در زادگاه نور

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

در سفر حج، عبادت، هجرت، سیاست، ولایت، برائت، اخوّت، قدرت و...نهفته است.
امام رضا ع - می فرماید: در حج، علوم اهل بیت تعلیم داده شده و به سراسر دنیا پخش می شود.
درحج، انسان مهمان خداست.
در اولین نقطه زمین قرار می گیرد (والارض بعد ذلک دَحاها).
خانه خدا همراه با مردم، با یاد ابراهیم و محمد، با دست خدا - حجرالاسود) بیعت می کند و به یاد می آورد که نماز جماعتِ سه نفری (محمد - ص - و خدیجّه - ع - و علی - ع -) به نماز میلیونی تبدیل شده است.
انسان در حج با خیال راحت و در منطقه امن، به فکر خدا و قیامت می افتد.
راه رفتن در حال طواف، قیام و سکون در نماز، تماشای کعبه هر کدام آثاری دارد.
خانه خدا جایی است که مشرکان نجس حق ورود ندارند.
نا اهلان، حقِ سرپرستی ندارند.
ملک هیچ کس نیست، همه مردم در آنجا یکسانند و گویا به منزل خود آمده اند و از این رو نمازشان را می توانند چهار رکعتی بخوانند و گویا مسافر نیستند.
آری در چهار مرکز انسان مسافر می تواند نمازش را تمام بخواند: مرکز الوهیّت (مکّه) مرکز نبوّت (حرم پیامبر ص -) مرکز ولایت (مسجد کوفه) مرکز شهادت (حرم امام حسین - ع -) در این چهار مرکز، انسانها همه خودی هستند، نیازی به نماز شکسته نیست.
این مراکز خانه همه است.
نمازشان را می توانند تمام بخوانند.
در آنجا قبله ما قبله دقیق و واقعی است.
صدها پیامبر آنجا نماز خوانده اند.
در آنجا یک نماز قبول سبب قبول شدن تمام نمازهای عمر می شود (وافی).
به گفته قرآن، مکّه جایی است که هر کس اراده سوئی نسبت به آنجا کند، با عذاب دردناک الهی تنبیه می شود.
آنجا را ابراهیم و اسماعیل به فرمان خداوند، برای شما از آلودگیها پاک کرده اند.
در آنجا مظهر «ولایت» و «برائت» نمودار است؛ حتّی سنگهای آنجا با همه جا فرق دارد.
یک سنگ را (سنگ کعبه) می بوسیم و دورش طواف می کنیم ولی به سنگی دیگر، سنگ ریزه پرتاب می کنیم.
آری یکی «سنگ ولایت» است و دیگری «سنگ برائت»! مسجدالحرام؛ مسجدی که احترام مخصوص دارد.
مهندس آن خدا، معمارش آن ابراهیم ع - ، کارگرش اسماعیل - ع - ،بت شکنش علی - ع -، و امام جماعتش محمّد - ص - ، اقتدا کننده اش خدیجه - س - ، مؤذنش بلال و آبش زمزم است.
در کنارش صفا، برگردش مردم، مدفن انبیا، معراج رسول خدا - ص - و توبه گاه گناهکاران است! برای ورود به آنجا چهار بار غسل می کنیم: یک بار برای احرام بستن از بیرون منطقه.
بار دوّم برای ورود به منطقه امن.
بار سوّم برای ورود به مکّه.
چهارم برای ورود به مسجدالحرام.
خدایا! اینجا کجاست که باید چهار بار خودم را بشویم و آیا این همه ویژگی برای چیست؟ مکّه «جغرافی» نیست، «تاریخ» است.
«زمین» نیست، «زمان» است.
راه ورودی آن بسته و محدود نیست، از هر طرف می توان وارد شد، چند میقات داریم.
اگر عمری به هرکس لبیک گفته ایم، الآن تنها به خدا لبیک می گوئیم یعنی ای خدا آمدم! به کسی مربوط نیست که خوب یا بدم، صاحب خانه مرا آورده است.
اگر او دوستم نداشت نمی آوردم.
من مهمان او هستم.
آن قدر لبیک را تکرار می کنم تا در عمق جانم لذّت بندگی را درک کنم.
بلند می گویم، از کسی خجالت نمی کشم، به کاروانها که رسیدم صدایم را بلند می کنم، فضا را از فریادم پرمی کنم، با اشک و ناله می گویم، درست و صحیح می گویم من می خواهم از حالا بنده او باشم، لبّیک اللهم لبّیک! خدایا! چه توفیقی به زائر خانه خود داده ای، او را به حج دعوت کرده ای! بنای اسلام بر حج است، تو با دعوت به حج و طواف دور کعبه هم آزمایش می کنی و هم مدال می دهی.
همه را در یک لباس می بری، لباس سفید که نشانه بهداشت، صفا، تواضع، روشنی و نور، فرهنگ و ادب است.
و نیز رنگِ لباسِ ایّامِ نوزادی و ایّام مرگ است.
لباسی که توجهی به سرما و گرما و خودنمائی در آن نیست.
نه بلند، نه کوتاه.
نشانه ای از کشور و سنّ و صنف و مقام ندارد.
لباس مساوات و بندگی، لباس حیا و اخلاص، لباس تواضع و یکرنگی است! مراسم حج باید هر سال تکرار شود تا مردم روحیه بگیرند، در جریان آخرین تحوّلات جهان اسلام باشند، تا دشمن بداند هستیم و بیداریم.
مانور و میتینگ ما باید در منطقه باشد با این خصوصیّات: خانه خدا (خداوند به ابراهیم - ع - دستور می دهد که کعبه و مسجدالحرام را که خانه امن من است، پاک کن).
خانه پدرمان (ملّة ابیکم ابراهیم).
خانه امن (من دَخَلَهُ کان امناً).
خانه آزاد (بیت عتیق).
خانه مبارک (ببکّة مبارکاً).
خانه هر روز ما (قبله ما) خانه ای که اگر حیوانی به سوی آن ذبح نشود گوشتش را مصرف نمی کنیم و حتی مرده خود را در قبر، به سوی آن می گذاریم.
ما که حقیقت حج را درک نمی کنیم ولی همین قدر می دانیم که امامان معصوم ما پیاده به سوی آن می شتافتند و از ماهها قبل خود را آماده این سفر می کردند و در دعاهای ماه رمضان هر صبح و شام با ناله، «اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام» می گفتند و همین که به مکّه می رسیدند، کفش خود را در می آوردند و گریه می کردند.
برای حج بودجه صرف می کردند و حتی ناشناس در کاروانها به سایر زائران خانه خدمت می نمودند.
بنابراین، حسابِ این سفر، از همه سفرها جدا است.
حاجی در این سفر سه نوع وظیفه دارد:
1 - وظیفه ای نسبت به مال خود: که خمس و زکات مالش را بدهد بطوری که حق مردم در مال او نباشد و بهترین مال خود را صرف کند.
2 - وظیفه ای نسبت به خودش: توبه و شکر نماید.
قصد و نیّت خود را اصلاح کند.
3 - وظیفه ای نسبت به مردم: از مردم عذرخواهی کند.
به محرومان و مستضعفان و بستگان رسیدگی نماید.
دوستان را از رفتن خود با خبر کند.
این سفر به قدری ارزش داشت که اگر شتری لب به نجاست می زد برای سفر حج سوار آن نمی شدند، راستی مگر می شود با هر بنزینی هواپیما پرواز کند؟ مگر بدون داشتن آمادگی و اطلاعات لازم می توان پرواز معنوی داشت؟ به هر حال، حج یک سفر ساده و عادّی نیست، مظهر اسلام است.
اسلام سه قالب دارد: - اسلام در قالب کلمات، «قرآن» است.
- اسلام در قالب انسان، «امام» است.
- اسلام در قالب عمل، «حج» است.
هر چه این سفر تکرار شود و هرچه فکر کنیم، به مطلب و نکته تازه ای می رسیم.
کعبه یک پرچم است که باید زیر آن جمع شویم و سرود توحید سردهیم، هم قیامت را یاد کنیم، هم تاریخ را.
نگاه به صحنه های مکّه، قرآن را برای ما تفسیر می کند.
مگر قرآن نفرموده که ما حق را پیروز می کنیم؟ کجایند ابوجهل هایی که تصمیم گرفتند رسول خدا - ص - را که به تنهائی مشغول نماز بود با زدن سنگ - در حال سجده - به مغز مبارکش شهید نمایند.
در حج، نظم عجیبی به چشم می خورد: در مدار معین، در تعداد معین، در وقت معین، در جهت معین، با هدف معین. حج با تاریخ قمری است، تا گاهی انجام آن در زمستان باشد و گاهی در تابستان، تا حاجی از سرما و گرما باکی نداشته باشد.
حج، مصداق آیه «ففرّوا الی اللَّه» است، که: «به سوی خداوند کوچ کنید»! در نماز چند «لحظه» از مادّیات جدا می شویم، در روزه چند «ساعت».
و در حج چند «شبانه روز» باید در حال احرام باشیم.
حج مصداق آیه «انّی ذاهب الی ربّی سیهدین» است؛ «یعنی من به سوی پروردگارم حرکت می کنم او مرا هدایت خواهد کرد».
حرکت در مسیر الهی و انجام مناسک حج، حتماً باید زیر نظر عالم و طبق فتوای مرجع تقلید باشد.
بنابراین مسأله را از غیر عالم سؤال نکنیم و نماز خودمان را قبل از حرکت درست کنیم و مرجع تقلیدمان رامشخص سازیم و حقوق مالی واجب را بپردازیم تا در این سفر آسمانی مشکلی نداشته باشیم.
ارزش این سفر به قدری است که سزاوار نیست بخاطر مسأله غذا و مکان حرفی بزنیم، یا گلایه ای کنیم، یا عیب همسفران را بازگو نماییم.
در این سفر ربّانی، سادگی، ایثار، اخلاق، فکر و مناجات، شرکت در نماز اهل سنّت و توجه به آداب ضروری است.
حج سفری عاشقانه است که اولیای خدا با شوق و پیاده به سوی آن می رفتند.
امام کاظم - ع - یک بار بیست و پنج روز و سفر دیگر بیست و چهار و سفر سوّمش بیست و شش روز پیاده مسافت هشتاد فرسخی میان مدینه و مکّه را طی کرد.
سفر حج مبدأ تاریخ بوده است تا آنجا که قرنها قبل از اسلام و مسیحیت و حتی قبل از حضرت موسی .
حضرت شعیب به موسی گفت: من یکی از دخترانم را به ازدواج تو درمی آورم مشروط به آنکه هشت حج یا ده حج یار من باشی.
قرآن به جای «هشت سال»، «هشت حج» مطرح کرده است.
سفر حج مثل تدبّر در قرآن است که انسان هر بار به نکات تازه ای برمی خورد.
خوشا به حال کسانی که با شناخت لازم می روند و آنجا آهی و اشکی و ناله ای و نعره ای دارند.
در سفری شاعری را دیدم که با گریه چنین می خواند: اومدم تا دل آلودمو شستشو بدی من بی آبرو رو بلکه تو آبرو بدی من فراری بودم و کشوندیم با بدیهام تو خونت نشوندیم آخه من کجا طواف این خونه؟! قربون لطف تو ای صاحبخونه شعرها را ادامه می داد و اشک می ریخت.
و از همان شاعر کاشانی شنیدم که می گفت: ای مُجرم مُحْرم شده در کنج حَرَم مُحرم که شدی بکوش مَحْرَم گردی حج سفری نیست که با شعر و مقاله و کتاب بتوان به عمق آن رسید.
شخصی از امام - ع - سئوال کرد که من سالهاست از شما راجع به حج مطالب جدیدی می شنوم، امام فرمود: آیا توقع داری احکام و اسرار حج پایان داشته باشد؟! هیچ دولتی با هیچ بودجه ای در هیچ زمانی نمی تواند طرحی دهد که از تمام دنیا مردم عاشقانه کفن پوش و گریان و یک صدا در بیابانها و خیمه ها و خانه ها فریاد واحدی سردهند.
علاوه بر حج رفتن، به فرستادن مردم به حج نیز سفارش شده است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page