حقيقتى انكارناپذير

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

پرسش : بعضى از جامعه شناسان مى گويند كه اعتقاد به وجود خداوند بر اثر ترس از خطرها مانند زلزله، صاعقه و... پديد آمده است و در واقع، بشر براى آرامش روانى خودش ـ العياذ بالله - موجودى خيالى به نام «خدا» ساخته و به پرستش آن پرداخته است. به همين جهت هر قدر علل طبيعى پديده ها و راه ايمنى از خطرها بيش تر شناخته شود اعتقاد به وجود خدا ضعيف تر مى گردد؟

پاسخ: مبناى اين پرسش، فرضيه اى است كه بعضى از جامعه شناسان، طرح كرده اند و هيچ دليل علمى بر صحت آن، وجود ندارد بلكه دليل هاى محكمى كه در اثبات وجود خداوند در جاى خودش بيان شده، سست و بى پايه بودن اين سخن را به خوبى روشن مى نمايد و با وجود آن همه دليل استوار و خلل ناپذير، ديگر جا براى اين شبهات پوسيده و كهنه نمى ماند. به علاوه در همين عصر، بسيارى از دانشمندان بزرگ كه بيش از ديگران، از علل پديده ها آگاه بوده و هستند، اعتقاد جزمى و يقينى به وجود خداى حكيم داشته و دارند. انيشتين و كرسى موريس و الكسيس كارل و هزاران دانشمند برجسته ديگر مقالاتى درباره وجود خدا نوشته اند. پس چنان نيست كه اعتقاد به وجود خدا، ناشى از ترس و جهل باشد. بلكه به وضوح مشاهده مى كنيم در هر عصر كه دامنه علم و تكنولوژى گسترش مى يابد و دريچه هايى جديد از شگفتى هاى آفرينش به روى دانشمندان علوم مختلف باز مى شود، به موازات آن اعتقاد به وجود خالق هستى، در آنان راسخ تر مى شود و اين همان حقيقتى است كه قرآن بيان مى كند: (إِنَّما يَخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ); «از ميان بندگان خدا تنها دانشمندان از خدا مى ترسند».( )
اگر ترس از پاره اى رويدادها يا نشناختن علل طبيعى برخى از پديده ها موجب توجه به خدا گردد، بدين معنى نخواهد بود كه خدا، زاييده ترس و جهل انسان است. چنان كه بسيارى از انگيزه هاى روانى مانند لذت طلبى، شهرت طلبى و... موجب تلاش هاى علمى و فنى و فلسفى مى شود ولى زيانى به اعتبار آن ها نمى زند.
اگر كسانى خدا را به عنوان خالق پديده هاى مجهول العلة شناخته اند و حتى اگر با كشف علل طبيعى آن ها از ايمانشان كاسته شده، بايد آن را دليل ضعف بينش و ايمان آنان دانست، نه دليل بى اعتبارى اعتقاد به خدا; زيرا در حقيقت عليّت خداوند نسبت به پديده هاى جهان از سنخ تأثير علت هاى طبيعى و در عرض آن ها نيست بلكه عليتى است فراگير و در طول تأثير همه علت هاى مادى و غير مادى; شناختن و نشناختن علل طبيعى، تأثيرى در اثبات و نفى آن ندارد.