- جزئیات
- ای والا مقام یا ام البنین عرض احترام یا ام البنین سایَت مستدام یا ام البنین از بس امام حسینی بودی که بانو این چنین فرمودی أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء لفداء ابا عَبدِالله دُرّ نایابی ؛ عالیجنابی آبروی قوم ؛ بنی کلابی از مقامات تو همین بس که انتخاب شخص ابوترابی ام البنین ام البنین دریای ادب ؛ یا ام البنین فاطمی لقب ؛ یا ام البنین با اصل و نسب ؛ یا ام البنین شب جمعه ها کربلایی نائبه الزیاره ی مایی فاطمه مادر ساداتو تو مادر سینه زن هایی تا به پا میشه محشر کبری وقتی سرگردونن همه ی دنیا باورم اینه همه میبینن تو میای همراه حضرت زهرا ام البنین ام البنین
|
- جزئیات
- جنس لبخند تو از ترانه ، گریه های تو هم شاعرانه هر نگاهت برایم بهانه ، تا فدایت شوم جان خانه لحظه اوج دلواپسیها ، ای ترک خورده بیکسی ها حرمت کهنه اطلسیها ، عطر بیخواب نیلوفرانه رود مشتاق آغوش بازت ، آرزوهای دور و درازت آسمان رنگ چادر نمازت ، وسعت آبی بیکرانه مثل قایق سواران اروند ، موج را از تو باید بپرسند قد اگر خم کنی با دماوند ، میشوی تازه شانه به شانه لطف سرشار زاینده رودی ، تو صعود بدون فرودی از همان روز اول تو بودی ، نبض ناایستای زمانه مثل گرمای ظهر جنوبی ، چون طلوعت ندارد غروبی یا که تعبیر یک خواب خوبی ، بعد خمیازه های شبانه آفتاب از حضورت فراریست ، آبشار از نگاه تو جاریست وه که پیش چنین اقتداریست ، شعر مردانه ام کودکانه آسمان ملک اجدادی تو ، خاک یک قطعه از آبادی تو محو حسن خدادای تو ، هرچه چشم است در این میانه تو ورق میزنی ماجرا را ، می نویسی قدر را قضا را هرچه هستی نظام خدا را ، هم کلیدی و گنج و خزانه روز قربان تو رفته عید است ، بخت قربانیانت سپید است لایق نو بهارت شهید است ، هر درختی ندارد جوانه غرق گل میکنم این بغل را ، کوچه پس کوچه های محل را می فرستم برایت غزل را ، سوی یک مقصد بی نشانه
|
- جزئیات
- قسمتی از قصیده ی فاطمی از «سیّد رضا مؤیّد» اول دفتر به نام خالق اکبر آن که سِزد نام او در اول دفتر نکته ای از قدرتش بس، این که بگویم اوست علی آفرین و فاطمه پرور فاطمه مجموعه صفات خداوند فاطمه آیینه کمال پیمبر عصمت کبری، ولیه ی الله عظمی قر ة العین النبی، بتول مطهر شهر خِرد احمد و علی ست درِ آن فاطمه این شهر راست مرکز و محور جز پدر و شوهر و دو ابن و دو بنتت روی تو نا دیده کس زِ اکبر و اصغر چون که به محشر نَهی پای رسد آواز غُضوا ابصارکم به خلق سراسر شأن تو در «إنّما ولیُّکُمُ الله» با حق و با احمد و علی ست برابر در شب معراج از حقیقت خلقت پرده ز رازی گشود خالق اکبر گفت به احمد نیافریدهام افلاک جز که برای تو، ای رسول مظفّر باز رسید این ندا ؛ که خلق نکردم ذات تو را جز برای ؛ حیدر صفدر هم که نیاوردهام ؛ تو را و علی را الّا بر خاطر ؛ بتول مطهّر زن نتوان گویمت بدین همه شوکت ای سبب آفرینش اَب و شوهر کرده خدا با صدای پای تو تنظیم دور زمان و مدار چرخ مدوّر آب وضویت دوای عیسی و موسی خاک درت آبروی ساره و هاجر
|
- جزئیات
- برای علت خلقت نوید پورمرادی برای علت خلقت خدا جواب نداشت اگر که مادر آب و ابوتراب نداشت برای نام گذاری اسم اعظم او کسی به غیر خدا حق انتخاب نداشت خدا برای خودش مظهر صفات گذاشت که غیر صورت این خانواده قاب نداشت دعای نور که میخواند در نماز شبش مدینه صبح نیازی به آفتاب نداشت رسید آب وضوش به دست حوریه ای وگرنه شیشه عطار ها گلاب نداشت بپرس از درو دیوار مسجد نبوی که خانه ی چه کسی حکم سد باب نداشت اگر که گفتن تسبیح در ادامه نبود نماز خواندن ما ذره ای ثواب نداشت نمی رسید در این چرخ رزق و روزی ما اگر جهیزیه اش سنگ آسیاب نداشت بحق فاطمه شد پیشوند عرض دعا اگر نبود که پسوند مستجاب نداشت تمام اجر رسالت محبت است به او نبی به عمر خودش حرف بی حساب نداشت و روزگار زنی را به جانشینی او به غیر فاطمه ای از بنی کلاب نداشت زهرا نبود خلقت عالم سبب نداشت زهرا نبود بیت علی زینِ اَب نداشت نام خدا را احدی روی لب نداشت بوسید دست او پدر او عجب نداشت جز او که کسی ام ابیها نمی شود پشت زمین شکسته زِ بار فضائلش داده لباس روز عروسی به سائلش روشن شب مدینه به نور شمایلش هم بغض روضه دارمو هم بغض قاتلش بی لعن دشمنش که دلم وا نمی شود
|
- جزئیات
- طبری می گوید: «و کانت فدک خالصة لرسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) لانهم لم یجلبوا علیها بخیل و لا رکاب; (8) فدک ملک خالص پیامبر خدا بود . زیرا مسلمانان آن را با سواره نظام و پیاده نظام نگشودند .» پس از آنکه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ خیبر، منطقه خیبر و قلعههای آن را فتح کرد، یهودیانِ ساکن در قلعهها و مزارع فدک، نمایندگانی نزد پیامبراکرم فرستادند و به مصالحه راضی شدند. قرار شد نیمی از زمینها برای آنان باشد. ازاینرو فدک بدون جنگ و لشکرکشی به دست مسلمانان افتاد.[1] بنابر آیه فیء،(آیه 6 سوره حشر)اموالی که بدون جنگ به دست آید، فَیء نامیده میشوند و پیامبرخدا اختیار دارد آنها را به کسانی که خود صلاح میداند، بسپارد.[۲] بنابر نقل منابع شیعه[3] و اهلسنت[4] با نزول آیه ۲۶ سوره اسراء مبنی بر دادن حق خویشان (وَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ - ۲۶ سوره اسراء)،پیامبر اکرم فدک را به فاطمه(سلام الله علیها) بخشید. در تفسیر برهان از ابن بابویه و ایشان بعد از پنج واسطه از امام على بن موسى الرضا علیهالسلام نقل نماید که هنگامى که این آیه نازل شد، پیامبر فرمود: دخترم فاطمه را نزد من بیاورید. حضرت فاطمه علیهاالسلام نزد پدر آمد، پیامبر فرمود: خداوند به من امر فرموده که فدک را به تو ببخشم و آن را مخصوص تو گردانم و نیز در تفسیر عیاشى از ابان بن تغلب نقل شده که گوید: به امام صادق علیهالسلام عرض کردم آیا بعد از نزول این آیه رسول خدا صلی الله علیه و آله فدک را به فاطمه بخشید؟ فرمود: پیامبر نبخشید بلکه خداوند فدک را به فاطمه اعطاء نمود. طبرانى و دیگران از علماء عامه از ابوسعید الخدرى و نیز ابن مردویه یکى دیگر از علماء عامه در تفسیر خود از ابن عباس روایت کنند که وقتى که این آیة نازل گردید، رسول خدا صلی الله علیه و آله دختر خود فاطمه را خواند و فدک را به وى بخشید، ابن کثیر گوید: مشکل است که این حدیث درست باشد زیرا آیات این سوره مکیه است و قضیه اعطاء فدک اگر درست باشد در مدینه رخ داده است، در جواب ابن کثیر باید گفت که درست است که سوره اسراء مکیه است ولى تمام آیات آن مکیه نیست بلکه بنا به قول حسن بصرى که از بزرگان علماء عامه است. پنج آیه از این سوره که از زمره آن همین آیه است، مدنیه بوده و در مدینه نازل شده است. بنابراین نزول آیه در مدینه درست بوده و روى همین زمینه رویه ابوبکر بن ابىقحافه درباره گرفتن فدک از فاطمه نادرست بوده است زیرا چنان که میدانیم. رسول خدا صلی الله علیه و آله در زمان حیات خود آن را به دخترش بخشیده بنابراین بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله عنوان ارث را نداشته است اگر چه تمسک ابوبکر به حدیث و خبرى که خود از پیامبر درباره ارث نقل نموده بود از طرف فاطمه با دلیل آیه قرآن رد شده بوده است.[5] ------------ 1) تاریخ الطبری، ج 2، ص 302/ مقریزى، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۲۵. 2)فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۵۰۶/ المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۲۰۳. 3) تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۲۸۷/ تفسیر فرات، ۱۴۱۰ق، ص۲۳۹، ح۳۲۲/ تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۸/ مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۷۸. 4) الدر المنثور، دار المعرفة، ج۵، ص۲۷۳/ کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص۷۶۷/ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۲۱۶/ ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ص۱۳۸ و ۳۵۹. 5) نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 496.
|
- جزئیات
- قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو اَلْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ: حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ السقاني قَالَ: حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ عُمَرَ قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْرَائِيلُ عَنْ مَيْسَرَةَ بْنِ حَبِيبٍ عَنِ اَلْمِنْهَالِ بْنِ عمر[عَمْرٍو] عَنْ عَائِشَةَ بِنْتِ طَلْحَةَ عَنْ عَائِشَةَ أَنَّهَا قَالَتْ: مَا رَأَيْتُ أَحَداً كَانَ أَشْبَهَ كَلاَماً وَ حَدِيثاً مِنْ فَاطِمَةَ بِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ كَانَتْ إِذَا دَخَلَتْ عَلَيْهِ رَحَّبَ بِهَا وَ قَامَ إِلَيْهَا فَأَخَذَ بِيَدِهَا وَ قَبَّلَ يَدَهَا وَ أَجْلَسَهَا فِي مَجْلِسِهِ وَ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِذَا دَخَلَ عَلَيْهَا رَحَّبَتْ بِهِ وَ قَامَتْ إِلَيْهِ وَ أَخَذَتْ بِيَدِهِ فَقَبَّلَتْهَا فَدَخَلَتْ عَلَيْهِ فِي مَرَضِهِ اَلَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ فَرَحَّبَ بِهَا وَ قَبَّلَهَا وَ أَسَرَّ إِلَيْهَا فَبَكَتْ ثُمَّ أَسَرَّ إِلَيْهَا فَضَحِكَتْ فَقُلْتُ فِي نَفْسِي كُنْتُ أَحْسُبُ لِهَذِهِ اَلْمَرْأَةِ فَضْلاً فَإِذَا هِيَ مِنْهُنَّ بَيْنَا هِيَ تَبْكِي إِذْ هِيَ تَضْحَكُ فَسَأَلْتُهَا فَقَالَتْ إِنِّي إِذَا لَبَذِرَةٌ وَ لَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَأَلْتُهَا فَقَالَتْ أَسَرَّ إِلَيَّ وَ أَخْبَرَنِي أَنَّهُ مَيِّتٌ فَبَكَيْتُ ثُمَّ أَسَرَّ إِلَيَّ وَ أَخْبَرَنِي أَنِّي أَوَّلُ أَهْلِهِ أَلْحَقُ بِهِ فَضَحِكْتُ .(1) أَخْبَرَنَا حَمَّوَيْهِ ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو اَلْحُسَيْنِ ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو خَلِيفَةَ ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو اَلْفَضْلِ اَلْعَبَّاسُ بْنُ اَلْفَرَجِ اَلرِّيَاشِيُّ ، قَالَ: حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ عُمَرَ ، عَنْ إِسْرَائِيلَ ، عَنْ مَيْسَرَةَ بْنِ حَبِيبٍ ، عَنِ اَلْمِنْهَالِ بْنِ عَمْرٍو ، عَنْ عَائِشَةَ بِنْتِ طَلْحَةَ ، عَنْ عَائِشَةَ ، قَالَتْ: مَا رَأَيْتُ مِنَ اَلنَّاسِ أَحَداً أَشْبَهَ كَلاَماً وَ حَدِيثاً بِرَسُولِ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) مِنْ فَاطِمَةَ . كَانَتْ إِذَا دَخَلَتْ عَلَيْهِ رَحَّبَ بِهَا، وَ قَبَّلَ يَدَيْهَا، وَ أَجْلَسَهَا فِي مَجْلِسِهِ، فَإِذَا دَخَلَ عَلَيْهَا قَامَتْ إِلَيْهِ فَرَحَّبَتْ بِهِ، وَ قَبَّلَتْ يَدَيْهِ، وَ دَخَلَتْ عَلَيْهِ فِي مَرَضِهِ فَسَارَّهَا فَبَكَتْ، ثُمَّ سَارَّهَا فَضَحِكَتْ، فَقُلْتُ: كُنْتُ أَرَى لِهَذِهِ فَضْلاً عَلَى اَلنِّسَاءِ، فَإِذَا هِيَ اِمْرَأَةٌ مِنَ اَلنِّسَاءِ، فَبَيْنَمَا هِيَ تَبْكِي إِذْ ضَحِكَتْ! فَسَأَلْتُهَا فَقَالَتْ: إِنِّي [إِذَنْ] لَبَذِرَةٌ ، فَلَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) ، سَأَلْتُهَا فَقَالَتْ: إِنَّهُ أَخْبَرَنِي أَنَّهُ يَمُوتُ فَبَكَيْتُ، ثُمَّ أَخْبَرَنِي أَنِّي أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقاً بِهِ فَضَحِكْتُ . (2) -------------- 1) بشارة المصطفی لشیعة المرتضی , جلد۱ , صفحه۲۵۳ 2) الأمالي (للطوسی) , جلد۱ , صفحه۴۰۰
|
|
|
|
|
- جزئیات
- مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام : وَاللهُ اِنَّهُ لَیَمنَعُنی مِنَ اللَعِبِ ذِكرُالمَوتِ. به خدا سوگند یاد و خاطرة مرگ است که مرا از سرگرمیها و بازیهای دنیا باز میدارد. نهجالبلاغه، خطبة ٨٣
|
- جزئیات
- بسم الله الرحمن الرحیم أَشهَدُ أَن لا إلهَ إلا الله وَحدَهُ لاشَرِیکَ لَهُ ؛ وَ أَشهَدُ أنَّ مُحَمَّدَاً عَبدُهُ وَ رَسُولُهُ السَّلامُ عَلَیکَ یَا رَسُولَ الله ؛ السَّلامُ عَلَیکَ یَا أَمِیرَ الُمؤمِنین السَّلامُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ العَالَمِین السَّلامُ عَلَى الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدی شَبَابِ أَهلِ الجَنَّة السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ رَسَولِ الله ؛ السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَزِیزَةَ الزَّهرَاءِ عَلَیهَا السَّلام السَّلامُ عَلَیکِ یَا أُمَّ البُدُورِ السَّوَاطِع فَاطِمَةَ بِنت حزَام الکلابیّة ؛ المُلَقَّبةُ بِأُمّ البَنِین وَ بَاب الحَوَائِج أُشهِدُ اللهَ وَ رَسُولهُ أَنَّکِ جَاهَدتِ فی سَبِیلِ اللهِ ؛ إِذ ضَحّیتِ بِأَولَادَکِ دُونَ الحُسَین بنَ بِنتِ رَسُولِ الله وَ عَبَدتِ اللهَ مُخلِصَةً لَهُ الدِّین بِولائکِ لِلأَئِمَّةِ المَعصُومِین عَلَیهمُ السَّلام وَ صَبَرتِ عَلَى تِلکَ الرَزیَّةِ العَظِیمَةِ ؛ وَ احتَسَبتِ ذَلِکَ عِندَ الله رَبّ العَالَمین وَ آزَرتِ الإمَامَ عَلیَّاً فی المِحَنِ وَ الشَّدَائِدِ وَ المَصَائِب ؛ وَ کُنتِ فی قِمَّةِ الطَّاعَةِ وَ الوَفَاء ؛ وَ أنَّکِ أَحسَنتِ الکَفَالَة وَ أَدَّیتِ الأَمَانَة الکُبرى فی حِفظِ وَدیعَتَی الزَّهرَاء البَتُول الحَسَنِ وَالحُسَینِ وَ بَالَغتِ وَ آثَرتِ وَ رَعَیتِ حُجَجَ اللهِ المَیَامِین ؛ وَ رَغبتِ فی صِلَةِ أَبنَاء رَسُولِ رَبِّ العَالَمین؛ عَارِفَةً بِحَقِّهِم ؛ مُؤمِنَةً بِصِدقِهِم ؛مُشفِقَةً عَلَیهِم ؛ مُؤثِرَةً هَوَاهُم ؛ وَ حُبَّهُم عَلَى أَولَادکِ السُّعَدَاء فَسَلامُ اللهِ عَلَیکِ یَا سَیِّدَتی یَا أُمَّ البَنِین ؛مَا دَجَى الَّلیلُ وَ غَسَق وَ أَضَاءَ النَّهَارُ وَأَشرَق وَ سَقَاکِ الله مِن رَحِیقٍ مَختُومٍ ؛ یَومَ لایَنفَعُ مَالٌ وَ لابَنُون ؛ فَصِرتِ قدوَةً لِلمُؤمِنَاتِ الصَّالِحَاتِ لأَنَّکِ کَرِیمَة الخَلائِق ؛ عَالِمَةً مُعَلَّمَةً نَقیَّةً زَکِیَّةً ؛ فَرَضِیَ اللهُ عَنکِ وَ أَرضَاکِ و جَعَلَ الجنهَ منزلکِ و ماوآکِ ؛ وَ لَقَد أَعطَاکِ اللهُ مِن الکَرَامَات البَاهِرَات حَتَّى أَصبَحتِ بِطَاعَتکِ لله وَلِوَصیِّ الأَوصِیَاء ؛ وَ حُبّک لِسَیِّدَة النِّسَاء الزَّهرَاءِ وَ فِدَائکِ أَولادکِ الأَربَعَة لِسَیِّدِ الشُّهَدَاء بَابَاً لِلحَوَائِج ؛ فاشفَعِی لِی عِندَ الله بِغُفرَانِ ذُنُوبِی وَ کَشفِ ضُرِّی وَ قَضَاءِ حَوَائِجِی فَإنَّ لَکِ عِندَاللهِ شَأنَاً وَ جَاهَاً مَحمُودَاً ؛ وَ السَّلامُ عَلَى أَولَادکِ الشُّهَدَاء ؛ العَبَّاس قَمَرُ بَنِی هَاشِم و بَاب الحَوَائِج وَ عَبدالله وَ عُثمَان وَ جَعفَر ؛ الَّذِینَ استُشهِدُوا فی نُصرَةِ الحُسَینِ بِکَربَلاء ؛ وَ السَّلامُ عَلَى ابنَتکِ الدُّرَّة الزَّاهِرَة الطَّاهِرَة الرَّضیَّة خَدِیجَة فَجَزَاکِ اللهُ وَ جزَاهُم الله جَنَّاتٍ تَجرِی مِن تَحتِهَا الأَنهَارُ خَالِدِینَ فیهَا ؛ اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَدَدَ الخلائق التی حَصرُها لا یُحتَسَب او یَعُدُّ ؛ و تَقَبَّل مِنَّا یا کریم.
|
|
- جزئیات
- الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :ثلاثةٌ يُستَدَلُّ بها على إصابَةِ الرأيِ : حُسنُ اللِّقاءِ ، و حُسنُ الاستِماعِ ، و حُسنُ الجوابِ . امام صادق عليه السلام : سه چيز نشانگر رأى درست است : خوش برخوردى ، خوب گوش دادن به سخن، و خوب پاسخ دادن . تحف العقول ص 323
|
- جزئیات
- عن مولانا علی بن موسی الرضا علیهما السلام ما ذِئبانِ ضارِیانِ فی غَنَمِ قَومٍ قَد تَفَرَّقَ رُعاؤُها بِاَضَرَّ فی دینِ المُسلمِ مِنَ الرِّیاسَهِ؛ دو گرگ درنده در گله ی بی چوپان، به اندازه ی ریاست طلبی در دین یک مسلمان زیانبار نیست. اصول کافی، ج ۲، ص ۲۹۷
|
- جزئیات
- الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :ثلاثةٌ يُستَدَلُّ بها على إصابَةِ الرأيِ : حُسنُ اللِّقاءِ ، و حُسنُ الاستِماعِ ، و حُسنُ الجوابِ . امام صادق عليه السلام : سه چيز نشانگر رأى درست است : خوش برخوردى ، خوب گوش دادن به سخن، و خوب پاسخ دادن . تحف العقول ص 323
|
- جزئیات
- قال امیرالمؤمنین علی بن ابطالب علیهما السلام إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ فَإِنَّ شِدَّهَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ. هرگاه از کاری ترسیدی، خود را به کام آن بینداز؛ زیرا ترس شدید از آن کار، دشوارتر و زیانبارتر از اقدام به آن کار است. نهج البلاغه (صبحی صالح)، ص ۵۰۱، ح ۱۷۵
|
- جزئیات
- موج پرچم به فرمان ام البنینه اشک نم نم به فرمان ام البنینه وقتی عباس به فرمانشه شک نکن پس کل عالم به فرمان ام البنینه به فرمان ام البنین ابر بارون میشه به فرمان ام البنین ماه پیدا میشه کسی که فلج هم به دنیا اومد تو حرم به فرمان ام البنین پا میشه نذر سال هیئت و تأمین میکنه فردای من و تو رو تضمین میکنه از حالا داره برا اربعین بعد جای موکبا رو هم تعیین میکنه یه زن کربلایی جوونش بمیره اعتقادش به ام البنین بی نظیره میره اونقدر می مونه تو صحن ابالفضل تا جون بچش و پس نگیره نمیره اراده کنه یک شبه کور بینا میشه اراده کنه یک شبه مرد منحل میشه اصلا جمع کنن مشکلات همه عالمو اراده کنه یک شبه حل میشه سفره داره شنبه های کرببلا عمرش رو گذاشت برای کرببلا با اینکه نبود ولی با چهار تا شهید غوغا کرد تو ماجرای کرببلا این ابالفضلی که شیره مرد نبرده مثل پروانه دور امامش میگرده حتی میگن یزیدم علم رو که دید گفت این علم دست هر کی بوده خیلی مرده ابالفضل ام البنین باد تسخیرشه ابالفضل ام البنین رعد شمشیرشه خدا رحم کنه به کسی که تو چشماش تو جنگ ابالفضل ام البنین خیرشه می جنگه مثل علی خیلی با شکوه می جنگه بی شمشیر با صد ها گروه چون همکار قبضه ی شمشیرشه به شغل عزائیل میگن قبض روح علیهم السلام
|
|
|