شب و ستارگان و مهتاب
عود و اسپند و گلاب
صدای سبز چاووشی که طراوت دلهاست
«هرکه دارد هوس کربُ بلا بسم اللّه»
من هم زائر دیار عاشقانه توام
با بال و پری به وسعت پرواز
میآیم از سمت سالهای دور
سالهای چشم انتظاری و حسرت.
میآیم تا پنجره چشمهایم را رو به دیار غریبانه تو باز کنم.
میآیم تا مهمان حضور مهربانی ات باشم.
با عبور از میان کوه ها و صخره های تنهایی
در اندیشه سبز وصال
به دیار موعود، دیار عشق
دیار آسمانی تو، کربلا میرسم.
ناگهان دخیل چشمهایم به ضریح شش گوشه ات گره میخورد
از گلبرگ لبم شبنم عشق میتراود
«اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبداللّه»
هنوز باور ندارم که زائر سرزمین کهکشانی توام!
شمیم معطّر «یا حسین، یا حسین»، فضای ملکوتی حرم را پُر کرده است
اینجا بهشت روی زمین است؛
بهشتی که بهار خانه دلهاست.
حمید باقریان
اشارات :: شهریور 1384، شماره 76