اشکال بر تفتازانی

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

مرحوم محمدتقی ادیب نیشابوری در ولايتِ اهل بيت بسيار خالص و شديدالتأثر بود.
خوب به‏ ياد مى‏ آورم كه در درسِ مطول به بحث احوالِ مسنداليه مى‏ رسيد،
وقتى به ‏رجزِ منسوب به حضرت امام علی امیر المؤمنین (علیه السلام) كه فرموده است:

انا الذى سَمَّتنى اُمّى حَيْدَرة
ضرغامُ آجامٍ وَ لَيْثٌ قَسْوَرة

 و ايراد تفتازانى را به ‏ساختارِ نحوى آن مطرح مى‏ كرد كه مثلاً بايد گفته مى‏ شد «سَمَّتْهُ اُمّه نه سَمَّتنى اُمّى» مى‏ گفت:

«اى تفتازانى!
 تو از گوشه بيابانِ تفتازان خراسان رفته‏ اى
و قواعدى از ادب عرب را آموخته ‏اى، اگر خودت اينجا نيستى روحِ تو حاضر است،
بشنو و بدان كه حدِّ چون تويى نيست كه بركسى نكته بگيرى كه مظهرِ بلاغتِ زبان عرب است
و بعد از قرآن كريم شيواترين كلام را در زبان عرب آفريده است»
و در اين گفتار صدايش مى‏ لرزيد و چشمانش در اشك غوطه ‏ور مى‏شد.

يا وقتى كه شعرِ صاحب‏ بن عبّاد را مى‏ خواند، چشمانش از اشك لبريز مى‏ شد:

قالَتْ تُحب معاوية؟
قلتُ اسكُتى يا زانية

اتحبّ مَن شتم الوصىَّ علانية
فعلى يزيد لعنة و على ابيه ثمانية

دكترمحمدرضا شفيعي كدكني