متن ادبی «آفریدگار حماسه و شور»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

آن روز خورشید از شرمساری، سر در گریبان داشت و نسیم در گوش نخل‏ها نغمه شادی سر می‏داد.
زمان، به نظاره عصاره قرآن و سالار سلاله پاکان می‏نشست.
همه قلب‏ها سرشار از شور و شعف بود و عطر و بوی شکفتن ایمان، مشام جهان و جان‏ های آزاده را نوازش می‏داد.
آن روز بر گلبوته خوشبوی محمدی، غنچه معطر و زیبای دیگری رویید. آری! مردی آمد که خورشید در چشم‏ هایش می‏خندید و ماه از پیشانی ‏اش می‏خرامید.
گیسوانش سایبان جهان و دست ‏هایش عطوفت آشکار خداوند بود.
راز پنهان حقیقت در سینه ‏اش و معنای جاویدان بودن از نگاهش می‏تراوید.
او مردی از سلاله پاکان، عصاره ایمان، خلاصه اخلاص، پاسدار حریم روشنایی و نور، آفریدگار حماسه و شور، سرفصل کتاب عقیده و جهاد، زنده ‏ترین انسان انتخاب گر، راهنمای راه رشد و شرافت، اسوه تمام، حضرت حسین بن علی علیه ‏السلام بود.
سلام بر تو ای عطیه کوثر!
ای پاسدار حریم خدا!
در قحط سالی حق و حق‏ طلبی و در اوج ستم ‏سالاری که همه فضای تاریخ را به کام خویش کشیده بود، این تو بودی که قامت به قیام بستی و تازیانه فریاد را فرا بردی و پیکره ضخیم ستم را نشانه گرفتی و بیداری و بصیرت را برای بشریت به ارمغان آوردی.
ای خون خدا!
تا در رگ زمین و زمان جریان یافتی، لاله‏ های سرخ شرف و شقایق ‏های زیبای هدف روییدند و به اوج آسمان‏ها رسیدند، طلوع خجسته‏ ات بر همگان مبارک باد!

حمزه کریم ‏خانی

اشارات :: شهریور 1384، شماره 76