متن ادبی «ابتدای عاشورا»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)


تولد «حماسه» در مدینة‏النبی، در شبعان آسمانی، نویدی است که بوی بال فرشتگان را در سرتاسر جهان گسترش می‏دهد.
«شهید» به دنیا می‏ آید تا «قیام» را شهادت دهد و فلسفه «الموت اولی من رکوب العار» را حکیمانه برای تاریخ به تفسیر بنشیند. تاریخ، چنین روزی را از روزنه‏ های عبور زمان، سخت به انتظار نشسته بود. و امروز، سرخ ‏ترین آیه خلقت، با دستان عشق ‏آفرین خداوند، به نمایش گذاشته می‏شود.
مظلومان، شادمان خواهند شد.
کسی آمده است از آن سوی درهای بسته تاریخ، بوی عطر شهادت می‏دهد
آمده است تا روح خداوند را در نگاه آسمانی‏ اش به خلق نشان بدهد. کسی می ‏آید که «انسان» از حضورش، انسانیّت را بیشتر از پیش، افتخار می‏کند.
آسمان، انباشته از آیه‏ های شیرین عروج است.
خوش آمدی، ای ستاره روشن کهکشان مدینه! اینک مدینه با وجود تو، ضمیمه آسمان است.
شهری است آسمانی و تو، آسمانی‏ زاده ‏ترین ساکن کوچه‏ های آبی آن.
زمانه به درک آسمان نایل شده است.
حسین آمده است و اینک ابتدای عاشوراست.
اینک این‏جا کربلاست و قیام از اکنون آغاز شده است.
امر به معروف و نهی از منکر دیگر غریب نیست و فریادگر عدالت و حق، اکنون آماده است تا جهان را دگرگون کند.
آماده است تا حماسه خلق کند.
آسمان و زمین، آغاز این تجلی را به یکدیگر تبریک می‏گویند و «حسین منّی و انا من حسین»، بر لبان پیامبر شکوفا می‏شود.
ولادتت مبارک، ای آیه مستجاب فاطمه زهرا! ولادتت مبارک ای مطهرترین هستیِ این خاک، ای قهرمان! ای صداقت حق در غریبانه‏ ترین لحظه‏ های زمان! میلادت مبارک!

محدّثه رضایی

اشارات :: شهریور 1383، شماره 64