مطروحه علوی

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

قلم که در دستم پای راستین دارد
سرِ ستایش مولی الموحّدین دارد
جواد هاشمی تربت

به حُرمت قدمش کعبه را شرف بخشید
شرافتی که مکان دارد، از مکین دارد
اسماعیل شمس

خدای ماست علی؟ نه؛ خدانماست علی
همان که مثل خدا نام دل‌نشین دارد
مرتضی رهنمایی

«تبارک‌الله» از این رو به خویش گفته خدا
که خلق مثل تویی _ الحق _ «آفرین» دارد
مجتبی خرسندی

عجیب نیست که دیده تو را نبی در عرش
مگر به جز تو خداوند، هم‌نشین دارد؟
محمود مربوبی

چنان به درّ نجف داده‌ای شرف که به کف
ز خاک تربت تو هر مَلک، نگین دارد
علی مهدوی‌نسب

از آن زمان که مرا بر گرفته‌ای از خاک
هنوز سایه‌ی من، ناز بر زمین دارد
صائب تبریزی

چهار فصلِ ضریحت پُر است از انگور
که روز و شب، همه‌ی سال، خوشه‌چین دارد
مهدی رضایی

به خوشه‌ها که رسیدی فقط ببوی و برو
هزار زائر لب‌تشنه در کمین دارد
مهدی توکلی

چنان به هم زده‌ای کار طبع خلقت را
که قهوه‌های نجف، مزّه‌ی دهین دارد
مجتبی خرسندی + مهدی رضایی

به حکم اشهد "انّ علی ولیّ الله"
اذان شیعه فقط رنگ و بوی دین دارد
مرتضی رهنمایی

شراب عشق علیّ و شرار بغض عمر
خوشا به حال کسی که هم آن، هم این دارد
علی سلطانی

تخلّص شعرای تو، جمع اضداد است
وگرنه جز تو چه کس خوشدل و حزین دارد؟
جواد هاشمی تربت

چقدر شوق، دل تو، ای اوّلین خورشید!
برای دیدن خورشید آخرین دارد!
حسین بابانژاد