فروغ صحیفه در قلب بانوی آلمانی

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

نگاهی به زندگی و مدارج علمی
آن ماری شیمل در 18 فروردین سال 1301 ش . در شهر ارفورت آلمان دیده به جهان گشود . در مدرسه، آموختن زبان فرانسه و لاتین را آغاز کرد و در پانزده سالگی تصمیم گرفت زبان عربی را نزد دوست معلم زبان لاتینی خود فرابگیرد; در ضمن آموختن زبان قرآن، با فرهنگ اسلامی و برخی متون مسلمانان آشنا گردید . در شانزده سالگی موفق به اخذ دیپلم شد . در دوران دانشجویی همزمان با فراگیری دروس دانشگاهی در کلاس ‏های «تاریخ هنر اسلامی‏» که ارنست کوهن تدریس می‏نمود، شرکت می‏کرد; همچنین تحصیل زبان عربی را پیش والتر بیورکمن پی گرفت . دوران تحصیل این دانشجوی باهوش به سرعت‏ سپری گشت . (1)


استاد وی وقتی مشاهده کرد شیمل مشتاق آشنایی با فرهنگ اسلامی است، به وی توصیه نمود به جای پیگیری علوم طبیعی، مطالعات خویش را بر متون اسلامی متمرکز سازد . سپس تاکید کرد بهترین کار برای رسیدن به چنین مقصدی، شروع به تدوین پایان نامه دکتراست . (2) شیمل در نوزده سالگی در رشته مطالعات اسلامی موفق به اخذ درجه دکترا، از دانشگاه برلین آلمان گردید و پنج ‏سال بعد استادیار دانشگاه ماربورگ گشت و تلاش‏های دانشگاهی خود را با تدریس در مباحث اسلامی آغاز کرد . چندی بعد به سوئد رفت و نزد شرق‏شناسان و دین شناسان دانشگاه اوپسالای این سرزمین ماند و امتحان دوره دوم دکترایش را در تاریخ ادیان داد و در این رشته موفقیت‏برجسته‏ای به دست آورد . مدتی بعد - سال 1331 ش . - به ترکیه رفت تا در زمینه نسخه‏های خطی در کتابخانه ‏های استانبول تحقیق کند . سال بعد نیز به این سرزمین سفری نمود و کرسی تاریخ ادیان دانشکده الهیات آنکارا را عهده‏ دار گردید . می‏توان اذعان داشت که این متفکر آلمانی بیش از هر جا فعالیت‏ خویش را در ترکیه متمرکز نمود و در این زمان روابط عاطفی و صمیمانه ‏ای بین وی و مسلمانان ترکیه پدید آمد . (3)
در سال 1339 ش . به شیمل پیشنهاد گردید به تدریس زبان عربی و اسلام ‏شناسی در دانشگاه بن بپردازد . او هم پذیرفت . چهار سال بعد مسؤولیت کرسی فرهنگ اسلامی دانشگاه هاروارد به وی پیشنهاد شد که پذیرفت و دو سال بعد در این مکان علمی عرفان، خوشنویسی و شعر اسلامی تدریس می‏نمود . (4)
این بانوی آلمانی موفق گردید مدت 60 سال در دانشگاه‏ های چندین کشور به تدریس اسلام ‏شناسی و فرهنگ مسلمانان بپردازد . تعداد آثارش به حدود صد و ده جلد بالغ می‏گردد اما مقاله‏ ها، ترجمه ‏ها و مقدمه ‏هایی که وی بر کتاب‏های دیگران نوشته به قدری زیاد است که تاکنون کسی نتوانسته فهرست کاملی از آنها تهیه کند . (5) شیمل از معدود مشاهیر جهان است که به پاس فعالیت‏ های علمی، 20 مدال و نشان افتخار از مراکز علمی و پژوهشی کشورهای جهان دریافت نموده است . (6) وی در اسفندماه سال 1381 دارفانی را وداع گفت و در آلمان به خاک سپرده شد .
دفاع از اسلام
دیدگاه شیمل با نگرش غالب مستشرقان اختلاف بارزی دارد، زیرا در موضع‏گیری ها، پژوهش‏ها و آموزش های وی علاقه به اسلام نمایان است; خودش می‏گوید:
من اسلام را دوست دارم حتی زمانی که کودک بودم درباره فرهنگ اسلامی به تفحص پرداخته ‏ام، در ترکیه و پاکستان و دیگر مناطق اسلامی در بین خانواده‏ های مسلمان زیسته ‏ام و با فرهنگ، آداب و سنت‏ های آنان خوگرفته ‏ام . (7)
وی در دفاع از اسلام و ارزش‏های این آیین جاودانی و توجه دادن اروپائیان به حقایق قرآنی و روایی و رفع بدفهمی ‏های آنان از اعتقادات دینی، گام‏ های مؤثر و ارزشمندی برداشت و در این راستا آثار برجسته، رسا، روشن و با بیانی لطیف و پرجاذبه در اختیار خوانندگان نهاد . در یکی از نگاشته ‏های خود می‏گوید:
اسلام دینی است که در غرب بسیار بد فهمیده شده و حتی توسط عد ه ‏ای ناوارد و احیانا مغرض متهم به نوعی بدویت گردیده است . (8)
در اوضاع آشفته و تبلیغات مسمومی که استکبار جهانی و صهیونیزم بر ضد اسلام راه انداخته است، شیمل با شجاعت و شهامت در تبیین برخی مفاهیم دینی، مباحثی جالب را مطرح ساخت . به عنوان نمونه برای روش نمودن اصل «جهاد» در اسلام، خاطرنشان ساخت:
ترجمه‏ای که امروزه در مغرب زمین از این واژه به دست داده می‏شود، غلط و غیر اسلامی است ... ادعای توسعه اسلام با خون و شمشیر، اتهامی واهی و موهوم است و این آیین مبتنی بر سرشت آدمیان بوده و عموما قلوب مردم را به سوی خویش معطوف ساخته و در حقیقت دلها و فطرت‏ها را تسخیر ساخته است نه سرزمین‏ها و نواحی جغرافیایی را . (9)
یکی از مترجمان آثار خانم شیمل می‏نویسد: دوست اندیشمندی زمانی می‏گفت‏به اعتقاد وی خانم شیمل «مسلمان‏» است که به منظور باز بودن دستش در دفاع از ارزش‏ها و معارف اسلامی، این گرایش و باور را به صراحت عنوان نکرده و نوعی «تقیه‏» را پیش گرفته است . وی اضافه می‏کند: نشانه‏ های چنین اعتقادی را در جای جای کتاب «تبیین آیات خداوند» به قلم وی، می‏توان مشاهده کرد; بویژه وقتی مؤلف از امت مرحومه (کسانی که مورد رحمت‏ خداوند و شفاعت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم واقع می‏شوند) سخن می‏گوید، در خاتمه این کلام از تعبیر «ان‏شاءالله‏» استفاده می‏کند که یقینا این گونه آرزوی رحمت و رستگاری برای امت موحد و جامعه اسلامی جز از یک نفر مسلمان صادر نمی‏شود . (10)
همچنین این بانو به برخی از شخصیت ‏های مسلمان، که با او در ارتباط بوده ‏اند، وصیت نمود بر مزارش سوره فاتحة‏الکتاب را بخوانند!
آن ماری شیمل در مصاحبه‏ای رادیویی اعلام کرد: به نظر من نویسنده‏ ای که آگاهانه به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم توهین می‏کند (سلمان رشدی) می‏داند در جهان اسلام مقام آن حضرت تا چه حد قداست دارد، قطعا به مقدسات اسلامی اهانت نموده است . من مردان سالخورده ‏ای را دیدم که وقتی شنیدند در کتاب آیات شیطانی چه چیزهایی نوشته شده است، زار زار گریستند . جریحه دارکردن احساسات بخش عظیمی از مؤمنان روش بسیار بدی است و این خلاف آشکار را من نمی‏توانم بپذیرم .
در جای دیگر می‏گوید: تا لحظات آخر زندگی این نظرات را مورد انتقاد قرار می‏دهم و اهانت کنندگان را محکوم می‏کنم . گروههای فشار وابسته به سلمان رشدی نمی‏توانند مرا بترسانند . من به خوبی می‏دانم مسلمانان چقدر از این حرف‏های بیهوده و توهین ‏آمیز نسبت‏به مقدساتشان رنجیده‏ اند . در میان میلیون‏ها مسلمان، رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم محور عشق و محبت و ارادت است و این را غرب نمی‏تواند درک کند .
در هنگام دریافت «جایزه صلح‏» در اکتبر 1995 م . طی سخنانی گفت: من تصور می‏کنم در ماههای گذشته به اندازه کافی گفته و تکرار کرده‏ام که از قبول رفتار بدفرجام سلمان رشدی امتناع ورزیده‏ام و از طریق مخصوص به خود برای آزادی قلم ایستادگی و مبارزه خواهم کرد .
مخالفان اعطای این جایزه به خانم شیمل - که غالبا اعضای کانون نویسندگان آلمان و برخی ناشران بودند - سعی کردند به دلیل اعتراض خانم شیمل به حرکت وقیحانه سلمان رشدی، مانع از اعطای این جایزه شوند و تا آنجا پیش رفتند که گفتند: دادن این جایزه به وی، لکه ننگی برای آلمان است! با این حال، شورای بنیاد اهدای جایزه صلح پس از چند نشست در فرانکفورت اعلام کرد: دلیلی برای لغو اعطای جایزه صلح 1995م . به پروفسور شیمل وجود ندارد . و بالاخره او جایزه را دریافت کرد و آن را به بنیاد دانشگاه بن بخشید تا از طریق آن، جوانان کشورهای اسلامی بتوانند در آلمان تحصیل کنند! (11)
وقتی کتاب «بدون دخترم هرگز» ، اثر بتی محمودی، با تیراژ وسیع چاپ و منتشر شد، شیمل با شهامت و استواری، به دور از هرگونه جانبداری، با گفتن دوبار توبه! توبه! محتویات این کتاب را نفی و به شدت محکوم کرد و گفت: این کتاب حاوی مطالب کاملا دروغ و سراپا بی‏اساس است و به سبب تبلیغات مسموم و سودجویی نگارش یافته است . برایم قابل تامل است که چرا چنین کتابی در اروپا و آمریکا انتشار یافته است و این موضوع مرا دچار تحیر و شگفتی کرده است . متاسفانه در سال‏های اخیر تبلیغات بی‏رحمانه غرب علیه اسلام اوج گرفته است و من وظیفه خود می‏دانم از «فرهنگ اسلامی‏» حمایت کنم و از حقایق آن گونه که هست، دفاع نمایم .
خانم شیمل در واکنش به تلاش مغرضانه و گسترده غرب برای ترسیم سیمای وحشتناک و خطرناک از اسلام، ضمن ابراز تاسف عمیق از این بابت می‏گوید:
آنان (غربی‏ها) فراموش کرده ‏اند که ما اروپائی‏ها در دوره رنسانس تاچه اندازه از فرهنگ اسلامی درس آموخته و الهام گرفته ‏ایم . ریاضیات، نجوم، شیمی، فلسفه و هنرهای زیبای غرب تحت تاثیر فرهنگ اسلامی است و باید نقش تاثیر گذار، مفید و پربار این فرهنگ بخصوص فرهنگ ایرانی در تحول و توسعه غرب به اروپایی‏ ها و آمریکایی‏ها نشان داده شود . جای بسی تاسف است که در سال‏های اخیر و بعد از فروپاشی کمونیسم، غرب در پی‏یافتن دشمن دیگری برای خود است . متاسفانه غرب، اسلام را که سرشار از ارزش‏های عظیم انسانی است، به عنوان دشمن خویش برگزیده است .
خانم شیمل درباره بحران امروز غرب و نیاز به معنویت می‏گوید: مبارزه شدید جهان مادی و جهان معنوی، دنیای غرب را فراگرفته است . اروپا که بر بالاترین درجات علمی و فنی رسیده، امروز بیش از هر زمان دیگری دچار انحطاط گشته است و البته به خطرهایی که تهدیدش می‏کند، آگاهی دارد و در پی راه چاره است . خروج از بحران در نظر من این است که به «ارزش‏های معنوی‏» بازگردیم و گرنه فرجام بدی خواهیم داشت . درست است که انسان به پیشرفت فنی و علمی نیاز دارد اما نباید این روند به بهای زوال ارزش‏های مقدس تمام شود . چیزی که برای من همواره جالب است، ایمان واقعا زنده ملل شرق است . خدا در آنجا حی و حاضر می‏باشد . مردم ایمان دارند اگرچه به زبان نیاورند . آنان به خدا اعتقاد و توکل دارند و این باورهای انسان‏های مسلمان مدام مرا تحت تاثیر قرار داده است . با نهایت تاسف این اعتقاد در غرب به مثابه تسلیم در برابر سرنوشت محتوم، فهمیده می‏شود که اصلا چنین نیست . اخیرا بر حسب تصادف در برنامه موعظه صبحگاهی رادیو شنیدم که یک کشیش می‏گفت: «انسان مسیحی می‏تواند خود راه را انتخاب کند ولی انسان مسلمان باید ناگزیر همه چیز را بپذیرد و هیچ ابتکاری و اراده‏ای از خود ندارد!» از شدت ناراحتی می‏خواستم رادیو را بشکنم ولی چون این برنامه در لندن بود، حتی نتوانستم یک نامه ملامت‏آمیز برای مجری این برنامه بنویسم! (12)
آن ماری شیمل در برابر این ادعا که: «اسلام نظام استبدادی و خشونت ارائه می‏دهد .» ، می‏گوید: این مغالطه‏ ها برای چیست؟ قبل از آنکه غرب دموکراسی و آزادی انسان‏ها را بشناسد و یا چنین مقوله‏ای به گوشش بخورد، مسلمانان دموکراسی را شناخته و آن را تجربه کرده ‏اند و این یک امر بدیهی در اسلام است . قرآن مردم را به «شورا» دعوت می‏کند . آیات قرآن بر اساس بحث و گفتگو استوار است و باب دعوت به تفکر و تعقل کاملا باز است . (13)
«دعا» ; مناجاتی صمیمی با خداوند
خانم آن ماری شیمل در یکی از آثار خود، پس از مطرح کردن بحث ‏هایی درباره اهمیت نماز در اسلام و تاثیر آن بر رشد افراد، می‏نویسد: در پایان نماز، پس از سلام و صلوات بر پیامبران، فرشتگان و انسان‏های مؤمن، آدمی می‏تواند دعاهای مورد نظر خویش را بر زبان آورد . درخواست‏هایی شخصی یا مناجات که صحبتی صمیمی و از روی انس و الفت‏با خداست . البته این دعاها را همواره می‏توان بر زبان آورد اما پس از نماز اثر بیشتری دارد چرا که انسان هنوز در وضعیت پاکی بدنی و روحی است .
این بانوی محقق اضافه می‏کند:
یکی از دعاهایی که همیشه اجابت می‏شود، دعایی است که انسان در حق دیگران می‏کند و نه تنها اعضای خانواده و دوستان را شامل می‏گردد، بلکه تمامی مخلوقات را در بر می‏گیرد .
سپس مناجات‏ های امام سجاد علیه السلام را به عنوان دعاهایی با عبارات بسیار عالی اما روان و با نثری مسجع مطرح می‏کند و خاطر نشان می‏نماید ترجمه‏ای بسیار جالب به زبان انگلیسی از این دعاها در دسترس می‏باشد . (14)
وی در مصاحبه ‏ای می‏گوید:
«من همواره دعاها را از اصل عربی می‏خوانم و به هیچ ترجمه‏ای مراجعه نمی‏کنم . البته بخش هایی از صحیفه سجادیه را به زبان آلمانی ترجمه کرده‏ ام . وقتی مشغول برگردانیدن این دعاها به زبان مذکور بودم، مادرم به دلیل کسالت در بیمارستانی بستری بود و من مدام به او سر می‏زدم و کاملا در جریان احوالش بودم . پس از اینکه او به خواب می‏رفت، در گوشه ‏ای از اتاق مشغول پاکنویس نمودن ترجمه‏ ها می‏شدم . اضافه کنم که اتاق مادرم دو تختی بود و در تخت دیگر خانمی که عقاید کاتولیکی محکم و راسخ و در عین حال متعصبانه داشت، بستری بود . او از روی ایمانی که به مذهب خویش داشت، وقتی متوجه شد من مشغول ترجمه دعاهایی از یک متن شیعی هستم، آزرده خاطر گردید و با ناگواری و نگرانی گفت: مگر در مسیحیت و در کتب مقدس خودمان از نظر ادعیه کمبودی داریم که تو اکنون به دعاهای مسلمانان روی آورده ‏ای؟! جوابی به وی ندادم اما وقتی کتابم چاپ شد، نسخه‏ای از آن را برایش فرستادم . مدتی بعد با من از طریق تلفن تماس گرفت و خاطر نشان ساخت: «بسیار صمیمانه از این هدیه جالب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعاهای انجیل آن را می‏خوانم!»
آری واقعا ترجمه «ادعیه معصومین علیهم السلام‏» مخصوصا صحیفه سجادیه می‏تواند تا این حد در میان غربی ‏ها تحول آفرین و کارساز باشد . (15)

کوثر :: بهار 1382، شماره 57
_______________________
1 . شرقی‏تر از هر غربی، ماهنامه ادبستان، ش 31، ص 24 .
2 . مقدمه دکتر عبدالرحیم گواهی بر کتاب «ابعاد عرفانی اسلام .»
3 . مجله فرهنگ و پژوهش، ش 96، ص 33 .
4 . ادبستان، ش 31، ص 25 .
5 . ر . ک: مجله کلک، ش 28، تیرماه 1371، مقاله دکتر خسرو ناقد .
6 . پیام زن، ش 132، ص 54 .
7 . افسانه خوان عرفان، حسین خندق آبادی، ص 28 .
8 . ر . ک: مقدمه کتاب تبیین آیات خداوند، آن ماری شیمل، ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی .
9 . تندیس پژوهش در فرهنگ اسلامی، پیام زن، ش 132، ص 49 .
10 . تبیین آیات خداوند، سخن مترجم، ص 5 .
11 . همان; افسانه خوان عرفان، ص 29 و 30 .
12 . اقتباس از کتاب افسانه‏خوان عرفان، ص 30 - 33 .
13 . همان، ص 35; ماهنامه از دیگران، سال دوم، ش 10، دی 1380، گفت و شنودی با آن ماری شیمل، ص 10 .
14 . تبیین آیات خداوند، ص 342 و 343 .
15 . آن ماری‏شیمل بانوی شرق شناس جهان غرب، ماهنامه از دیگران، سال دوم، ش 5، مرداد 1380، ص 10 و 11 .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page