اعتقاد به نبوت

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

بدان که فرستادن پیغمبر نکوست و واجب است. زیرا که فرستادن ایشان صلاح بندگان است در دنیا و آخرت و خدای تعالی داند که ایشان چند بودند. پس باید که اعتقاد کند که اول ایشان آدم علیه ‏السلام بود و آخرین محمد مصطفی صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم و این دو پیغمبر با همه پیغمبران ـ که در میان هر دو بودند ـ همه رسولان و معصومان و مطیعان بودند و هرگز گناه نکردند و آنچه خدای تعالی ایشان را فرمود به جای آوردند و سهو و نسیانشان نیفتاد و هیچ عیبی در ایشان نبود چون کری و کوری و لالی.


بدان که محمّد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم خاتم پیغمبران و از همه فاضل‏تر بود و بهتر و نزد خدای تعالی گرامی‏تر و به ثواب از جمله پیغمبران بهتر و چون کتاب و شریعت وی آمد، از ایشان منسوخ شد چون تورات و انجیل و زبور و دیگر کتاب‏ها که از پیش مصطفی صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم آمد، نشاید که بر آن کار کنند؛ اما واجب است اقرار دادن به شریعت ایشان که آن حق بوده و کلام خدا بود.
آنچه دلیل است بر آنکه محمد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم رسول خدا بود آن است که عرب را عادت بودی که به شعر و فصاحت بر یکدیگر فخر کردندی و هر که را شعر و فصاحت بیشتر بودی فخر وی بیشتر بودی. پس خدای تعالی قرآن را به محمد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم فرستاد و وی دعوی پیغمبری کرد و ایشان معجزه خواستند، وی گفت: معجزه من قرآن است. اگر توانید مانند این بیارید. چنانکه خدای تعالی می‏گوید: «فَلْیَأْتُوا بِحَدیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کانُوا صادِقینَ» و ایشان نیاوردند بلکه با محمد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم کارزار کردند.
این دلیل است که ایشان مانند قرآن نتوانستند آورد. اگر توانستندی آوردن که این برایشان سهل‏ تر بودی از کارزار کردن و قول ایشان حجت بودی. چون نیاوردند بدانستیم که مصطفی صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم راستگوی بود و قرآن کتاب خداست و معجزه وی بود و حجت بود و قول وی بر ایشان.
مصطفی صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم را معجزه بسیار بود چنان که به درخت اشارت کرد و به اشارت وی بیامد و انگشت به ماه نمود دوپاره شد و باز به هم آمد و سنگریزه بر دست وی تسبیح کرد و بره زهرآلود به آواز آمد که مرا مخور و دست در قدح نهاد چندان آب از انگشتان وی بیامد که همه لشکر سیراب شدند.
بدان که حق ـ سُبحانَه و تعالی ـ حضرت محمدبن عبداللّه‏ صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم را به پیغمبری فرستاده و رسول ساخته به جمیع خلق و بشارت دهنده است مؤمنان را به جنت و نعیم و بیم دهنده کافران را به عذاب و جحیم و اظهار کرده است بر دست او معجزات که دلالت می‏کند بر صدق او و بر دعوی پیغمبری.
معجزه چیزی را گویند که مردم را عاجز سازد به آوردن مثل آن یا دعوی آن چیز چون قرآن عظیم و شق قمر و غیر آن که مثل آن از مخلوقات متعذر است؛ یعنی محال است.
می‏باید دانست که پیغمبر صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم معصوم است از اول عمر تا آخر عمر از صغایر و کبایر که اگر معصوم نباشد اعتماد بر خبر او نتوان کرد و بدان که پیغمبر ما صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم خاتم پیغمبران است؛ یعنی بعد از او پیغمبری دیگر نباشد، زیرا که کلام خدای تعالی دلالت می‏کند و شریعت او ناسخ کننده و باطل سازنده جمیع شریعت‏ هاست.