متن ادبی «گل باغ فاطمه (سلام الله علیها) شکفت»

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

در باغ ‏های احساس زمین، گل‏ها، رنگ سرخ گرفتند.
چهره زرد عشق، به سیلی شاهد شهادت، سرخ شد.
بهار، نوید آمدن گل همیشه بهاری، به باغ فاطمه علیه السلام آورد؛ گلی که با شکستن، نمی‏شکند و با چیدن، شاخه می‏دهد.
نوید آمدن مردی که با کشتن، نمی‏میرد؛ بلکه با خونش زندگی می‏بخشد دین محمد را.
پیش از تو...
پیش از تو، عشق یا نبود یا اگر بود، سرخ نبود.
پیش از تو، زندگی ارزش دل بستن نداشت.
پیش از تو، کودکی در آغوش مادرش، عشق را با اشک مادر نمی‏ آموخت.
تو، حسین فاطمه ‏ای؛ تفسیر عشق خدا به آفریده ‏هایش و تمرین عشق بنده، به آفریدگارش. تو تمام دوست داشتنی.
چه کسی صدایم می‏کند؛ حسین؟!
به نام تو می‏نازم، وقتی صدایم می‏کنند، از نامت خجالت می‏کشم. نمی‏دانم این چه شوقی است! چه کسی است صدایم می‏کند: «حسین» و تنم برگ خزان می‏شود و می‏لرزد؟
چه کسی است صدایم می‏کند: «حسین» و اشکم بی‏اختیار می‏ریزد.
نامم ببر و هم‏نام تو بودن را یادم ده.
امیر عشق!
امیر عشق کائنات، آسمان آبی دلدادگی! بهار آمدنت، نوید زندگی عاشقانه است.
کودکی ‏ات هم بوی شهادت می‏دهد. کودکی ‏ات هم نوید اشک می‏دهد.
امیر اشک‏های بی ‏پایان! بی ‏تو گریه کردن، معنی ذلت است و با تو فریاد اعتراض به هرچه طاغوت، امیر اشک‏هاست.
بهانه اشک‏ هایم باش تا باران شود و ترس را از مزرعه وجودم بشوید.
می‏خواهم آفتاب‏گردان عشق بکارم.
یا حسین!
خاک اگر فصل بهار را «یا حسین» نگوید، جانش گرم آفتاب نمی‏شود. دانه اگر آب را با «یا حسین» ننوشد، جوانه نمی‏دهد. سنگ اگر نام «حسین» نبرد، زیر سم اسبان و پای ستوران می‏شکند. باران اگر عزادار «حسین» نباشد از تقدیر ابر، رها نمی‏شود، رود اگر نیت سفر کربلا نکند، کوه‏ ها را نمی‏شکافد.
هرجا جهادی است، هر جا مبارزه ‏ای است، هرجا ذره‏ای میل آفتاب می‏کند، نام تو را می‏گوید: «یاحسین!»
جگرگوشه فاطمه علیه السلام
در گوش بهار، اذان بگویید! سوسن فاطمه را به آغوش محمد برسانید!
کودکی با قنداقه ‏ای از سوسن، آمده تا هم‏بازی سجده رسول خدا شود.
طبیب کوچک ‏سالی، دارد غم ناامیدی بشر را درمان می‏کند.
حسین، بزرگ خواهد شد و از کودکی خواهد گذشت؛ ولی جگرگوشه فاطمه خواهد ماند.
حسین، قد خواهد کشید و سرور جوانان بهشت خواهد شد. حسین علیه‏ السلام معنای بهار است؛ سرخی لاله، سبزی آزادگی سروها و آبی مهربانی مشک‏ های آب... .

حسین امیری

اشارات :: مرداد 1386، شماره 99