آفت‏شناسى يا آسيب‏شناسى جوان،

(زمان خواندن: 8 - 16 دقیقه)

بحث آفت‏شناسى يا آسيب‏شناسى جوان، بحث بسيار مهمى است. حتى از سرمايه‏شناسى و اصل سرمايه - كه همان جوانى باشد - كم‏تر نيست ؛ چرا كه اگر قدر «نعمت» جوانى را ندانيم و خوب از آن استفاده نكنيم، تبديل به «نقمت» مى‏شود.(1)
هموطن جوان من به خوبى مى‏داند كه ما به عنوان يك انسان در طول زندگى‏مان همواره در معرض آسيبها و آفتهاى فراوانى قرار داريم. بايد بسيار مواظب باشيم تا زندگى سعادتمندانه خود را تبديل به زندگى شقاوتمندانه نكنيم و از مدت عمر و دوران جوانى به شكل خوبى بهره بگيريم. عموم انسانها در هر سن و سالى كه باشند، هميشه در معرض آفتها و آسيبها قرار دارند ؛ اما جوان، شدّت آسيب‏پذيرى‏اش بيشتر است. اينكه انسان، عالم و آدم را دشمن خود بداند و همه حوادث را بدبينانه تحليل كند، عاقلانه نيست ؛ امّا از سوى ديگر، غفلت در زمينه شناخت آسيبها و دشمنيها نيز زيانبار است.
دنيا گذرگاه عجيبى است و ما كه ناخواسته در اين دنيا حضور پيدا كرده‏ايم، خوب است بدانيم كه نه آمدنمان به اين جهان، دست خودمان بوده است و نه رفتنمان. پيدايش ما در اين دنيا - كه گذرگاهى بين هستىِ جاودانه و نيستىِ جاودانه است - بيرون از دايره انتخاب و اختيار ما بوده است. مدت عمر ما در اين دنيا، بر اساس فلسفه آفرينش، براى پيمودن مسير كمال و يافتن ارتقاى روحى و سعادت هميشگى بوده است ؛ البته اگر بدانيم كه چگونه بايد از اين گذرگاه سخت عبور كنيم، تا پيمودن راه، همراه با سلامتى و سعادتمندى باشد.
بايد آگاه باشيم كه آفتهاى گوناگون و تيرهاى بلا از هر سو ما را نشانه گرفته‏اند. عجيب دنيايى است! در اين دنياى زيبا و رنگارنگ و دل‏فريب، همه چيز به هم آميخته است: خوبى و بدى، زشتى و زيبايى، سلامت و بيمارى، ارزش و ضد ارزش، انسانيت و ضد انسانيت، معنويت و ماديّت، حلال و حرام، حق و باطل، حيات و مرگ، دنيا و آخرت، و...
خلاصه! دنيا معجونى است از ارزشها و ضد ارزشها. خيلى بايد حواسمان جمع باشد كه در اين بازار آشفته، گول نخوريم و دست خالى از اين دنيا نرويم! همه ما در اين دنيا مشغول تجارت و داد و ستد هستيم. چه خوب است مواظب باشيم كه چه مى‏دهيم و چه مى‏گيريم! چه به دست مى‏آوريم و چه چيزى را از دست مى‏دهيم! آيا در آخر كار، سود مى‏كنيم يا زيان مى‏بينم! و بالاخره در پايان كار، در پايان دوره جوانى و يا در هنگام خروج از اين معركه دنيا چه چيزى دستمان را مى‏گيرد و در اِزاى آن، چه چيزى را از دست مى‏دهيم و چه چيزى دريافت مى‏كنيم؟ آيا اين دو با هم برابرى مى‏كنند؟ در پايان، چه چيزى گريبانگير ما خواهد شد؟ بهتر است خوب حواسمان را جمع كنيم كه: جوانى مى‏دهيم و چه مى‏گيريم؟! پس توجه داشته باشيم كه همه چيزْ توى اين دنيا به هم پيچيده است.(2)
مهم‏ترين دوران زندگى
دوران جوانى، درخشان‏ترين دوران زندگى هر انسانى است و اين دوران آفتهاى خاص خودش را دارد كه بسيار هم ويران كننده‏اند. و بازتابها و آثار آنها بسيار گسترده‏تر و درهم كوبنده‏تر از دوره‏هاى بعدى است. بنابراين، جوان، لازم است توجه بيشترى به اين مسئله بكند و ملاحظات زيادى را در زندگى مدّ نظر داشته باشد.
امير مؤمنان على(ع) خطاب به جوان، تعبيرات مهم و ظريفى دارند كه بسيار اهميت دارد. ايشان دوره جوانى و موقعيت جوان را در نامه سى و يكم «نهج‏البلاغه» كه خطاب به فرزندشان نوشته‏اند، با سه جمله توصيف مى‏كنند:
1 . در تيرْرس حوادث و گرفتاريها هستى!
2 . هدف بيماريها و امراض گوناگون واقع مى‏شوى!
3 . (عزيزم!) در معرض آسيبها و آماج بلاها قرار مى‏گيرى!».(3)
هر سه تعبير مى‏خواهد موقعيتِ جوان را نسبت به اين آفتها و آسيبها - كه براى هر انسانى ممكن است پديد آيد - حسّاس كند و او را به فكر وادارد و به چاره‏انديشى بكشاند، تا اينكه جوان توجه داشته باشد و ساده از آن نگذرد و با مسائل و حوادث و رويدادهاى زندگى، عادى و سطحى برخورد ننمايد.
پرهيز از بى‏خيالى
جوان عزيز، بهتر است بى‏خيال نباشد و روى كارها و انتخابها و تصميمات خود، خوب فكر كند و عادى با مسائل، برخورد نكند و از اين مطلب كه او همواره در زندگى در معرض تهديدها و آسيبهايى است كه سرمايه او را به باد مى‏دهند، غافل نباشد ؛ زيرا اگر غافل و بى‏خيال و يا خيلى خوش خيال بود، آسيبها او را احاطه خواهند كرد و او درهم خواهد شكست و سقوط او قريب‏الوقوع خواهد بود.
چرايىِ گرفتاريها
فلسفه بلاها و گرفتاريها در زندگى، آزمايش انسان است و اگر انسانْ آمادگى لازم را در خود براى مقابله و استقامت و تحمّل آنها به وجود آورد در زندگى سرافراز، پيروز و سعادتمند خواهد گشت و سختيها و دشواريها، نردبان ترقّى و تكامل شده، موجب تعالى روح او خواهد شد؛ چرا كه با انديشه و بينش صحيح و محاسبه و تدبير در كار، راه مقابله با آن را خواهد آموخت و بهترين
 
دوست و محبوب خود را انتخاب خواهد كرد.
در عرصه اجتماع و زندگى، بيشترين موفقيت بزرگان و دانشمندان در گرو شناخت آفتها و محل آسيبها بوده كه توانسته‏اند راه مقابله با سختيها و دشواريها را به‏دست آورند و همواره در آزمايشهاى سخت زندگى، سربلند و پيروز گردند. بنابراين بهتر است جوان در زندگى، خوب حواسش را جمع كند، هوشيار باشد و قدر عافيت و سلامت را بداند.
سلامتى جسم و روان
براى ما، هم سلامت جسم اهميت دارد و هم سلامت روح و روان . اهميت دارد كه بدانيم همان طور كه سلامت جسمى انسان، همواره ممكن است در معرض خطر بيماريهاى آسيب‏زا قرار گيرد، روح و روان ما نيز در معرض آسيبها و آفتهاى روانى فراوانى است.
عاقلانه است كه راه پيشگيرى از بيماريها و مقابله با آنها ياد گرفته شود تا بتوان در صورت مشاهده كوچك‏ترين علايم بيمارى، با آن به مقابله برخاست تا بلكه صدمه و آسيب، به حدّاقل برسد. همچنان‏كه خداوند متعال در بدن انسان، اين امكان را قرار داده است و بدن انسان، خود به خود ، يك سيستم مقابله يا مكانيسم دفاعى دارد و طورى طراحى گرديده و عناصرى در آن تعبيه شده است كه به محض ورود كوچك‏ترين ميكروب موذى و يا هر عامل محرّك خارجى، بلافاصله از خود، عكس‏العمل نشان داده، به دفاع برمى‏خيزد.
گاهى براى مقابله با ويروسهاى قوى بايد توان مقابله را بالا برد. لذا با تزريق واكسنها (ميكروبهاى ضعيف شده)، بدن ما بر اثر تمرين مقابله با آفتها و آسيبها كم‏كم مقاوم مى‏شود و با بيماريها و ويروسهاى قوى هم به مقابله برمى‏خيزد و سلامت دستگاههاى مختلف بدن را تأمين مى‏كند.
  
توصيه‏هاى پزشكى
براى برخوردارى از سلامت جسمى بايد به توصيه‏هاى پزشكى عمل كرد و دستورهاى پزشكان را براى پيشگيرى از بيماريها و آسيبهاى جسمى به كار بست.
توصيه‏هاى پزشكى به ما مى‏گويند كه از وسايل آلوده به ميكروب، استفاده نكنيد، در فضاى آلوده به ميكروب، وارد نشويد، مواظب باشيد كه مبادا در محيطهاى آلوده به ميكروب، رفت و آمد داشته باشيد، مواظب دستتان باشيد كه آلوده به ميكروب نباشد و در آخر، مراقب باشيد كه چشم، گوش، دهان، شكم و ساير اعضا و جوارح شما آلوده به ميكروب نشوند ؛ چرا كه نفوذ ميكروب در بدن شما همان، و بيمارى و آسيب‏پذيرى شما همان!
توصيه‏هاى طبيب روان
بيماريهاى روحى هم همين طورند. بنابراين براى سلامت روح بايد به توصيه‏هاى طبيب روح (مثلاً عالِم اخلاق يا روانشناس مسلمان)، گوش فراداد و گفته‏ها و سفارشهاى آنان را با كمال دقت، رعايت كرد.
طبيب روحى، توصيه‏هايى براى پيشگيرى و جلوگيرى از آسيبهاى روانى دارد كه اگر آنها را مراعات كنيم از نظر روحيه و روان، سالم و متعادل خواهيم بود.
طبيبان روحى، به ما سفارش كرده‏اند كه در مكانها و فضاهاى آلوده به ويروس گناه، رفت و آمد نكنيم، در مكانهايى كه گناه انجام مى‏گيرد، توقف ننماييم و با افراد آلوده فكر، آلوده زبان و آلوده دامن، مجالست نداشته باشيم. گفته‏اند كه مواظب باشيد زبان شما آلوده به فحش و غيبت و دروغ نشود، چشم شما آلوده به نظربازى به نامحرم و حرام نشود، گوش شما صداى حرام نشنود، دست شما به طرف ناپاكيها دراز نگردد، شكم شما آلوده به حرام نشود و خلاصه ساير اعضا و جوارح شما در معرض گناه قرار نگيرد كه آفت و آسيب، آن را فراخواهد گرفت.
اگر بخواهيم فكر ما، ذهن ما و تخيّل ما به دنبال گناه نرود و آلوده به ويروس گناه نشود، بايد خودمان را كنترل كنيم و با احتياط در زندگى قدم برداريم و مواظب آفتهايى كه همواره ما را تهديد مى‏كنند، باشيم و آنها را بشناسيم.
زندگى و دنياى بدون مشكل
اصولاً ورود به اين دنيا و زندگى، بدون مشكل نمى‏شود. اگر كسى دنيا را بشناسد و بداند كه اين دنيا جاى بلا و آزمايش است، خود به خود، خودش را آماده مى‏كند كه با مشكلات و دشواريهاى آن، دست و پنجه نرم كند و با آن مقابله كند تا موفق شود ؛ ولى اگر خوش خيال باشد و بى‏احتياطى كند و تصور كند كه آسيب‏ناپذير است و هيچ چيزى او را تهديد نمى‏كند و همه چيز به خوبى و خوشى پيش مى‏رود و همه چيز در زندگى مطابق با برنامه جلو مى‏رود و در كنار او دشمنى وجود ندارد و عوامل آسيب زننده‏اى در كار نيست و توجهى به عوامل تهديد كننده نداشته باشد، در زندگى به جاى موفقيت و پيروزى، شكست نصيبش مى‏شود.
شناخت محيط زندگى
دنيا عرصه آزمايش است و براى رشد و كمال انسان، آفريده شده است. انسان نيز بايد خودش را آماده كند تا در زندگى و در مقابله با آفتها پيروز شود.
ما در محيطى پر از آفاتْ زندگى مى‏كنيم و دورتا دور ما پر از مواد آسيب‏زاست. عاقلانه است كه ما پديده‏اى را به عنوان دشمن، باور كنيم. باور كنيم كه در معرض حمله دشمن هستيم. اميرالمؤمنين(ع) مى‏فرمايد:
«مَن نامَ لَمْ يُنَمْ عَنْه؛(4) كسى كه خوابيد (و خوش خيال بود) بداند كه دشمن او نخوابيده است(و از او غافل نيست)».
با آنكه «بدبينى» هم به اندازه «خوش خيالى» بد است، امّا بايد دانست كه كسانى هستند كه دائم براى ما نقشه طراحى مى‏كنند و هميشه بيدارند. ما بى‏خيال نباشيم و احتياط را از دست ندهيم. بى‏احتياطىِ ما سبب نمى‏شود كه دشمن، دست از سر ما بردارد. ما دشمنهاى ديدنى و ناديدنىِ متعددى داريم؛ جديد و قديم، درونى و بيرونى و... كه همه همواره آماده هستند كه به هر شكل ممكن به ما صدمه بزنند: دشمنان فرهنگ و ارزشهاى ما، دشمنان آب و خاك و استقلال ما، دشمنان دين ما، دشمنان آبادانى و رفاه و پيشرفت ما و... از بيرون و شيطان و نفسِ وسوسه‏گر و بدخواه (با سپاهى از: جهل، خشونت، بى‏نظمى، زياده‏خواهى، دروغ، تنبلى، نفاق، بى‏بند و بارى، خودخواهى، و...) از درون!
زندگى، ميدان مين!
بايد مواظب بود و با احتياط ، گام برداشت. ما از زمانى كه خودمان را مى‏شناسيم، به اين نكته بايد توجه داشته باشيم كه پيرامون ما مين‏گذارى شده، دور و بر ما، بالا و پايين ما و خلاصه همه اطراف ما پر از مين است. مينهاى كوچك و بزرگ و تله‏هاى ريز و درشت و سنگين و سبك. عبور از اين ميدان مين، آداب و مقررات خاص خودش را دارد. بايد آداب و مقررات عبور از مسير ميدان مين را ياد بگيريم. هر كس احتياط نكند، با مينهاى كوچك و بزرگ، روبه‏رو مى‏شود كه زير پايش منفجر مى‏شوند و در هر لحظه از زمان، به بخشى از وجود او آسيب مى‏زنند و آن را از بين مى‏برند: گاهى چشم او را، گاهى گوش او را، گاهى دست يا پاى او را و گاهى شرافت و آبرو و اعتماد به نفس و قدرت ابتكار يا توانايى و استعداد ديگرى از او را از بين مى‏برند.
بايد احتياط كنيم.(5) بايد نوع مينها را شناسايى كنيم، و ابزار و وسايلى را كه خداوند در دسترس ما گذاشته و يا در وجود ما نهاده و باعث خنثى شدن مينها مى‏شوند، با خود برداريم و خود را به آنها مجهّز كنيم و با تجهيزات كامل و اطلاع و آگاهى صحيح، گام برداريم والّا نابود مى‏شويم.(6)
با اين همه، بايد فراموش نكنيم كه انسان، در ميان چنين فضاى وهم‏آلود و توطئه‏آميزى تنها و بى‏سلاح، رها نشده است. استعدادهايى كه در وجود انسان به وديعه نهاده شده، تواناييهايى جسمى و روحى، قوّه عقل و تفكّر، راهنماييهاى انبيا و پيشوايان معصوم، عواطف انسانى، پيوندهاى معنوى و ارتباطات اجتماعى و... در مجموع، شبكه قدرتمندى از پشتيبانى و هدايت را در اطراف انسان شكل داده‏اند كه او را به فرمان خداوند (و البته در مسير خواست الهى) آگاهى مى‏بخشند،آموزش مى‏دهند، مسلّح مى‏سازند، و از معركه‏ها سالم و سربلند به در مى‏بَرند.(7)
جوان عاقل، براى هر قدمى كه برمى‏دارد و هر حركتى كه مى‏كند، مى‏انديشد و براى عبور، به علائم طول مسير خود توجه مى‏كند و قوانين و مقررات و دستورات را رعايت مى‏نمايد ؛ چرا كه حتّى يك بى‏احتياطى ممكن است او را متوقّف كند.
آگاهى و تفكّر
به مقررات و علائم، خوب توجه كن تا جانِ سالم از اين دنيا به در ببرى. آنجايى كه آگاهى ندارى، نبايد حركت كنى! سعى كن آگاهانه حركت كنى. تعقل و تفكر كن كه خود را با حدس و گمان و احتمالات، به آب و آتش نزنى! اگر بخواهى دشمنانت را دسته‏بندى كنى به دو دسته بزرگ تقسيم مى‏شوند: داخلى و خارجى؛ يعنى يكى از آنها در درون خودت است. حتى دشمن خارجى هم معمولاً به كمك دشمن داخلى نفوذ پيدا مى‏كند!
بدترين دشمن ما، نَفْس بدخواه و وسوسه‏گرِ ماست ؛(8) همان كه در قرآن به عنوان «نفس فرمان دهنده به بديها» از او ياد شده است.(9) البته «نفس سرزنشگر» را نبايد از خاطر بُرد كه ما را در لغزشگاهها يارى و راهنمايى مى‏كند و اندرز مى‏دهد.
نفس بدخواهِ تو همواره خواسته‏هايى دارد كه بايد به او بگويى: «نه، نه!». از ناحيه او دائم در خطر هستى! او خواسته‏هايى دارد و هميشه به خاطر خواسته‏هايش به ما فشار مى‏آورد و دائم ما را تحت منگنه قرار مى‏دهد. فلان چيز را بگو، فلان چيز را بخور، فلان كار را انجام بده، به نفع توست! فلان فيلم را ببين، فلان سى دى را تهيّه كن، فلان حرف را بزن و... و دائم ما را به اشباع و ارضاى خواسته‏هاى نفسانى دل فرامى‏خواند، از هر طريقى و به هر شكلى كه شده، تا آنجا كه در خوردن و خوابيدن، لباس پوشيدن و حرف زدن و نگاه كردن و دل بستن و مهر ورزيدن و... هر كارى كه مى‏خواهيم بكنيم و هر تصميمى كه مى‏خواهيم بگيريم، دخالت كرده، اوضاع را آشفته مى‏كند.
اينكه گفته مى‏شود دائم به خدا پناه ببريد و به‏ياد خدا باشيد، براى همين است. شيطان، يعنى بزرگ‏ترين دشمن بيرونى ما نيز تنها از طريق همين نفسِ بدخواه مى‏تواند بر عقل و جان ما چيره شود و حواس ما را پرت كند تا به نحوى ما را به دام بيندازد و از راه مستقيم به در كند.
بنابراين، زمينه خطر و آسيب را بايد شناسايى كنيم تا خودمان را كنترل كنيم و آسيب نبينيم! شناخت، خيلى مهم است؛ چرا كه مسير ما به دست افراد خودى‏اى مين‏گذارى شده كه راه را خوب مى‏شناسند. بايد با انواع و اقسام مينهاى داخلى آشنا شويم تا بتوانيم آنها را خنثى كنيم. بايد به احتياط و دقت با كسانى كه كارآزموده‏تر و با تجربه‏ترند، حركت كنيم و از تجربيات آنها استفاده نماييم و بعد، قدم برداريم. بايد بدانيم كه كجاها پا بگذاريم و كجا نگذاريم و از راههاى مشكوك نرويم. با كسانى كه به آنها اطمينان نداريم حركت نكنيم و از غذاها و يا چيزهايى كه ناپاك يا آلوده است، استفاده نكنيم. با آگاهى و دقّت و تفكّر ، حركت كنيم.
پيشنهادها
پيشنهاد من به دوستان جوان، اين است كه (علاوه بر شناخت دقيق نقطه‏هاى قوّت خود و نيروهاى يارى دهنده و دوستان همراه و راستين خويش):
1 . آفتهاى اصلى اين روزگار را بشناسيم، بخصوص آنهايى را كه بيشتر متعرّض جوان و جوانى مى‏شوند و فهرستى از آنها را به دست بياوريم و ابزار مقابله با آنها را بشناسيم.
2 . پس از شناخت، ساز و كارهايى براى پيشگيرى و راههاى مقابله با آنها پيدا كنيم.
 
  
3 . اگر علائمى از عوامل آسيب‏زا را مشاهده كرديم و يا به آن آفتها مبتلا شديم، هرچه سريع‏تر براى درمان آن اقدام كنيم تا زود درمان شود ؛ چرا كه در جوانى، آفتها آسان‏تر زدوده مى‏شوند تا در كهنسالى.
4 . راههاى موفقيت و تقويت عناصر مثبت در زندگى و در خودمان را بشناسيم و در مسير سعادت و پيروزى، استوار گام برداريم و هيچ‏گاه موانع و مشكلات طبيعى زندگى (مثل: بيمارى، خستگى، از دست دادن نزديكان، ضعف تجربه و آموزش، فقر، و...) را به حساب «دشمنى» كسى (يا خداوند و تقدير و روزگار) با خود نگذاريم.
 
1. غررالحكم، ح 5364 .
2. نهج‏البلاغه، خطبه 226.
3. نهج‏البلاغه، نامه 31.
4. مصدريابى شود.
5. نهج‏البلاغه، حكمت 410.
6. سوره اعراف، آيه 17.
7. پيامبر خدا(ص) به ياران خويش فرمود: آيا مى‏خواهيد شما را به چيزهايى راهنمايى كنم كه شيطان را به اندازه دورى مشرق و مغرب، از شما دور كند؟ گفتند: آرى. فرمود: روزه گرفتن، روى شيطان را سياه مى‏كند ؛ صدقه كمرش را مى‏شكند ؛ استغفار نمودن، رگ گردنش را مى‏زند ؛ مهرورزى در راه خدا و مشاركت در كارهاى خير، اميد او را نااميد مى‏كنند.(سفينة البحار، ج 2، ص 64).
8. سوره اعراف، آيه 27.
9. غررالحكم، ح 4424.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page