىبردند؛ اسماء بنت عمیس همسر جعفر بن ابىطالب، سلمى بنت عمیس همسر حمزه، میمونه بنت حارث همسر رسول خدا صلى الله علیه وآله ، و ام الفضل همسر عبّاس همگى از یك مادر بودند، و چه باسعادت مادرى كه پیامبر درباره فرزندانش چنین مىفرمود.
«بهشت زیر پاى مادران است.» پس اگر بگوییم مادر باسعادتى كه به فرموده پیامبر چهار دختر بهشتى پرورش داده است، در بهشت اعلى علّیّین با صلحا و ائمّه اطهار علیهمالسلام و رسول خدا صلى الله علیه وآله محشور خواهد شد، بیجا نگفته ایم.
1. اسماء بنت عمیس
وى از طایفه «خثعم» و مادرش هند، یعنى خوله دختر عوف بن زهیر بن حارث بن كنانه بود. او از زنان مجلّله روزگار و مخدّرات عالىقدر بود كه در تشیّع و ولایت اهل بیت علیهمالسلام مىدرخشید و از سبقت جویان در ایمان و اسلام بود و پیش از آنكه رسول خدا صلى الله علیه وآله در مكّه داخل «دار ارقم» شود، با آن حضرت بیعت كرد و اسلام آورد. اسماء با جعفر پسر ابوطالب ـ عموى گرامى پیامبر ـ ازدواج كرد و به همراه وى، به حبشه هجرت نمود و فرزندان او همگى در حبشه متولّد شدند.
پس از بازگشت از حبشه در سال ششم هجرت، به همراه همسر و فرزندانش به مدینه مراجعت نمود و عمر (خلیفه دوم) در آن هنگام كه اسماء را مشاهده كرد، با لحن توهین آمیزى به او گفت: «اى حبشى! ما در هجرت، بر شما پیشى گرفتیم.» اسماء گفت: راست مىگویى. به جان خودم قسم كه شما در خدمت رسول خدا صلى الله علیه وآله بودید؛ گرسنه هاى شما را سیر مىكرد و جاهلان شما را شرایع دین مىآموخت، و ما در غربت و دور از وطن بودیم (تبلیغ دین مىكردیم.) سپس اسماء قسم یاد كرد كه در دیدار با رسول خدا صلى الله علیه وآله این مطلب را یادآور خواهد شد. پس از شرفیابى نزد رسول خدا صلى الله علیه وآله گفتار عمر را به حضرت منتقل نمود. حضرت به او فرمودند: «مردم یكبار و شما دوبار هجرت كردید.» به سبب این گفتار، ایمان و ارادت قلبى اسماء به رسول خدا صلىاللهعلیهوآله مشخص مىشود. سپس پیامبر، كه از فتح «خیبر» سراسر وجودشان را شادى فراگرفته بود، فرمودند: «نمىدانم از كدام واقعه مسرور شوم: فتح خیبر یا آمدن جعفر؟»
پس از شهادت جعفر در سال هشتم هجرت، در جنگ «موته»، اسماء با ابوبكر ازدواج كرد و محمّد بن ابى بكر ـ فرزند خوانده امیرالمؤمنین علیهالسلام و از یاران خاص آن حضرت ـ كه در صفا و خلوص ایمان و تقوا به مادرش اسماء شباهت داشت، متولّد شد.
اسماء در مدینه، همواره براى فاطمه زهرا علیهاالسلام همچون مادرى مهربان بود و حضرت وصیت هایش را هنگام بیمارى به او فرمود و اسماء مطابق آنچه در حبشه دیده بود و بنا به درخواست آن بانوى گرامى، عمارى (تابوتى) ساخت تا هنگام تشییع جنازه، حجم پیكر مباركش ظاهر نشود و طبق وصیت آن حضرت در غسل بدن مطهّر به حضرت على علیهالسلام كمك كرد.
او پیوسته در مقام دفاع از ولایت و اهل بیت علیهمالسلام لحظه اى كوتاهى نكرد و در ایثار و از خودگذشتگى نسبت به ایشان، سر از پا نمىشناخت. اسماء به رغم آنكه همسر خلیفه اول بود و در خانه او زندگى مىكرد، به مخالف با وى و دفاع از مقام ولایت پرداخت و در قضیه فدك، پس از رحلت رسول اكرم صلى الله علیه وآله از شهود فدك و از تكذیبكنندگان حدیث «نحنُ معاشرَ الانبیاء لا نُورّثُ، ماتركناه صدقةً» بود كه ابوبكر، همسرش، شهادت او را نپذیرفت.
به حق مىتوان گفت: اسماء از خواص شیعیان حضرت على و پیامبر اكرم و فاطمه زهرا علیهمالسلام بود كه در بسیارى از وقایع مهم زندگى و مسائل شخصى این خاندان، حضور مؤثر و نقش بسزایى ایفا كرد.
همچنین وى از شاهدان ماجراى ردّ شمس (طلوع مجدّد خورشید) بود و خود او نقل كرده است: «دیدم كه سر مبارك پیامبر در دامن حضرت على علیهالسلام بود و به خواب رفت. خورشید غروب كرد و حضرت على علیهالسلام نماز عصر نخوانده بود. وقت نماز عصر تمام شد كه پیامبر بیدار گردیدند و هنگامى كه از جریان آگاه شدند، فرمودند: بارخدایا، على علیهالسلام در حال اطاعت تو و اطاعت رسولت بود، و دعا كرد كه خورشید دوباره طلوع كند. به خدا قسم، دیدم كه خورشیدى كه غروب كرده بود، طلوع كرد و حضرت على علیهالسلام برخاست و نماز عصر را خواند. سپس خورشید غروب كرد.»
این بانوى بهشتى، پس از مرگ ابوبكر در سال سیزدهم، با امیرالمؤمنین على علیهالسلام ازدواج كرد و یحیى از او متولّد گردید.(3)
2. امّ الفضل (لبابه)
نامش لبابه است، اما به كنیهاش «امّ الفضل» معروف است. او دختر حارث بن حزن بن بجیر هلالیه و مادرش هند (خوله) بود. وى از برترین زنان زمان خویش بود.
امّالفضل همسر عبّاس، عموى پیامبر، و اولین بانویى بود كه پس از حضرت خدیجه علیهاالسلام در مكّه اسلام آورد و پیامبر چندان ارادتى به او داشتند كه بسیار به دیدارش مىرفتند و در خانهاش خواب قیلوله مىكردند. او زنى نجیب، مؤمن، پرهیزگار و عابد بود و دوشنبه و پنجشنبه هر هفته روزه مىگرفت. وى فرزندانى همچون عبداللّه، فضل، سعد، عبیداللّه، قثم و عبدالرحمن تربیت كرد كه از خواص امیرالمؤمنین بودند و در جنگها شركت داشتند.
امّ الفضل اشعارى در حمایت از حضرت على علیهالسلام علیه معاویه سروده است. هنگام بیمارى رسول خدا صلى الله علیه وآله كه منجر به رحلت آن حضرت شد، امّالفضل بسیار مىگریست. وقتى حضرت علت گریه را پرسیدند، گفت: به خاطر دورى از شما و قطع ارتباط آسمان از ما و براى حال امّت پس از شما گریه مىكنم. حضرت فرمودند: «همانا پس از من مورد قهر و استضعاف قرار خواهید گرفت.»
این بانوى بهشتى، پیش از شوهرش، عباس، و در زمان خلافت عثمان، (خلیفه سوم)، دار فانى را وداع گفت و چون فوت عبّاس در سال 32 بوده، به یقین او پیش از سال 32 هجرى دنیا را وداع گفته است.(4)
3. سلمى بنت عُمیس بن سعد بن حارث خثعمى
خواهر پدرى اسماء و مادرش خوله (هند) بود. وى با حمزه، عموى پیامبر، ازدواج كرد و ثمره این ازدواج دخترى به نام امامه (فاطمه بنت حمزه) بود و پس از شهادت حمزه با شدّاد بن اسامه لیثى ازدواج كرد. پس از بعثت نبى گرامى صلى الله علیه وآله در اولین روزهاى ظهور اسلام، به همراه خواهرش اسماء اسلام آورد و سعادت همسرى مردى شجاع همچون حمزه سیدالشهداء را داشت. درخشندگى فضایل همسرش آشكارتر از آن است كه در قلم بگنجد. او بهترین حامى و حافظ دین رسول خدا صلى الله علیه وآله بود و در راه حفاظت از دین و پیكار با مشركان، در جنگ احد به شهادت رسید و چون سلمى از نبوغ شاعرى و فصاحت و بلاغت بالایى برخوردار بود، در مدح و رثاى همسرش اشعارى سرود.
او در زمره زنان پارسا، مؤمن، باتقوا و پرفضیلت زمان خویش و از نزدیكان اهل بیت علیهمالسلام محسوب مىشد و همچون خواهرش اسماء فضایل بسیارى داشت، اما اسماء نسبت به او شهرت بیشترى داشت. سلمى كسى است كه در مراسم شب زفاف حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، طبق وصیت مادرش حضرت خدیجه علیهاالسلام در كنار حضرت فاطمه علیهاالسلام حضور داشت و پیامبر براى دنیا و آخرت او دعا فرمود.
نكته مهمى كه در این زمینه باید ذكر شود آن است كه بنت عمیس كه محدّثان و راویان نام او را در مراسم عروسى حضرت زهرا علیهاالسلام ذكر كردهاند و آن را پسوند كلمه اسماء قرار دادهاند، در مورد اسماء صحّت ندارد؛ زیرا هنگام ازدواج حضرت زهرا علیهاالسلام اسماء در حبشه (در هجرت اول) به سر مىبرد و از لحاظ تاریخى دقیقا معلوم است كه او در مدینه حضور نداشته و در سال ششم به مدینه بازگشته، اما ازدواج حضرت فاطمه علیهاالسلام پیش از سال ششم هجرى بوده است. بنابراین، بنت عمیس مزبور، كه مورّخان ذكر كردهاند، كسى جز سلمى، نمىتواند باشد، اما چون اسماء از او مشهورتر بوده، به اشتباه به نام او ثبت شده است.(5)
4. میمونه بنت حارث بن حزن عامرى
وى با امّالفضل، همسر عبّاس، از یك پدر بودند و مادر آنان خوله (هند) بود. نام او برّه بود و رسول خدا صلى الله علیه وآله آن را به میمونه تغییر داد. او زمان جاهلیت همسر مسعود بن عمرو ثقفى و پس از او همسر حویطب بن عبدالعزّى بود كه پس از مرگ او در سال هفتم هجرى، هنگام عمره قضا، در محلى به نام «سَرف» (بین مكّه و مدینه) با مهریه پانصد درهم توسط عبّاس، عموى پیامبر، به ازدواج آن حضرت درآمد و او خود را به پیامبر بخشید؛ یعنى بدون مهریه و صداق، خویش را به همسرى رسول خدا صلى الله علیه وآله درآورد. او آخرین همسر پیامبر بود كه از دنیا رفت و وفات او در سن 81 سالگى در سال 61 هجرى در زمان خلافت یزید بن معاویه بود.
محل وفات او نیز در همان مكان ازدواجش (سَرف) بود و خواهرزادهاش، ابن عباس، بر او نماز گزارد و وارد قبرش شد.
وى از محبّان حضرت على علیهالسلام و دوستدار اهل بیت پیامبر علیهمالسلام و امامت بود. او به نقل از پیامبر گفته بود: «كسى كه با حضرت على علیهالسلام دشمنى كند و ولایت و دوستى او را رها نماید و دشمنان او را دوست بدارد، از آتش و شدت سوزش شعله و حرارت آن نجات نیابد.»
میمونه گفت: «كسى را نمىشناسم كه دوستدار على علیهالسلام باشد، جز تعدادى اندك.» پیامبر فرمود: «تعداد كم مؤمنان بسیار است. چه كسانى از ایشان را مىشناسى؟» میمونه گفت: «اباذر و مقداد و سلمان را مىشناسم و آموخته ام كه على علیهالسلام را به دوستى شما دوست بدارم.» پیامبر فرمود: «راست گفتى، خداوند ایمان قلب تو را مورد امتحان قرار داده است.» این گفتار رسول خدا صلى الله علیه وآله در مورد همسرش، میمونه، نشانه توفیق و اعتماد اوست؛ زیرا كسى كه خداوند ایمان قلبى اش را امتحان كرده، ثقه و عادل است.
همچنين در مقام اطاعت از ولىّ امر و ولاى اهل بيت عليهمالسلام میمونه به افراد توصيه مىكرد: به خاطر گرفتار نشدن به فتنه زمانه، با حضرت على علیهالسلام بیعت كنید و از صف او جدا نشوید؛ زیرا هر كه با او باشد، به خدا قسم هرگز گمراه نخواهد شد.
میمونه به عنوان یكى از خواهران اهل بیشت كه پیامبر مژده بهشت به آنان داده بودند و نیز به عنوان همسر رسول خدا صلى الله علیه وآله ، در زمره راویان حدیث پیامبر مىباشد و احادیث زیادى از پیامبر نقل كرده است.(6)
________________________________________
1. دانش آموخته جامعةالزهرا، محقق و نویسنده.
2. محمد بن على، (ابن بابویه)، الخصال، ج 2، ص 363.
3. على بن محمد جوزى، (ابن اثیر)، اسدالغابة فى معرفة الصحابه، تحقیق احمد ابراهیم البناء و محمد احمد عاشور، چ قاهره، ج 5، ص 479 / ابوالقاسم خویى، معجم رجال الحدیث، چ پنجم، قم، مدینة العلم، بىتا، ج 14، ص 23 / محمد بن حسن طوسى، رجال الطوسى، نجف، 1381، ص 34 / محمد بن سعد كاتب واقدى، الطبقات الكبرى، بیروت، دارصادق، بىتا، ج 8، ص 281.
4. عمر رضا كحّاله، اعلام النساء فى عالمى العرب و الاسلام، چ پنجم، ج 4، ص 272 و ج 2، ص 256 / سیدمحسن امین، اعیان الشیعه، ج 3، ص 479 / ج 8، ص 404 / ذبیحاللّه محلاّتى، ریاحین الشریعه، چ پنجم، ج 3، ص 408 / محمد بن حسن طوسى، پیشین، ص 33.
5. یوسف بن عبدالله، (ابن عبدالبر)، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، ج 4، ص 1950 و ج 4، ص 1861 / عمررضا كحّاله، پیشین، ج 2، ص 251 / ذبیحاللّه محلاّتى، پیشین، ج 4، ص 351.
6. محمد بن حسن طوسى، پیشین، ص 32 / ابن اثیر، پیشین، ج 5، ص 400 / محمد بن سعد كاتب واقدى، پیشین، ج 8، ص 138 ـ 140 / عمررضا كحّاله، پیشین، ج 1، ص 77 / ج 5، 138 ـ 140 / سيد ابوالقاسم خویى، پیشین، ج 23، ص 181.
اهل بیت علیهم السلام
خواهران بهشتى
- بازدید: 4610