متن ادبی «آسمان گشوده است»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

امشب، دروازه‏ های هفت آسمان چنان گشوده است، که خدا را می‏توان دید. چه ستاره بارانی‏ ست! اگر ابری هست، جز سیل رحمت از آن نخواهد بارید. آسمان، آن‏چنان گشوده است امشب که همه آن اعجازی که قطره قطره، بیست و سه سال فرو چکید، امشب سیل گونه و تمام، به اقیانوس سینه محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم هبوط خواهد کرد.
ای قوم! هر روز که می‏گذرد، آشفته‏تر؛ هر روز سنگین ‏تر از کوله ‏بار سنگ و تهی‏ تر از سبک باری آب‏ های روان.
هر روز که می‏گذرد، دور و دورتر از مقصدی که باید.
هر روز و هر روز، کج مسیرتر از راهی که مقرّر است!
و بدین ‏سان بود که قدر، آفریده شد، تا تلنگری باشد برای شما و بهانه ‏ای باشد برای او تا شمار را ببخشاید؛ شما را که دوستتان می‏دارد.
پس اینک، دستان توبه بر آسمان باز کنید که بادهای رحمت، آوازتان را به عرش دوست برساند و باران بخشایش، قطره قطره بر شما ببارد؛ آن‏چنان که بشوید و سبک کند من را تو را و تمام آنان که سالی را به فراموش گذرانیده‏ اند، سالی را کج مسیر پیموده ‏اند. امشب، راه میان‏بری‏ست به سوی مسیر بی‏ معطلی. گام باید نهاد، ورنه زود خواهد بود که از ما بگذرد، تا سالی دیگر.
مهدی میچانی فراهانی

اشارات :: آبان 1382، شماره 54