متن ادبی «سلام نامه»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)


السلام علیک یا اباعبداللّه‏!
السلام علیک یا سبط یاسین وطه!
السلام علیک یا مولود لؤلؤ و مرجان!
سلام بر تو ای صاحب فجر و شب‏ های ده‏گانه!
السلام علیک، یا عشق!
سلام، سومین انعکاس عکس خدا در آیینه خاک!
سلام، خون منتشر خدا در رگ های زمین!
سلام، معنای مرد!
سلام، تجسّم صبر!
سلام، اسطوره شهادت!
کربلا قلب زمین است و عاشورا قلب زمان.
و تو زاده شده ‏ای تا در نقطه عطف جهان، خون گرمت را به رگ ‏های خاک بسپاری و قلب عشق را به تپیدن وا داری.
سلام، ای آن که طنین نامت، چشمه ‏های اشک را بیدار می‏کند.
سلام، ای آنکه سبزی باغچه‏ ها از سرخی خون توست!
سلام، ای آنکه قبله ‏نمای حقیقت، تا ابد سمت مزار تو را نشانه رفته است!
سلام، ای ناخدای سفینه نجات!
سلام، ای هادی رودهای سرگشته!
سلام، ای فانوس دریای هدایت!
سلام، شعر سرخ خدا!
سلام، خطبه بلیغ شهادت!
سلام، پرچم برافراشته شعر و شمشیر!
سلام، ای سپیده لیله قدر!
سلام، ای تشنه ‏ترین رود، سربریده ‏ترین شمس!
سلام، ای سرمست از شراب طهور شهادت!
سلام، ای سرسپرده به تیغ یار!
سلام...
ما این سوی زمان نشسته‏ ایم و تو از فراسوی زمین و زمان، نشستگان را به برخاستن می‏خوانی و ایستادگان را به رفتن.
در این سوی زمان، هنوز ماییم و خاطره تپنده فریادت که قلب ‏های مرده را روح می‏دمد و خاک تیره را سرخ می‏کند.
سلام، ای ذبیح خدا!
سلام، ای وارث امتحان ابراهیم!
سلام، ای آیینه‏ دار یحیی!
تو زاده شده‏ ای که در نزدیک‏ترین نقطه از زمین به آسمان کشته شوی؛ تا خورشید سربریده ‏ات از فراز نیزه ‏ها شام سیاه ظلم را رسوا کند.
السلام علیک، یا ابا عبدالله!

امید مهدی ‏نژاد

اشارات :: شهریور 1384، شماره 76