|
- جزئیات
- يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لايُظْلَمُونَ فَتِيلاً (71 اسرا)[بهيادآور] روزى را كه هرگروهى را با پيشوايشان مىخوانيم. كسانى كه نامهی عملشان به دست راستشان داده شود، آن را [با شادى و سرور] مىخوانند و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد. در محشر با آن اوصافی که ذکر شده وقتی که ندا می آید ؛ افرادی که در زمان امامت امام مهدی علیه السلام زندگی میکردید جمع شویدچه میکنید؟چه کاری دارند باما؟ - ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8 تکاثر) -سپس در آن روز [همه شما] از نعمتها [ي الهي] بازپرسي خواهيد شد. طبق روایات این نعمت ولایت اهل بیت عصمت و طهارت است (1) - اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی (3 مائده) - سوال میکنند با نعمت ولایت چه کردید؟در زمانی زندگی میکنیم که مواخذه میشویم برای امام زمانت چه کردی؟ ---------- حنانبنسدیر از پدرش نقل کرده است: نزد امام باقر (علیه السلام) بودم... فرمود: «ای سدیر! هرگز از غذای خوب و لباس نرم و بوی خوش از شما بازخواست نخواهند کرد. اینها برای ما خلق شده است و ما برای استفاده از آنها مأموریم که با استفاده از این نعمتها فرمانبردار خدا باشیم». عرض کردم: «پدر و مادرم فدایت! پس نعیم چیست»؟ فرمود: «حبّ امیرالمؤمنین علیبنابیطالب (علیه السلام) و خاندانش (علیهم السلام). خداوند روز قیامت بازخواست خواهد کرد چگونه سپاس نعمتی که بر شما ارزانی داشتم از حبّ علی (علیه السلام) و عترتش (علیهم السلام) بهجا آوردید. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۳۶۰ مستدرک الوسایل، ج۱۶، ص۲۴۸/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۵۸/ فرات الکوفی، ص۶۰۵ ؛ شیخ مفید (ره)با اسنادش به محمّدبنسائب کلبی آورده است: چون امام صادق (علیه السلام) به عراق وارد شد، در حیره فرود آمد. آنگاه ابوحنیفه خدمت ایشان رسید و دربارهی مسائلی از ایشان پرسید. از جمله سؤالهای وی این بود که به آن حضرت عرض کرد:... «فدایت شوم! مرا از کلام خداوند عزّوجلّ: ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ آگاه ساز». ایشان فرمود: «به نظر تو آن نعمت چیست ای ابوحنیفه»؟! عرض کرد: «امنیّت در آشیانه و سلامتی بدن و روزی حاضر». حضرت (علیه السلام) فرمود: «ای ابوحنیفه! اگر خداوند عزّوجلّ در روز قیامت تو را باز ایستاند تا از همه آنچه خوردهای و نوشیدهای تو را بازخواست کند، ایستادن تو بسیار به درازا میکشد». عرض کرد: «پس آن نعمت چیست فدایت شوم»؟ فرمود: «آن نعمت، ما هستیم که خداوند با ما مردم را از گمراهی نجات داد و با ما آنان را [پس] از نابینایی، بینا کرد و با ما آنان را [پس] از نادانی، آموخت».
|
|
- جزئیات
- وَ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ آخِرِ شَعْبَانَ وَ وَصَلَهَا بِشَهْرِ رَمَضَانَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ صَوْمَ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ. من لا يحضره الفقيه ج 2 ص94 / ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم سال چاپ: 1413 ق
|
|
|
|
- جزئیات
- قال رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم): إنّ اللّه تعالى جعل لأخي علي بن أبي طالب (عليه السلام) فضائل لا تحصى كثرة، فمن ذكر فضيلة من فضائله مقرّا بها غفر اللّه له ما تقدم من ذنبه و ما تأخّر، و من كتب فضيلة من فضائله لم تزل الملائكة تستغفر له ما بقي لتلك الكتابة رسم، و من استمع فضيلة من فضائله غفر اللّه له الذنوب التي اكتسبها بالاستماع، و من نظر إلى كتاب من فضائله غفر اللّه له الذنوب التي اكتسبها بالنظر ثمّ قال: النظر إلى وجه أمير المؤمنين علي بن أبي طالب (عليه السلام) عبادة و ذكره عبادة،لا يقبل اللّه إيمان عبد إلّا بولايته و البراءة من أعدائه. نهج الحق وكشف الصدق ج1 ص 231 / كشف الغمة في معرفة الأئمة ج 1 ص 126 / إرشاد القلوب إلى الصواب ج 2 ص 209/ بحار الأنوار ج 38 ص 196
|
- جزئیات
- قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى اَلنَّاسِ کسی که بار خود بدوش مردم افکند، ملعون( محروم شده از رحمت خدا) است تحف العقول، صفحه 37
|
|
|
- جزئیات
- قال حسین بن علی علیه السلام: شُكْرُكَ لِنِعْمَةٍ سالِفَةٍ، يَقْتَضى نِعْمَةً آنِفَةً؛ شكر تو بر نعمت گذشته، زمينه ساز نعمت آينده است. [نزهة الناظر، ص 80.]
|
- جزئیات
- وَ قَالَ (عليه السلام): لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً، وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مُحْتَمَلًا. حکمت 360 نهج البلاغه
|
- جزئیات
- كَيفَ يُفرَحُ بِعُمُرٍ تَنقُصُهُ السّاعاتُ؟ غررالحكم حدیث6983
|
- جزئیات
- دکتر محمد قُلیان ماجرای پیوستن سعد بن حارث انصاری و برادرش أبوالحتوف (که از خوارج و در لشکر عمر سعد ملعون بودند)، به امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا و نجات و شهادت آن دو عزیز سعادتمند --------------------- موسوعة کربلاء، ج۲، ص۱۰۷، ب ۹۸/ الأمالی الخمیسیة(تسمیةمن قتل)، جزء اول، ص۱۷۲. / الحدائق الوردیة، ص۱۲۲. حسینی حائری شیرازی، ذخیرة الدارین، زمزم هدایت، ص۴۵۶؛ /تستری، قاموس الرجال، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۸؛/ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۱۹؛ / محلی، الحدائق الوردیة، صنعا، ج۱، ص۲۱۱؛ / مامقانی، تنقیح المقال، مطبعة المرتضویة، ج۲، ص۱۲. / سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۱۵۹ و ۲۲۲؛
|
- جزئیات
- نسب شناس معروف قرن ششم،ابن فُندُق بیهقى متوفی 565هجری قمری در لباب الأنساب در بیان فرزندانى که از نسل امام حسین علیه السلام باقى مانده اند،مى نویسد: ولَم یَبقَ مِن أولادِهِ إلّا زَینُ العابِدینَ علیه السلام ، وفاطِمَةُ وسُکَینَةُ ورُقَیَّةُ - از فرزندان امام حسین علیه السلام ، جز زین العابدین علیه السلام ، فاطمه ، سَکینه و رُقیّه ، باقى نماند(1) از کهن ترین منابعى که نام آن حضرت بالفظ رقیه یاد شده قصیده سیف بن عمیره نخعى کوفى(رحمة الله علیه) از اصحاب امام جعفر صادق و امام موسى کاظم (علیهما السلام) است که در حضور امام صادق علیه السلام خوانده شد:...و رقیه رق الحسود لضعفها / و غدا لیعذرها الذى لم یعذر..../لم اءنسها و سکینه و رقیه / یبکینه بتحسر و تزفر(2) سید بن طاووس(رحمة الله علیه) نوشته است که امام حسین علیه السلام هنگام وداع با اهل بیت فرمود: خواهرم ام کلثوم، و تو ای زینب و تو ای رقیه و تو ای فاطمه و تو ای رباب،(علیهم السلام) مواظب باشید پس از کشته شدن من گریبان چاک مَدهید، صورت مخراشید و سخن ناروا بر زبان میارید.(3) ---------- 1)-لباب الأنساب والألقاب والأعقاب،أبی الحسن علی بن ابی القاسم بن زید البیهقی،الشهیر بابن فندق،ج1،ص355 2)-دائره المعارف تشیع : ج 8 ص 313 - 314. /کامل بهائى : ج 2 ص 179. /منتخب التواریخ : ص 388. /دائره المعارف الاسلامیه الشیعیه : ج 1 جزء 2 ص 25./کتاب المنن (عبد الوهاب بن احمد شافعى مصرى شعرانى ) 3)-الملهوف على قتلى الطّفوف، ص141.
|
- جزئیات
- ماه از راه رسیده است و همه مشتریاند ؛ چشم و ابروی تو همواره پِی دلبری است از سماوات ملائک خبری آوردند ؛ گوییا منتظر بعثت پیغمبری اند قدسیان ملکوت آمده اند از بالا ؛ همه در بیت امام حسن عسکری اند سامرا چشمه ی نور است شب میلاد است ؛ ساقیا آمدن عید مبارک بادت چشم افلاک به سویت نظر انداخته است ؛ باد را زلف تو در دردسر انداخته است عنبرو عودو گلابو گلو مشک خُتنی ؛ عطر نرگس همه را از اثر انداخته است تیغِ ابرویت از آن دم که برافراشته شد ؛ عالمی پیش نگاهت سپر انداخته است عبد در بندِ تو کِی میل رهایی دارد ؛ مطرب عشق عجب سوزو نوایی دارد آه ای کاش که هر صبح نسیم سحری ؛ از تو ای دوست به دستم برساند خبری یاد من باش که یک عمر سر راه توام ؛ هر زمان میگذری از سر هر رهگذری وای بر من که تورا دیدم و نشناخته ام ؛ دور تر از همه وُ از همه نزدیکتری دست مارا به در خیمه ی سبزت برسان ؛ شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان نیست جز کوی تو دل سوختگان را وطنی ؛ غیر نام تو ندارم سر سوزن سخنی دل سپردیم به تو گرچه ندیدیم تو را ؛ مرجع عاشقی ماست اویس قرنی آری آن روز که جان از تن من خواهد رفت ؛ تو می آیی به تماشا وُ عجب آمدنی از پس ابر جمال تو عیان خواهد شد ؛ نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد ما کجا دیدن روی تو کجا مهدی جان ؛ ندبه کردیم ولی صبح و مساء مهدی جان جان زهرا دل ما را به نگاهی خوش کن ؛ منت دست تو روی سر ما مهدی جان وارث درد علی شاهد غمهای حسن ؛ بی قرار غم گودال بیا مهدی جان دارد از خانه ی خورشید کسی می آید ؛ مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید علیهم السلام
|
|
|
|