قاسم بن محمد، حواری امام سجاد(علیه السلام)

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

در اواخر سده اول هجری قمری، شهر مدینه، از نظر گسترش دانش دین و معارف توحیدی، جایگاه رفیعی یافت . بنیاد این منزلت والا، بیشتر در پرتو نورافشانی خورشید تابان سید ساجدان و زینت عابدان، حضرت علی بن الحسین علیه السلام بود .
امام سجاد علیه السلام در روزگاری زندگی می‏کرد که حکومت ‏سیاه و تباهی آفرین بنی‏امیه، اهل معرفت و اندیشه را به عزلت و گمنامی کشانده بود .
امام سجاد علیه السلام در این مقطع تاریخی با تمام توان خویش به نشر حدیث و دعا پرداخت و در پرورش انسان‏های برجسته همت گماشت . یکی از ده‏ها تربیت‏شده مکتب امام سجاد علیه السلام، قاسم بن محمد بن ابی‏بکر است .
در این نوشتار، گزیده‏ای از زندگی و شخصیت این فقیه وارسته، که جد مادری امام صادق علیه السلام نیز هست، به خوانندگان و اصحاب اندیشه تقدیم می‏شود .
تولد
در سال 36 ق . در خانه محمد بن ابی‏بکر که یکی از یاران با اخلاص و از سرداران شجاع و پسر خوانده امیرمؤمنان علیه السلام بود، فرزندی متولد شد که نامش را قاسم نهادند . برای قاسم دو کنیه نام برده شده: ابومحمد و ابوعبدالرحمن . لقب وی نیز «دیباج‏» است و به علت زندگی در مدینه، «مدنی‏» هم به او گفته می‏شود . (1)
خاندان
پدر قاسم، محمد بن ابی بکر، شخصیت فرزانه‏ای است . وی استاندار امیرمؤمنان علیه السلام در مصر و یکی از فرماندهان نظامی و از رهپویان راه و روش علوی بود; به گونه‏ای که از پدرش (ابوبکر) و از دومین خلیفه (عمر)، بیزاری می‏جست .
مادرش، اسماء دختر عمیس بود که بعد از مرگ ابوبکر، به همسری حضرت علی علیه السلام درآمد و محمد در خانه حضرت بزرگ شد و تربیت‏یافت . او را «عابد قریش‏» نامیده بودند . حضرت امیر علیه السلام در منزلت او می‏فرمود:
«محمد ابنی من صلب ابی بکر; محمد پسر من است اما از نسل ابوبکر .»
هنگامی که در سال 38 ق . محمد در مصر، به دست مزدوران معاویه با وضع دلخراش به شهادت رسید، امیرمؤمنان علیه السلام به شدت غمگین شد و گریست و فرمود:
«من فرزندی شایسته و دوست داشتنی و شمشیر بران اسلام را از دست دادم .» (2)
مادر قاسم، بنابر نظریه مشهور، دختر یزدجرد، آخرین پادشاه سلسله ساسانیان بود . بر این اساس گفته شده که دو دختر یزدگرد که اسیر مسلمانان شدند; یکی به همسری امام حسین علیه السلام درآمد و دیگری همسر محمد بن ابی بکر شد .
در نتیجه، امام زین‏العابدین علیه السلام و قاسم‏بن محمد، پسرخاله یکدیگر به شمار می‏روند . (3)
صحابی امام سجاد علیه السلام
قاسم‏بن محمد، تشیع را از پدرش به ارث برده است . او در مکتب انسان پرور امام زین ‏العابدین علیه السلام پرورش یافت و در گروه اصحاب و یاران آن بزرگوار قرار گرفت .
شیخ طوسی در کتاب رجال، او را از جمله یاران امام سجاد علیه السلام به شمار آورده است . (4) از سخن شیخ طوسی بر می‏آید که بعد از شهادت امام چهارم علیه السلام قاسم به محضر امام باقر علیه السلام شتافت و در جرگه اصحاب آن بزرگوار قرار گرفت . (5)
تمام شرح حال نگاران و دانشوران شیعه، سخن شیخ الطائفه را مورد تایید قرار داده و قاسم را از اصحاب امامان علیهم السلام به شمار آورده‏اند .
از منظر امام معصوم علیه السلام
قاسم‏بن محمد، از نظر دارا بودن خصلت ‏های پسندیده و رفتار و منش دینی، در چنان قله شکوهمندی قرار داشت که طبق پاره‏ای از اخبار، مورد بزرگداشت امام معصوم قرار گرفته است .
امام صادق علیه السلام او را یکی از سه بزرگی شمرده که در نزد امام سجاد علیه السلام از منزلت والایی برخوردار بوده ‏اند .
اسحاق بن جریر می‏گوید:
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
«سعید بن مسیب، قاسم بن محمد و ابوخالد کابلی، از جمله راویان و شیعیانی بودند که مورد اعتماد و عنایت‏حضرت سجاد علیه السلام بودند .» (6)
عبدالله بن جعفر حمیری در اثر گران سنگ خود به نام قرب الاسناد از احمد بن ابی نصر بزنطی روایت می‏کند:
روزی در نزد حضرت امام رضا علیه السلام، نام قاسم بن محمد و سعید بن مسیب برده شد . حضرت فرمود: «کانا علی هذا الامر، ای علی التشیع; این دو، در راه روشن ولایت علوی و اسلام ناب، قرار داشتند .» (7)
حمیری در جایی دیگر از امام صادق علیه السلام روایت می‏کند که فرمود:
«دیدم جدم، قاسم بن محمد را که در یک شب بارانی، نماز مغرب و عشا را جمع خواند، بدون اینکه بین آن دو نماز، نماز دیگری بخواند .» (8)
از دیدگاه عالمان شیعی
بیشتر ترجمه نویسان شیعه که در دانش ترجمه، میراث مکتوبی دارند; به پیروی از این دو امام بزرگوار، شخصیت قاسم را حرمت نهاده و از او به نیکی یاد کرده‏اند .
شیخ الطائفه محمد بن الحسن طوسی در کتاب خود، او را از اصحاب دو امام به شمار آورده و این، نشان می‏دهد که او، قاسم را از راویان شیعه می‏داند .
صاحب کتاب مجالس المؤمنین از ابن داود، که از رجال‏شناسان طراز اول شیعه است، نقل می‏کند:
قاسم بن محمد از اصحاب امام زین ‏العابدین علیه السلام و مردی فقیه و دانشمند بوده است . (9)
علامه مجلسی:
کان القاسم جلیلا و کان ثقة . (10)
علامه ممقانی:
قاسم یکی از راویان و دانشوران شیعی است . (11)
محقق معاصر، صاحب قاموس الرجال:
او از شیعیان خالص است . (12)
استاد جعفر سبحانی:
وی یکی از فقیهان بزرگ و از یاران امام سجاد علیه السلام است . (13)
از منظر عالمان سنی
همه دانشمندان اهل سنت همانند دانشوران شیعی، در ستایش قاسم، اتفاق دارند و هر یک او را به زبانی ستوده‏اند .
صاحب طبقات الکبری:
او مردی موجه، بزرگ، بلند مرتبه، پیشوا، و بسیار پرهیزکار و کنیه‏اش ابومحمد است . (14)
ابن حبان:
قاسم از بزرگان تابعین، از بهترین و بافضیلت‏ترین دانشوران روزگار خود بود; از منظر دانش، عقل، ادب، فقه، ورع . (15)
مؤلف حلیة الاولیاء:
قاسم‏بن محمد، مردی بسیار پرهیزکار، مهربان بود . به قول ابوالزناد: من در میان فقیهان، همانندی برایش سراغ ندارم . (16)
ابن خلکان:
او از بزرگان تابعین، و یکی از فقیهان هفتگانه مدینه بود .
ذهبی:
پیشوای حافظ، دانشمند روزگار، در خلافت علی‏بن ابی طالب دیده به جهان گشود . (17)
خصلت‏ها
شخصیت هر انسانی، در گرو برجستگی‏های روحی و رفتارها و سخنان حکیمانه اوست . قاسم‏بن محمد به برکت‏بهره‏مندی از سرچشمه معارف و مصاحبت‏با امام ساجدان علیه السلام و نیز بهره بردن از دانش سایر دانشمندان، به کمالاتی نائل شد که به اختصار به آن می‏پردازیم .
سکوت فراوان
قاسم بهره فراوانی از عقل داشت; در پرتو همین عقل بود که بسیار آرام و ساکت‏بود و کمتر سخن می‏گفت; کان صموتا لایتکلم . (18)
فقاهت
خصلت‏برجسته دیگر قاسم، دانش و آگاهی او به احکام دین بود; به همین علت است که او را به عنوان یک فقیه عالی‏مقام ستوده‏اند .
استاد حدیث
این صحابی بزرگ در دانش حدیث و فقه استاد برجسته‏ای بود و شاگردان فراوانی داشت و مردم نیز از محضر او کسب فیض می‏کردند .
درباره قاسم نوشته ‏اند:
او بعد از فارغ شدن از خواندن نماز عشا، در مسجد می‏نشست و اصحابش، گرد او را می‏گرفتند و قاسم به عنوان استاد، برای آنان حدیث نقل می‏کرد .
یکی از دانشمندان چنین نقل می‏کند:
قاسم بن محمد را می‏دیدم که در آغاز روز، به مسجد می‏رفت و دو رکعت نماز تحیت مسجد را می‏خواند آنگاه درمسجد می‏نشست و به پرسش ‏های مردم پاسخ می‏داد .
فروتنی
قاسم با اینکه از بزرگان دانش روزگار خود بود; بسیار فروتن بود . روزی از او پرسیدند: تو اعلم هستی یا سالم بن عبدالله!؟
قاسم در پاسخ گفت: سالم، مرد مبارکی است .
او کراهت داشت که بگوید: اعلم از من است; تا دروغ نگفته باشد، یا بگوید: من از او اعلم هستم; تا خودستایی و غرور نباشد .
دقت در نقل روایت
نوشته‏ اند که او هنگام روایت، سعی می‏کرد که در الفاظ روایت هیچ تصرف نکند . وی روایت را واژه به واژه و بی کم و کاست نقل می‏کرد . (19)
جد بزرگوار امام صادق علیه السلام
یکی از امتیازات قاسم‏بن محمد این است که او جد مادری امام صادق علیه السلام است . دختر او، نامش فاطمه و کنیه ‏اش ام‏فروه، زنی بسیار با فضیلت ‏بود . امام صادق علیه السلام در منزلت و جایگاه مادرش فرمود:
مادرم جامع سه خصلت ‏برجسته بود:
1 . ایمان; 2 . پرهیزکاری; 3 . نیکی به دیگران . (20)
سخنان حکیمانه
1 . او می‏گفت: لایعد الرجل رجلا حتی یعرف ‏الله (21) ; آنگاه صفت مردانگی بر انسان، برازنده است که خداشناس و دین مدار باشد .
2 . اگر انسان بعد از اینکه حق خدا را شناخت و به خدا ایمان داشت، در نادانی و جهالت زندگی کند، بهتر است از اینکه فتوا دهد بدون علم و آگاهی . (22)
3 . یکی از امیران مدینه درباره مفهوم «عالم‏» ، پرسید، قاسم در جواب گفت: عظمت و بزرگی عالم هنگامی است که بر زبان نراند مگر چیزی را که به طور کامل بر آن احاطه دارد و آن را به خوبی می‏داند . (23)
انتقاد از عایشه
در تاریخ یعقوبی آمده است: پس از شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام عایشه سوار بر استر، فریاد می‏کرد که: نمی‏گذارم کسی را در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دفن کنند .
قاسم که سن و سالی نداشت و هنوز نوجوان بود، نزد عایشه رفت و گفت:
«ای عمه! هنوز یاد جنگ جمل از خاطره ‏ها زدوده نشده که سوار بر شتر شدی، باز می‏خواهی کاری کنی که گفته شود: دگر بار سوار بر استر شده و آتش فتنه دیگر را روشن کرده است . !»
فرزندان
قاسم بن محمد دارای دو پسر بود:
1 . محمد; 2 . عبدالرحمن .
بدین لحاظ (24) است که کنیه‏اش ابومحمد و ابوعبدالرحمن است . دخترانش نیز عبارتند از: ام‏فروه، مادر امام صادق علیه السلام و ام‏حکیم . (25)
استادان حدیث
این محدث والامقام همان گونه که در فراگیری دانش حدیث و فقه از محضر دو تن از امامان شیعه بهره‏مند شد، استادان دیگری هم داشته که در کتاب‏های شرح حال به آنان اشاره شده است; از جمله:
ابن عباس (مفسر معروف)، اسلم (غلام عمر)، عبدالله بن عبدالله، صالح بن خوات انصاری، عبدالله بن مسعود و اسماء بنت عمیس .
در ضمن، او شاگردان زیادی هم داشته که اسامی آنان در منابع رجال‏شناسی موجود است .
روایات
مناسب است از میان احادیث فراوانی که قاسم، با واسطه از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نقل می‏کند، دو روایت را یادآور شویم:
همسر بابرکت
قاسم از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نقل می‏کند که آن بزرگوار پیرامون آسان‏گیری در امر ازدواج فرمود:
«اعظم النساء برکة ایسرهن مؤونة; با برکت‏ترین بانوان و همسران، همسری است که مهریه و مخارجش کمتر باشد .» (26)
خصلت‏های عالی
قاسم از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت می‏کند که حضرت روزی به جمعی از یارانش فرمود:
«آیا می‏دانید چه کسانی در روز قیامت زودتر از دیگران به سوی سایه رحمت الهی، پیشی می‏گیرند؟»
عرض کردند: خداوند و رسولش عالم‏ترند .
فرمود: «آنها کسانی هستند که هنگامی که سخن حقی در باره آنها گفته می‏شود، آن را با تمام وجود پذیرایند و زمانی که نیازمندان از آنها چیزی طلب می‏کنند، از کمک به آنان دریغ نمی‏کنند و آنچه را برای خود می‏پسندند، برای دیگران هم می‏پسندند و خلاصه، اهل انصاف و حق‏طلبی هستند .» (27)
رحلت
قاسم بن محمد به عنوان محدثی فقیه که نقش ممتازی در پیشبرد فرهنگی جامعه اسلامی داشت، هنگامی که به سفر حج (یا عمره) مشرف می‏شد، بین راه مدینه و مکه، در سرزمین «قدید» ، در حالی که 76 سال از عمرش سپری شده بود، به سال 106 ق . از دنیا رفت . پیکر او از قدید به مدینه آورده شد و به خاک سپرده شد . (28)

کوثر :: بهار 1382، شماره 57
_______________________________
1 . منتخب التواریخ، ص 343; مجالس المؤمنین، ج 1، ص 335; وسائل الشیعه، ج 2، ص 91، مقدمه سابعه; مرآة العقول، ج 6، ص 26، چاپ دارالکتب الاسلامیه، سال 1363 ش; اعیان الشیعه، ج 8، ص 446; معجم الرجال، ج 14، ص 45، ش 9535; مجمع الرجال، ج 5، ص 49; نقدالرجال، ص 271; رجال الشیخ، ص 100; بهجة الآمال، ج 6، ص 74; تنقیح المقال، ج 2، ص 23; جامع الروات، ج 1، ص 19; کتاب الثقات، ابن حبان، ج 5، ص 302; مؤسسة الکتب الثقافیه; حلیة الاولیاء، ج 2، ص 183، ش 173; وفیات الاعیان، ج 4، ص 59; شذرات الذهب، ج 1، ص 134; تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج 23، ص 427; سیر اعلام النبلاء، ج 5، ص 53; چاپ موسسة الرسالة، بیروت; صفوة الصفوة، جزء 4، ص 63; قاموس الرجال، ج 8، ص 491; چاپ جامعه مدرسین; قرب الاسناد، ص 286، چاپ موسسه اسلامی کوشانپور، به تحقیق احمد صادقی اردستانی; طبقات الکبری، ج 5، ص 185، دار بیروت للطباعة و النشر .
2 . نهج البلاغه، خطبه 68، نامه 35، حکمت 325; منتخب التواریخ، ص 152 .
3 . وفیات الاعیان، ج 4، ص 59; اعیان الشیعه، ج 8، ص 446 .
4 . رجال طوسی، ص 100 .
5 . همان، ص 133 .
6 . اصول کافی، ج 1، ص 472; مرآة‏العقول، ج 6، ص 27 «... کانوا من ثقات علی بن الحسین (ع)» .
7 . قرب الاسناد، ص 286 .
8 . قاموس الرجال، ج 8، ص 492 .
9 . مجالس المؤمنین، ج 1، ص 335 .
10 . مرآة‏العقول، ج 6، ص 27 .
11 . تنقیح المقال، ج 2، ص 23، باب القاسم .
12 . قاموس الرجال، ج 8، ص 493 .
13 . موسوعة الفقهاء، ج 1، ص 489 .
14 . طبقات الکبری، ابن سعد، ج 5، ص 185 .
15 . کتاب الثقات، ج 5، ص 302 .
16 . حلیة الاولیاء، ج 2، ص 183 .
17 . سیر اعلام النبلاء، ج 5، ص 53 .
18 . کتاب الثقات، ج 5، ص 303 .
19 . طبقات الکبری، ج 5، ص 185; وفیات الاعیان، ج 4، ص 59 .
20 . اصول کافی، ج 1، ص 472 . «کانت امی ممن آمنت و اتقت و احسنت والله یحب المحسنین‏» .
21 . حلیة الاولیاء، ج 2، ص 183 .
22 . طبقات الکبری، ج 5، ص 186 .
23 . تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج 23، ص 428 .
24 . قاموس الرجال، ج 8، ص 494 .
25 . طبقات الکبری، ج 5، ص 185 .
26 . حلیة الاولیاء، ج 2، ص 185 .
27 . همان .
28 . وفیات الاعیان، ج 4، ص 184 .