متن ادبی «نعمت برادری»

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

چشم‏ها جدا، دست‏ها جدا، قلب ‏ها جدا بود.
آدم‏ های شهر، مجسمه ‏هایی بودند که هیچ ادراکی از حضور هم نداشتند و میان خانه ‏هایشان، دیوارهایی از آهن بود. جاده ‏های عبور را جدا کرده بودند با بُلوار و کلمه‏ ها را سوا کرده بودند با خط فاصله؛ شبکه دل‏ ها قطع شده بود. شبکه خاطرات، خط نمی‏داد.
محبت گم شده بود و ذهن، چهره همسایگان‏ اش را به یاد نمی‏ آورد. حکومت، حکومتِ نفرت و دشمنی بود و جدایی، حکمران مملکت بادیه‏ نشین ‏ها.
«به یاد بیاورید روزگاری را که می ‏ایستادید رو در روی هم، و خداوند اینک دل ‏هایتان را گره زده است. چشم‏ ها را خون گرفته بود، سینه‏ ها را کینه و اینک به نعمت الهی برادرید با هم».
امت واحده
«همگی از یک پدرید و از یک مادر و آفریده شده ‏اید از نفس واحده» همگی امت واحده‏ای بوده ‏اید؛ دوری از خدا، دورتان کرد از هم و فراموش کردید که ریسمان سرنوشت ‏تان در هم‏ تنیده شده است.
یکی بدون یکی دیگر نمی‏شود؛ همگی از همید؛ فرد فرد و قبیله قبیله شده ‏اید برای آشنایی؛ نه برای جدایی
«بنی ‏آدم اعضای یک پیکرند     که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار     دگر عضوها را نماند قرار»
برادری‏ تان مبارک!
تا اسیر بودید، در چنگ بت ‏های درون و برون، زنجیرهای انس و الفت‏تان بریده بود.
تنها ایمان بود که فاش کرد رازهای برادری‏تان را و یکی یکی‏تان را نشاند گرد سفره مهر.
چه کسی خبر داشت از همسایگان، خبر داشت از اقوام، خبر داشت از دوستان؟
تنها ایمان بود که رگ‏ های نوع ‏دوستی ‏تان را برانگیخت.
فارغ از رنگ‏ ها و نام و ننگ ‏ها، خانه‏ ها را گشود به روی برادرانتان. گرداگرد کلمه «اللّه‏» جمع شده ‏اید و تنها ایمان است که شما را در سر تا سر دنیا، به هم وصل می‏کند. برادری‏ تان مبارک!
بیا دریا شویم
بر لبه پرتگاه آتش بودید؛ به نعمت ایمان برادر شده‏اید با هم.» پس بیاویزید به ریسمان الهی و پراکنده نشوید» که چشم‏ های گرگ‏وش، در کمین‏ تان است.
بپرهیزید از سخنان تفرقه ‏انگیز. با بهترین کلمات سخن بگویید که «شیطان، با بدترین کلمات در انتظار تفرقه ‏انگیزی است» بیامیزید با هم که توفان‏ های هلاکت در راه «از جمع گسیختگان» است.
یک دست صدا ندارد، دست‏ هایتان را قفل کنید که «منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید».
یک تکه چوب، شکستنی است؛ یک دسته چوب شکستنی نیست من و تو دریاییم و هیچ توفانی قدرت ندارد که قطره‏ های دریا را از هم بگسلد. آری...
«حاصل جمع تمام قطره ‏ها می‏شود دریا... بیا دریا شویم...»
میثم امانی