متن ادبی «دو لبخند معطر»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

انگار که خداوند، چراغ ستاره‏ها را یکی یکی به سقف شب می‏بست، تا ستاره‏های چشمک‏زن، لبخندهای معطر دو انسان خجسته و گرامی را روشن کنند.
عطر فروردین، دهان خاک را پر از شکوفه کرده است. هر لبخندی که می‏بینی، عطر پیوند دو درخت همیشه بهار را می‏دهد. آسمان، روشن‏تر از روزهای آفتابی به شبِ زمین می‏تابد. درخت‏های مجاور عشق، سرک می‏کشند تا عطر باغ‏های ازل را حس کنند. ستاره‏ها یکی یکی می‏شکفند؛ روشن‏تر از خورشید.
غنچه‏های سرخ، لب به سلام باز می‏کنند. ـ شانه به شانه هم ـ دو فرشته زمینی پیامبرانه پرواز می‏کنند. روح دریا و اقیانوس با هم پیوند خورده است. هفت آسمان عشق، بال در بال، کوچه‏های کعبه را سیر می‏کنند. کعبه چراغان شده است. روح، در جان خاک دمیده است. رویش زمین آغاز شده. زمین، همه زمستان‏هایش را فراموش کرده است. اقیانوس‏ها، دریا دریا به زیارت کعبه می‏آیند.
دو بال یک پروانه
محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و خدیجه علیهاالسلام ، دو بال یک پروانه‏اند؛ پروانه‏ای که همه گل‏ها را به سمت خود می‏چرخاند. پروانه‏ای که روشن‏تر از خورشید است. پروانه‏ای که همه آفتابگردان‏ها، هم‏پای آفتاب، سر به تماشایش می‏چرخانند. همه زیبایی‏های جهان، در لبخند محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله است. مشتاق، دست در دست خدیجه گره زده است؛ قدم‏های بلندش را به سوی زندگی برمی‏دارد تا همه روزهای آینده را امیدوار کند.
زندگی، به زندگی امیدوار می‏شود. آفتاب، شادمان است از اینکه فردا را با لبخند این زوج گرامی آغاز می‏کند.
عباس محمدی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page