کوچه پس کوچه های مدینه امروز دوباره عطرآگین شده است.
بوی بهشت می وزد از خانه علی علیه السلام .
بوی بهار می آید از دامان فاطمه علیه السلام .
بوی ریحانه هستی و گل سرسبد جوانان بهشت می آید از آغوش گرم پیامبر صلی الله علیه و آله !
حوریان، تمام شهر را آذین بسته اند با گل مریم.
عرش نشینان همه به یُمن آمدنش، میهمان علی و فاطمه اند.
فوج فوج ملائک می آیند و طواف میکنند گرد شمع وجود حسین علیه السلام .
آسمان، سرشار از کرامت دستانش دامن دامن باران میتکاند بر سر شهر و پائیز با شنیدن صدای خنده هایش، برای همیشه کوچ میکند از قلب پیامبر صلی الله علیه و آله !
آری! این حسین است.
سبب اتصال زمین و آسمان، کشتی نجات، سلطان عشق و سید جوانان اهل بهشت.
نزدیک تر بیا فُطرس!
نگاه کن به چشمان شکوهمند حسین علیه السلام ! نگاه کن به کودکی که سرخ ترین حادثه تاریخ از قطرات خون او وام خواهد گرفت! نگاه کن به پاسخ تمام پرسش های بی جواب!
بالهای شکسته ات را بر گلبرگ وجود او بزن!
او مرهمِ زخم تمام بال و پرهای شکسته است.
اینک، شادمانه لبخند بزن که تو آزادشده حسینی!
بال بگشا و تا بیکرانه ترین سمت آسمان پرواز کن، فُطرس!
بال بگشا و بشارت آمدنش را به تمام هستی بده و هر صبح و شام، بر او بر خاندان با کرامتش درود و سلام بفرست!
نسرین رامادان
اشارات :: شهریور 1384، شماره 76