برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
السعد التفتازاني (٧١٢ - ٧٩٣ هـ = ١٣١٢ - ١٣٩٠ م) من أئمة العربية والبيان والمنطق و من علماء العامة في جامع المقاصد :
أما حديث الغدير فهو أنه (عليه السلام) قد جمع الناس يوم غدير خم موضع بين مكة و المدينة- بالجحفة و ذلك بعد رجوعه من حجة الوداع. و كان يوما صائفا حتى إن الرجل ليضع رداءه تحت قدميه من شدة الحر، و جمع الرحال، و صعد (عليه السلام) عليها و قال مخاطبا معاشر المسلمين: أ لست أولى بكم من أنفسكم؟ قالوا: اللهم بلى. قال: فمن كنت مولاه، فعلي مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره و اخذل من خذله [1] و هذا حديث متفق على صحته أورده علي (رضي اللّه عنه) يوم الشورى عند ما حاول ذكر فضائله، و لم ينكره أحد.
و بالجملة استعمال المولى بمعنى المتولي و المالك للأمر، و الأولى بالتصرف شائع في كلام العرب منقول عن كثير من أئمة اللغة، و المراد أنه اسم لهذا المعنى، لا صفة، بمنزلة الأولى ليعترض بأنه ليس من صيغة اسم التفضيل، و أنه لما يستعمل استعماله، و ينبغي أن يكون المراد به في الحديث هو هذا المعنى ليطابق صدر الحديث
شرح المقاصد : التفتازاني، سعد الدين ج: 5 ص : 273
سعد الدين تفتازاني (متوفاي791هـ) اديب ، مفسر و متكلم نامآور سني از كساني است كه تصريح ميكند آمدن «مولي» به معناي «اولي» در كلام عرب شايع بوده و بسياري از بزرگان علم لغت به آن تصريح كردهاند :
و اما در مورد حدیث غدیر بایذ گفت : روز غدیر خم که منطقه ای است بین مکه و مدینه به نام جحفه ، روزی است که هنگام رجوع از حجه الوداع اتفاق افتاد . روز تابستانی و بسیار گرمی بود . مردم از شدت گرما برای ایستادن لباس هایشان را زیر پایشان گذاشته بودند . جهاز شترها را جمع کردد و پیامبر صلی الله علیه و اله از انها بالا رفت و فرمود :
معاشر مسلمین آیا من از خودتان به شما اولی نیستم؟
همه گفتند : بله
فرمود : پس هر کس که من مولای اویم ؛ علی هم مولای اوست . بار خدايا هر كه او را دوست دارد دوستش دار! و هر كه او را دشمن دارد تو او را دشمن دار! و هر كه ناصر او باشد ناصرش باش؛ و هر كه خاذل او باشد مخذولش دار!
و این حدیثی است که بر صحت ان اتفاق شده است و علی رضی الله عنه در روز شوری ( شش نفره عمر که برای جانشینی خود انتخاب کرده بود ) هنگامی که فضائل خود را یاداور میشد ، بیان کرد و کسی منکر ان نشد
به هر تقدیر استعمال مولی به معنی کسی که بر دیگری ولایت دارد و صاحب اختیار و اولی به تصرف ، در کلام عرب شایع و از بسیاری از ائمه لغت نقل شده است .
و مراد این است که مولی اسم است برای این معنا و نه صفت به منزله اولویت تا به ان اعتراض شود که چرا به صیغه اسم تفضیل نیاورد ( یعنی ممکن است که او ولایت داشته باشد ولی کسی ولایتش بالاتر از او باشد )
پس سزاوار است که مراد از مولا در این حدیث ، همین معنا ( المالك للأمر و الأولى بالتصرف ) باشد تا با صدر حدیث (أ لست أولى بكم من أنفسكم) مطابقت داشته باشد.