شعر«بهتر انبیای مرسل»

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

صلوات و سلامِ حق مفصّل

بر بهتر انبیای مرسل

آن سرورِ ریاضِ قاب قوسین

آن صدر نشینِ بزم کونین

ذاتش سبب حدوث عالم

فرّاش ره ظهورش آدم

افلاک و بهشت و کرسی و عرش

از قصر جلال اوست یک فرش

نورش به سپهر پرتو انداخت

ایزد مَه و مهر و اختران ساخت

محبوب مرا حبیب مطلق

در عالم عشق عشقِ بر حق

«و الشَّمسُ» حکایتی ز رویش

«و اللَّیْل» کنایتی ز مویش

چون از ید صنع نفرد اکبر

شد خاک ابوالبشر مخَّمر

مرآتِ دلش که مُنجَلی شد

از نور محمد و علی شد

این نور چو تافت از وجودش

کردند فرشتگان سجودش

* * *

این کون و مکان که گشت موجود

زان ذات محمد است مقصود

کس نیست به شوکت و جلالش

جز شیر حق و بتول و آلش

با ذات نبی به وجه احسن

خیر البشرند چارده تن

از دولت مهرشان بهشتی

دارد شرف نکو سرشتی

بودند به حکم حق تعالی

با او به سخن تمام اشیا

از ناطق حق، امام جعفر

نقل است که آن شفیع محشر

یک روز به حجره مبارک

می‏کرد تلاوت تبارک

آمد شتری به باب حجره

رو کرد به آفتاب حجره

اول به فصیح‏تر کلامی

گفتا به رسول حق سلامی

آنگه ز تعدّی خداوند

بگشاد زبان به شکوه‏ای چند

گفتا که فزون ز قدر خروار

بر دوش ضعیف من نهد بار

کمتر یابم علیف معتاد

باشد کارش همیشه بیداد

سلطان سریر لی مع اللّه‏

سجاده نشین عرش درگاه

فرمانده ناقه را طلب کرد

وز پند و نصیحتش ادب کرد

گر حرف ز معجزات گویم

باید که حیاتِ خضر جویم

* * *

در مکّه ظهور اقدس اوست

اُمّی و دوکون مدرس اوست

آن جوهر گوهر نبوت

زیبنده افسر نبوت

صبحی که شد خجسته طالع

گردید عیان چو نجم ساطع

از فیض کرامت ظهورش

ظلمت نگذاشت نارِ نورش

در کنگره ‏های قصر کسری

از معجزه ‏اش فتاد کسری

آتشکده ‏ای که فارس را بود

نه شعله در آن گذاشت، نه دود

دریاچه ساوه خشک گردید

وز رود سماوه آب جوشید

زان هادی عالم هدایت

زین معجزه ‏هاست بی‏ نهایت

در متن کتاب‏های مشهور

ز اخبار امید است مذکور

که ابلیس لعین ز بعد آدم

پیش از حمل جناب مریم

;جبرئیل صفت ز مرکز خاک

ره داشت به بام هفت افلاک

چون کرد ظهور ذات عیسی

ابلیس نیافت آن تمنّی

منعش ز سه آسمان نمودند

برخواری و نکبتش فزودند

هنگام ولادت محمّد

آن منشأ دولت مؤبّد

شد راه چهار اوج دیگر

مسدود به روی آن بد اختر

از دیده آن لعین مغضوب

هر هفت سپهر گشت محبوب

این معجزه‏ها به صبح مولود

زان ذات شریف روی بنمود