«بسم اللّه الکلمة المعتصمین؛ به نام خدا که ورد زبان پاکان از معصیت است».
یا اله العالمین! نام والای تو بر قلب روشن ماه و بر زبان شفاف آب، جاری است.
ذکر بلند «یا رب»، در زمزمه روشن مخلوقاتت پیچیده؛ ولی زبان من در لجنزار غیبت و شورزار دروغ آلوده شده و در مرداب هزاران سخن بیهوده، دست و پا میزند.
الهی! نام تو والاتر از آن است که بر زبان معصیت کار من جاری شود!
به شکرانه نعمتهایت
«أَحْمَدُهُ فَوقَ حَمْدِ الْحامِدینِ؛ ستایش میکنم او را فوق ستایش ستایش کنندگان».
پس اگر رحمت بی منت های تو، بر یاخته های تاریک وجودم نور پاشیده است و لطف بی حد و شمارت، در حجم محدود بندگی ام جاری است؛ اکنون که بر عصیان زبانم چشم پوشیده ای و گرمای نام خود را بر آن تابیدهای، سزاوار است که برتر از ستایش تمام موجوداتت، تو را ستایش کنم و به شکرانه نعمت خواندنت، سر از سجده بندگی برندارم.
بر من رحم کن؛ یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ
«أَسئَلُکَ أَنْ تُعِینَنی علی طاعَتِکَ؛ از تو میخواهم که مرا در طاعت خود یاری کنی».
رحیما! در اطاعت از خود یاریام کن تا خواسته های حقیر نفس، عنان اختیارم را در پنجه خویش نگیرد و در تاریکی دره معصیت، فرو نیفتم.
و بر من رحم کن یا ارحم الراحمین!
فاطره ذبیحزاده
متن ادبی «نام والای تو»
- بازدید: 2283