متن ادبی «ماه مجلس»

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

«ستاره ‏ای بدرخشید و ماه مجلس شد»
ستاره ‏ای بدرخشید و قلب شب ترک برداشت. راهی گشوده شد از آسمان به زمین. ستاره ‏ای بدرخشید و گل به بار آمد؛ گلی که زمین، قرن‏ ها در انتظار آمدنش بود. آمد و ماه مجلس شد؛ ماه زمین و آسمان. نامش آن چنان که وعده حق بود، محمد صلی ‏الله‏ علیه‏ و ‏آله شد؛ پاک و مبارک و ستوده.
ستاره ‏ای بدرخشید؛ درخشان‏ تر از خورشید. نیلوفران، دست به دامان کرامتش شدند. باران، لطافت و طراوت را از او وام گرفت. خاک خشک، با هر قدمش سبز و خرم شد و دریا، سخاوتش را مدیون چشمان بی ‏نهایت اوست.
ستاره ‏ای بدرخشید و خدا، زمین را آفرید تا آن ستاره برای اهل زمین قرآن بخواند؛ تا زمین، درّ یگانه آسمان را ببیند؛ تا او ولی و وصی زمین باشد؛ تا او و خاندان پاکش، زمینیان را از فرش به عرش برسانند.
ستاره ‏ای بدرخشید تا دنیا در تاریکی نماند؛ تا عشق بی ‏یاور نباشد؛ تا عاشقان بی ‏راهبر نباشند؛ تا عارفان، پیام حق را از زبان او بشنوند؛ تا زمینیان، خدا را در سیمای آسمانی ‏اش بنگرند.

نغمه مستشارنظامی