متن ادبی «اي کهکشان سوخته »

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

اشارات :: مرداد 1387، شماره 111
ميلاد اباالفضل(ع)، ماهتاب شب هاي غريبي حسين(ع) و اسوه باشکوه جانبازي مبارک باد!
اباالفضل، آيه اي ست براي معني سوره ايثار که از حرمت اسمش، درهاي آسمان گشوده خواهدشد.
عباس(ع)، چراغ خانه اهل بيت(عليهم‌السلام) در شب هاي بي پناهي تاريخ است.
السلام عليک، اي کهکشان سوخته! سوسوي ستاره حضور تو در شب ميلادت مبارک باد!
اي ماه بني هاشم! چه باشکوه در روز ميلادت، فرشتگان بر قداست دست هايت بالافشاني و هلهله مي‌کنند!
عباس، زلالي زمزم، صفاي مروه، عطش اسماعيل و جهاد نفس در رمي‌جمرات است که بي عشق او کعبه دل، حاجي ندارد.
يا باب الحوائج! امروز که آفتاب ميلاد تو، آفتابگردان جان ها را به سمت تو مايل کرده است، ما را درياب!
عباس(ع)، زيباترين منظره بردباري است که مي توان از پنجره ايمان به آن نظر افکند.
عطش اباالفضل، نماد زنده نگه داشتن تشنگي به ذات الهي است و اين عطش، با اقتدا به عباس ممکن مي شود.
مبارک باد ميلادت، اي آن که از ابتدا، فراتِ چشم هايت در کنار دشت کربلاي پيشاني تو، به تير عشق حسين نشسته بود!
عبّاس، شمعي است که زندگي در شعله هاي آن، روشني بخش هر دو جهان است.
امشب، چلچله هايي از نور در خانه علي، بشارت حلول ماه قبيله را مي دهند؛ مژده طلوع اباالفضل(ع).
اباالفضل(ع)، اسوه پايمردي، مفهوم هم دردي، تقواي پنهاني و سلوکي عرفاني ست.
براي اباالفضل گونه شدن، بايد از دريچه چشمان حسين(ع)، جهان را نگريست.
مبارک باد ميلاد بزرگ علم دار کربلا، نگين درخشان عاشورا، آميزه لطافت و استقامت، عباس(ع)!