روح پاکش صورتِ رحمان بُوَد |
خُلق نیکش معنیِ قرآن بُوَد |
انبیا را بود اعمالِ صحیح |
روح پاکش هست برهانِ صریح |
انبیا را بود رفتارِ درست |
روح پاکش هست پرگارِ درست |
انبیا چون طیِّ راهِ حق کنند |
مصطفی را قائد مطلق کنند |
مقتدا او باشد اندر هر نماز |
کس نداند این جز از رویِ نیاز |
از وجودش راهِ حق انجام یافت |
دایره از نقطهاش اتمام یافت |
قابِ قوسین گشت از وی متصل |
جبرئیل از همرهی اش مُنفعل |
خوشه چینِ خرمنش، روح الامین |
لی مَعَ اللّه زین سبب گفت آن اَمین |
* * *
یا رسول اللّه بسی سرگشته ام |
در میانِ خاک و خون آغشته ام |
گیسوانِ مُشکبار خویش را |
بر من افکن ای شهِ هر دو سرا |
گیسوانِ مشکبارت سویِ من |
می بیفکن تا رَهم از چاهِ تن |
گیسوانت هم چو قرآنِ مبین |
اندر این سجّین مرا حبل المتین |
روحِ پاکت رحمة للعالمین |
خُلق نیکت روضه خُلد برین |
روی و مویِ خواجه هر دو سرا |
دین و دنیا را شده، فرمانروا |
منبع : نشریه گنجینه ، مرداد 1382 ،شماره 29