نامه آتشین شاه طهماسب صفوی (رحمه الله) به سلطان سلیمان عثمانی

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید

شاه طهماسب صفوی پسر ارشد شاه اسماعیل صفوی و دومین پادشاه دودمان صفوی
سلیمان قانونی بزرگترین پادشاه در طول تاریخ عثمانی بوده است. پدر او سلطان سلیم اول، 40 هزار شیعه را در آناتولی قتل عام کرد!

اثبات خلافت و‌ جانشینی امیرالمؤمنین علیه‌السلام در جواب نامه شاه طهماسب صفوی به پادشاه سنی مذهب عثمانی
«....اما جواب آنچه در باب اعتقاد نوشته‌ای که خلیفه رسول الله ابوبکر بن ابی قحافه علیه‌اللعنه است به اجماع امت.
بدان که مفتری از دائره ایمان خارج است (انما یفتری الکذب الذین لایومنون بآیات الله/ نحل ۱۰۵). آن که گفته خلافت وی به اجماع است، اگر اعتقاد کرده که جمیع امت در خلافت وی اجماع کرده اند بر جمیع عالمیان ظاهر است که غیر واقع است.چرا که اهل یک شهر بلکه یک محله با وی اتفاق نکرده اند الا چند فاسد معاند.
و اگر اعتقاد کرده ای که اجماع خواص امت شده، به اتفاق جمیع اهل اسلام، علی بن ابی طالب علیه السلام، امام حسن و امام حسین علیهم السلام و طلحه و زبیر و سلمان و مقداد و سعد بن عباده با ده هزار نفر از قبیله خزرج با وی مخالفت کردند و بیعت نکردند و در جمیع کتب شما مسطور است و این جماعت به کرات و مرات منازعات کردند به ابی بکر علیه اللعنه و بر وی حجت ها گرفتند و الزام وی نمودند چنانچه از خوف این طایفه قوت کار او رفت...
 نه اجماع خواص را ثابت توانید کرد و نه اجماع جمیع امت را بر تقدیری که اجتماع به ثبوت پیوستی و مخالف نص الهی و حدیث حضرت رسالت پناه (ص) بودی باطل است. و بر امامت حضرت علی بن ابی طالب آیات قرآنی واقع است و نص رسول صلی الله علیه و آله بی نهایت، و دلایل عقلی و نقلی آنقدر به تحریر پیوسته اند که یکی به نظر تو و علمای تو نرسیده است.
بدان که در عصر هیچ یک از انبیا و رسل خدای را خلیفه و وصی نبود که چهل سال در بت پرستی و بندگی لات و عزی بر میان جان بسته باشد و بعد از آن خلیفه و وصی شود.
و از ابتدای خلق آدم صفی تا خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله و سلم چنان مقرر و معین بوده که از برای هر پیامبری که از دنیا رحلت می‌فرمودند حضرت واهب العطایا، وصی و خلیفه تعیین می‌نموده و وصی آن نبی به امر الهی بوده و در هیچ عصری مقرر نبوده که نبی بی امر الهی وصی تعیین نماید یا امت بی رضای خدا و رسول خدا خلیفه تعیین کنند...
هیچ یک از انبیاء متوجه عالم بقا نشده که او را وصی و خلیفه نبوده باشد و امت او ضایع و معطل مانده باشد و هر صفتی از صفات مرضیه مثل معجزات و آیات و عصمت و طهارت و پاکی مولد و علم و شجاعت و غیر آنها داشتند، اوصیای ایشان نیز بدین صفات آراسته بودند و هیچ کس انکار این معنی نتواند کرد و پیغمبر ما که سید انبیاء و افضل رسل و بهترین موجود است، پس لازم و متحتم است که وصی و خلیفه او افضل جمیع اوصیا و انبیاء بوده باشد به حکم انفسنا (۱) و انفسکم، و من عندالله و عند رسول الله مقرر و معین بوده باشد.
اگر آنکه به چشم بصیرت تامل و تعقل نمایی که سید عالم که " لولاک لما خلقت الا فلاک " چون تواند بود که خدا جل و علا از برای وی خلیفه و وصی تعیین ننماید و مثل این رسول دین خود را بی صاحب گذاشته ، و جمیع امت را امر نماید به وصیت و خود بی وصیت متوجه عالم بقا شود؟»

۱. اشاره به آیه مباهله / ۵۴ آل عمران