رابطه قضا و قدر با اختيار انسان

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

پرسش : مفهوم قضا و قدر چيست و رابطه آن با اختيار انسان چگونه است؟

پاسخ: ابتدا به مسأله «تقدير» خدا و رابطه آن با اختيار انسان مى پردازيم. تقدير دو نوع است:
1. علمى (سنجش و اندازه): تقدير علمى خدا يعنى علم خدا به فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرايط پيدايش پديده ها و در پى آن، رخ دادن آن ها. اين تقدير علمى خدا با اختيار انسان هيچ منافاتى ندارد، چون خداوند مى داند مثلاً فلان شخص با اختيار و انتخاب خود چه افعالى و اعمالى را انجام مى دهد. در واقع علم پيشين الهى هيچ منافاتى با اختيار انسان ندارد چرا كه فعل انسان با وصف اختيارى بودن متعلق علم خداوند است و چنين علمى نه تنها منافى اختيار نيست، بلكه تأييد كننده آن نيز هست.
2. عينى (چيزى را به اندازه ايجاد كردن): تقدير عينى خداوند عبارت است از تدبير مخلوقات به گونه اى كه پديده ها و آثار خاصى بر آن ها مترتب گردد و اين، طبعاً به حسب قرب و بعد هر پديده اى متفاوت خواهد بود. چنان كه نسبت به جنس، نوع، شخص و حالات شخص نيز تفاوت خواهد داشت. مثلاً تقدير نوع انسان اين است كه از مبدأ زمانى خاص تا سرآمد معينى در كره زمين زندگى كند و تقدير هر فردى اين است كه در مقطع زمانى محدود و از پدر و مادر معينى به وجود بيايد. همچنين تقدير روزى و ساير شؤون زندگى و افعال اختيارى اش عبارت است از: فراهم شدن شرايط خاص براى هر يك از آن ها. در واقع تقدير عينى خداوند، يعنى او هر مخلوقى را با حدود و قيود و اندازه، شرايط، خصوصيات و توانايى هاى مخصوصى به وجود مى آورد. اين تقدير نيز با اختيار انسان منافات ندارد; چرا كه اختيار، اعمال اختيارى و مقدمات افعال اختيارى ما همچون هر پديده ديگرى از مجراى خاص و دايره مختص به خود تحقق مى يابد; و اين همان تقدير عينى خداوند است. مثلاً سخن گفتن انسان كه يك عمل اختيارى است، بايد از مجارى خاص خود تحقق يابد، از اين رو خداوند با اعطاى ريه ها، حنجره، تارهاى صوتى، زبان، دندان ها و لب ها و... اين مجارى را براى تحقق اين عمل كه اختيارى مى باشد، مقدّر فرموده است. همچنين مقدمات افعال اختيارى را نيز خداوند با شرايط خاصى مقدر فرمود: مثلاً خدا وسايل غذا خوردن را فراهم كرده و موادى آفريده تا در آن مواد تصرف شود. بايد دست و پا باشد تا انسان بتواند در آن ها تصرف كند. اگر اعضا و جوارح نبود تا تصرف در مواد خارجى انجام دهد، خوردن - كه يك فعل اختيارى است - تحقق نمى يافت.
به هر حال، امورى را كه خداوند به تقدير عينى مقدر فرموده، همه جبرى هستند و جاى اعمال اختيار در آن نيست. اعضا و جوارح جبراً به ما داده شده است، قدرت اختيار، تفكر و انتخاب براى ما جبرى است، مقدمات اختيار و موادى كه اعمال اختيارى روى آن انجام مى گيرد، جبرى است. خداوند متعال با تقدير عينى خود دايره اى را براى زندگى هر فرد مشخص مى كند كه فعاليت اختيارى - كه خود نيز  جبراً به ما داده شده است - در درون آن انجام مى گيرد. ما درون اين دايره مختار هستيم كه هر چه مى خواهيم بكنيم; ولى بيرون از آن از اختيار ما خارج است.
به بيان ديگر، اصل اختيار، مقدمات افعال اختيارى و موادى كه افعال اختيارى روى آن انجام مى گيرد، همه بر اساس تقدير عينى خداوند - كه بر اساس اقتضائات عالم هستى و جهان مخلوق بوده است - جبرى هستند، ولى اين كه ما چگونه از اختيار خود استفاده كنيم و آن مقدمات را به كار گيريم و از مواد چه بسازيم، همه در اختيار ما قرار دارد.
اما قبل از پرداختن به مسأله «قضاى الهى» و نسبت آن با اختيار، ذكر اين نكته لازم است كه تقدير به معناى تقدير عينى، در حقيقت بازگشتش به ايجاد علل ناقصه است يعنى مقدماتى كه پيدايش يك پديده بر آن ها متوقف است و به نحوى در تعيين حد و اندازه آن شىء موثر مى باشد كه آن را تقدير آن شىء مى گويند. اما علت تامه شىء، اگر چه مستند به خداست، طبق اين اصطلاح، «تقدير» ناميده نمى شود، بلكه «قضا» است كه به زودى از آن سخن خواهيم گفت.
بر اساس اين تحليل، تقدير عينى قابل تغيير است، چون وقتى مقدمات يك شىء فراهم مى شود - اگر مقدمات بعيد باشد - هنوز بايد چند واسطه ديگر تحقق يابد تا به خود آن پديده برسد; و در اين ميان ممكن است موانعى پديد آيد و جلوى تحقق آن شىء را بگيرد.
با توجه به اين نكته معناى بسيارى از رواياتى كه در باب تغيير تقدير است، روشن مى شود. از برخى روايات استفاده مى شود كه بعضى از اعمال انسان تقديرات را تغيير مى دهد. مثلاً صدقه دادن موجب دفع بلاى مقدر مى گردد و يا صله رحم عمر را طولانى مى كند. در ا ين موارد، تقدير عينى اولى آن بود كه بر اساس شرايط مخصوص، بلايى نازل شود يا مثلاً فردى در سن خاصى با تصادف يا امراض جسمانى فوت كند. اما مانعى مانند صدقه و صله رحم جلوى تحقق بلا و فوت را گرفته و موجب تغيير آن شده است.
پس از بررسى مفهوم تقدير و رابطه آن با اختيار، به بررسى قضاى الهى و اختيار انسان مى پردازيم. قضا به معناى پايان دادن و يك سره كردن است; و مى توان مرحله نهايى يك كار را نيز قضا ناميد. قضا نيز همچون تقدير دو اصطلاح دارد: «قضاى علمى» و «قضاى عينى». علم به پايان كار و مرحله نهايى يك فعل، «قضاى علمى» است; و پايان يافتن، يك سره شدن و تحقق نهايى كار را «قضاى عينى» گويند.
قضاى علمى خداوند، يعنى علم خداوند به وقوع حتمى پديده ها. اين قضا، با اختيار انسان منافات ندارد; زيرا خداوند علم دارد كه پديده يا كارى با اختيار انسان حتماً به وقوع خواهد پيوست. به بيان ديگر، قضاى علمى خداوند در مورد افعال اختيارى انسان به اين معنى است كه خداوند مى داند فلان فعل انسان با وصف اختيارى بودن، حتماً به وقوع خواهد پيوست. به بيان ديگر، يعنى خدا مى داند كه فلان شخص اراده چه كارى را خواهد كرد و با اختيار خود آن را انجام خواهد داد.
قضاى عينى خداوند; يعنى، انتساب تحقق عينى پديده ها به خداوند. به بيان ديگر مقتضاى قضاى عينى خداوند اين است كه وجود پديده ها را از آغاز پيدايش تا دوران شكوفايى و تا پايان عمر، بلكه از هنگام فراهم شدن مقدمات بعيد، تحت تدبير حكيمانه الهى بدانيم; و فراهم شدن شرايط سخت پيدايش و رسيدن به مرحله نهايى را مستند به اراده او بشماريم.
به طور كلى بايد گفت: 1. رسيدن هر معلولى به حد ضرورت وجودى، از راه تحقق علت تامه اش مى باشد; 2. هيچ مخلوقى استقلال در وجود و آثار وجودى ندارد; 3. طبعاً ايجاب و ضرورت وجودى همه پديده ها، مستند به خداى متعال خواهد بود كه داراى غنا و استقلال مطلق است.
در واقع، قضاى عينى الهى مستلزم اين حقيقت است كه همان گونه كه وجود هر پديده اى انتساب به اذن و مشيت تكوينى خدا دارد و بدون اذن او هيچ موجودى پا به عرصه وجود نمى گزارد; پيدايش هر چيزى هم مستند به قضاى عينى الهى است و بدون آن هيچ موجودى شكل و حدود ويژه خود را نمى يابد و به سرانجام خويش نمى رسد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page