- جزئیات
- اختلاف نظرهای شیعه و سنی در باره ی وقایع بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم غیر قابل انکار است؛ شیعه محکوم به جانب داری و اهل سنت محکوم به انکار وقایع تاریخی است؛در این ویدیو به نظرات چند تن از محققان بزرگ غربی پرداخته میشود و ندانستنی هایی ارائه میشود. یوسف ولید مرعی , ادوارد گیبون , جوزف سیمِن ؛همه بر این باورند بعد از شهادت پیامبر خدا خانه ی علی و فاطمه سلام الله علیهم اجمعین به دستور ابابکر به واسطه ی عمر به آتش کشیده شد و برای گرفتن بیعت از حضرت علی علیه السلام به داخل خانه و ساکنین آن حمله کردند که علی رغم تنهایی حضرت علی علیه السلام موفق به اینکار نشدند. خانم لزلی هزلتون با اشاره به این مطلب مینویسد شاید برای فاطمه(سلام الله علیها) دردناک تر از سقط پسر سومش , تنها ماندن علی توسط ابابکر بود. ویلفرد مادِلُنگ رئیس کرسی اسلام شناسی دانشگاه آکسفورد که تنها مصاحبه تصویری اش را در سن 94 سالگی با فطرس مدیا انجام داده است ؛ مینویسد هدف از کفن و دفن مخفیانه ی فاطمه سلام الله علیها , عدم حضور ابابکر بوده است. اَدِم هانی واکر معتقد است دها سند وجود دارد که آتش زدن خانه و حمله به فاطمه سلام الله علیها را تایید و همین امر را سبب اصلی شهادت تدریجی حضرت زهرا سلام الله علیها میداند. لائورا وچا ولیری مینویسد عمر با صدور فرمانی شدید خالدبن ولید را مأمور کرد تا برای خارج کردن علی علیه السلام از خانه , آنجا را به آتش بکشد,حتی اگر به این داستان شاخ و برگ داده باشند ریشه ی تاریخی آن را نمیشود انکار کرد. دکتر اسماعیل پوناوالا از دانشگاه یو سی ال ای آمریکا مینویسد ,گرچه حوادث آن زمان مشخص نیست ولی به نظر میرسد که علی علیه السلام و یارانش در خانه بودند که ابوبکر عمر را مأمور کرد با گروهی مسلح خانه را محاصره کرده و تهدید به آتش کشیدن بکند , و در آخر اقدامات خشونت آمیزی علیه فاطمه سلام الله علیها انجام دادند. به گفته ی میکائیل پتروسکی آنقدر ضربه های شلاق بر بدن فاطمه سلام الله علیها زیاد بود که او را مانند افراد مبتلا به بیماری نکروز (بیماری که باعث از کار افتادن و مرگ بافتهای بدن میشود) کرده بود. جالب است بدانید دانشنامه ی بریتانیکا که در زمره ی دانشنامه های قدیمی ترین و معتبر ترین دانشنامه های انگلیسی زبان محسوب میشود چنین آورده است : خشم زهرا سلام الله علیها به ابابکر تا آخرین لحظه ی عمرش ادامه داشت. به گفته ی دنیس صوفی روایت طبری از گفته ی ابوبکر در بستر مرگ : -کاش خانه ی فاطمه سلام الله علیها را اگر هم به قصد جنگ بسته بودم به زور نگشوده بودم - به این معنا است که خانه ی حضرت زهرا سلام الله علیها به زور باز شده است ؛ وی می افزاید :احادیث شیعی که بر دخیل بودن فاطمه سلام الله علیها در رویدادهای پس از فقدان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دلالت دارند ,با وجود جانب دارانه بودنشان حاوی حقیقت هستند ؛به این دلیل که اهل سنت نتوانسته اند به طور کامل آنچه را که به وضوح برای بازسازی تاریخشان زیان آور بود محو کنند؛ این مسأله که فاطمه سلام الله علیها با ابابکر بر سر غصب خلافت و اموال پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دعوا داشته است ,اینکه فاطمه سلام الله علیها او را هیچگاه به خاطر کار هایش نبخشید و اینکه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها برای مدت کمی مخفی نگاه داشته شد.
|
- جزئیات
- کانون شکوفه های غدیر 1394 حضرت زهرا سلام الله علیها 9 سال با حضرت علی علیه السلام زندگی کردند 9 سال همراه و مراقب هم. حضرت علی علیه السلام بهترین همسران تمام دنیا بودند و هستند. حضرت زهرا و حضرت علی علیه السلام پنج فرزند داشتند سه پسر و دو دختر. اسم پسران:حسن ,حسین و محسن علیهم السلام ؛اسم دختران: زینب و ام کلثوم سلام الله علیها. خداوند در قرآن سوره ای بانام کوثر برای حضرت زهرا سلام الله علیها نازل فرمودند. کوثر یعنی خوبی و خیر زیاد , حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم دخترشان حضرت زهرا سلام الله علیها را خیلی دوست داشتند, و به همه ی مردم گفتند فاطمه پاره ی تن من است هیچکس نباید او را اذیت کند. حضرت زهرا سلام الله علیها بهترین مادر دنیا و بهترین زن جهان است ,ایشان مادر تمام امامان هستند و تمام شیعیان حضرت زهرا را دوست دارند , خیلی زیاد و از ته قلب. شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را به امام زمان علیه السلام و عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلیت میگوییم.
|
- جزئیات
- زیر خیمه ی فاطمه دست رو سرم با احترام به امام زمانم میگم السلام السلام دنیا بی تو سرابِ وُ قلب نوکر خرابِ وُ نفس کشیدن عذابِ وُ بی تابم , بی تابم, بی تابم تو رو به قد خم بیا بیا به دو دستِ قلم بیا بیا به رقیه قسم بیا بیا
|
- جزئیات
- در دلم غوغا شد دیده ام دریا شد بحرِ یاری از ولایت نوبت زهرا شد پیش چشم مردم ,آمدن با هیزم در سقیفه حکم قتل فاطمه امضا شد در آتش چه شد با صورت زهرای من لگد تا به در زد وای من و وای من وای من و وای من وای من میخ در و سینه زهرای من بی بهانه میزد وحشیانه میزد هم میانه کوچه میزد هم به خانه میزد میشکست آیینه با تمام کینه بر تن جانِ پیمبر تازیانه میزد دو دستش قلم باد ,جرم تو آخر چه بود حبیبم چرا شد ,گوشه چشمت کبود گوشه چشم تو چرا شد کبود فاطمه ای کاش علی مرده بود خون جگر مولا شد کربلا برپا شد کوچه ها بانی ظلم روز عاشورا شد هر چه شد اینجا شد هتک حرمت ها شد فی بیوتٍ اذن الله پای دشمن وا شد حسین از همین جا , بی کس و تنها شده ابالفضل به خیمه پای عدو وا شده پای عدو به خیمه ها وا شده پشت حسین از غم تو تا شده
|
- جزئیات
- آرومِ جونم آرومِ جونم تب کردی خانومِ خونم من هم مثل تو دل تنگم دل پریشونم دستِ تو سرده رنگِ صورتِ تو زردِ بمیرم خانوم زیرِ گونت ورم کرده سوخت تنت گل داره رنگ پیراهنت جلو چشم حسن کشتنت آه نرو از این شبهای بی ماه نرو با پهلوی زخمی راه نرو
|
- جزئیات
- تو هم تا نفس داشتی سوختی تو هم پشت در پا به پام اومدی ولی آرزو داشتم لااقل میموندی و مادر صدام میزدی نذاشتن که حتی به دنیا بیای نذاشتن ولی تو مسیح منی نشد آخرش هم ببینم که تو شبیه علی یا شبیه منی چه قدر زینبم آرزو داشت که پا گهواره تو بشینه نشد میدونی حسینم چه قدر دوست داشت داداش محسنش رو ببینه نشد تو هم بینشونی مثل مادرت نه قدرت واسه هیچکی معلوم نیس اینم حکمت با علی بودن ِ کی عشقش علی بود و مظلوم نیس تا دیدی درو با لگد میزنن تا دیدی غریبم شدی غیرتی تو هم سنگ ِ عشقو به سینت زدی ولی آه میخِ در لعنتی بمون ِ واسه بعد حرفای سخت بمونه واسه چند سال دیگه واسه روزی که صحبت کربلاس تو خیمه یه مادر به بچه اش میگه عزیزم میخوام روسفیدم کنی برو هر چی دارم فدای حسین نذاری بگن بابات بی کَسِ گَلوتو سِپر کن برای حسین سه تا میخ در یا سه شعبه چی بود یکی گفت پسر رو نشون بگیر علی اصغر اون روز محسن شد و رباب پیش زهرا نشد سر به زیر اینم حکمت با علی بودن ِ کی عشقش علی بود و مظلوم نیس از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد فقط خداست که از کار او خبر دارد یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد عقیق سرخ نبی را چه بیم از آتش کسی که کفوِ علی می شود جگر دارد کمر به یاری تنهایی علی بسته میان کوچه اگر دست بر کمر دارد سرِ علی به سلامت چه باک از این سردرد محبت ولی الله درد سر دارد کسی که شهر سر سفره ی قنوتش بود چگونه دست به نفرین قوم بردارد ؟ صدا زد : ” اَشهد انّ علی ولی الله “ ولی دریغ که این شهر گوش کر دارد
|
- جزئیات
- کار من و تو نیست تا که بگیم از عشق کار من و تو نیست بگیم که فاطمه کی بود کار من و تو نیست تا بگیم از یه نور حوریه ی آسمونی تو جسم خاکی بود مدح تو گفتن کار هیچکی غیر حیدر نیست اونکه میگه مدح تو رو باید باشه عاشق روضه زیاد شنیدم اما روضتو هیچکی انقده باز نخونده مثل حضرت صادق وَذَبَ لَحمُها سادات منو ببخشن آب شده تنش نَحَلَ جِسمُها از جاش پا نمیشه بی جونه بدنش وای مادر وای مادر بانوی آسمون مادر مهربون ای که از اسم تو گرفته آبرو ,پاکی آینه ی حقی ,عصمت مطلقی جرم تو چی بوده که باشه چادرت خاکی زندگی علی چی شد میون اون کوچه سوره ی کوثری ولی شکسته هر آیه چه بی رمق افتادی تو کنار سجاده ولی دعا میکنی بازم برا همسایه فدای اشک تو مادر چرا سه ماهه خم شده قدت فدای غربتت اومد برا عیادتت اونی که زدت وای مادر وای مادر
|
|
- جزئیات
- شما که سعی نمودید جای او باشید زدید همسر او را جواب گو باشید به جانشینِ رسول خدا جفا کردید شکسته است درِ خانه اش شما کردید علی نشسته به خانه همین دعاتان بود دلیل و قصه نبافید از خداتان بود زمانه گرچه به یکبار با علی بد کرد علی همیشه ی تاریخ صبر خواهد کرد اراده کرد به گوش من و تو پند کند سکوت کرد که روزى صدا بلند کند چرا که آخر سر انتقام در پیش است به هوش باش سقیفه قیام در پیش است
|
- جزئیات
- شاعر: حمید رمی همه مادر دارن من ندارم سایه ی سر دارن من ندارم همه میگن زهرا سیلی خورده همه باور دارن من ندارم مگه کسی دلش میاد دست روی مادرم بلند کنه حالا بابام با چه دلی تنهایی عشقشو کفن کنه رو سر این خونه بارونه دل علی خونِ بارونه چشمای خیس ما مهمونه بارونه آه و واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا همه طاقت دارن من ندارم خواب راحت دارن من ندارم راحت از زخمای پهلو میگن انگار عادت دارن من ندارم چجور دلم میاد بگم چشمای مادرم شده کبود تو کوچه ها داد میزدم کمک کنید ولی کسی نبود بغض گلوی من پنهونه کی حال و روزم رو میدونه همه اینا یادم میمونه بارونه آه و واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا
|
- جزئیات
- حضرت زهرایی ام ابیهایی نه فقط مادرِ حسین , مادر دنیایی دل خوش به عنایتت دل عاشق سینه زن نذار حسرت من بشه رؤیای شهید شدن هر دم به یاد غصه ی او غصه خورده ام سر را به دستِ زخمی زهرا سپرده ام این ناله را شبیه شهیدان زنم زِ دل شرمنده ام که از غم مادر نمرده ام حضرت زهرایی ام ابیهایی نه فقط مادرِ حسین , مادر دنیایی دل خوش به عنایتت دل عاشق سینه زن نذار حسرت من بشه رؤیای شهید شدن هر دم به یاد غصه ی او غصه خورده ام سر را به دستِ زخمی زهرا سپرده ام این ناله را شبیه شهیدان زنم زِ دل شرمنده ام که از غم مادر نمرده ام انسیة الحوراء بانی نوری تو درد دلامو می شنوی , سنگ صبوری تو این برای من بسه , سایه ات باشه رو سرم دعا کن تو ادامه ی , راه شهدا برم من به بوی خاک کوی بیت پیغمبر اسیرم آرزویم این بود , تا در ره حیدر بمیرم می نویسم در وصیت , مثل یاران شهیدم می روم تا انتقامِ , سیلی زهرا بگیرم حضرت زهرایی ام ابیهایی نه فقط مادر حسین مادر دنیایی
|
- جزئیات
- روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ( به روایت چهل و پنج روز ) من پای تو هستم ,حتی اگه هیچکس ,پای تو نمونه قدرتو میدونم , حتی اگه هیچکس , قدرتو ندونه حق تویی ,حتی اگه دور تو خلوت بشه حتی اگه توی شهر بِهِت اهانت بشه عاشقتم هرچند که بشم محکوم عاشقتم ای مقتدرِ مظلوم راه حق برا من , اون مسیریِ که ,یاورش تو باشی اولش تو باشی , آخرش تو باشی , رهبرش تو باشی کعبه طوافم نشه روزشو سر میکنه هرکی جداشه ازت خودش ضرر میکنه عاشقتم ای عشق غیور من عاشقتم تنهایِ صبور من عاشقتم هرچند که بشم محکوم عاشقتم ای مقتدرِ مظلوم میدونم عزیزم , طعنه ها دروغا , غم به دل میذاره نعره های باطل , رفتنیِ اما , حق ادامه داره عین گلستون میشه , خونه ی پُر دودِ ما میرسه آخر یه روز مهدیِ موعود ما عاشقشم , جولان میده تو خیبر عاشقشم , وقتی میگه یا حیدر عاشقتم هرچند که بشم محکوم عاشقتم ای مقتدرِ مظلوم
|
- جزئیات
- هیئت فدائیان علی ابن ابی طالب علیه السلام سیرجان گریه کنید مادر ما بی گناه بود... صدای در دری که تو شعله سوخت دری که یه میخ و توی سینه دوخت این درو من باید باز بکنم,من دختر پیغمبرم اینا از من حیا میکنن من دختر پیغمبرم(صلی الله علیه و آله و سلم) صدای من رو بشنون بر میگردن اینا خانوماشون میدونن من باردارم مادرمو بد زدن جلوی هر کسی که نزد زدن اون زنی که میزنید زن منِ گفت صدای نفس نفس زدن فاطمه(سلام الله علیها) رو پشت در شنیدم اول دلم سوخت براش...خواستم برگردم منتهی یاد بغضی که از علی به دل داشتم افتادم چنان با لگد به در زدم....
|
- جزئیات
- اگه مادر با دخترش تو کوچه باشه یه نامردی جلو این مادرو بگیره دو حالت داره ,یا این دختر میشینه یه گوشه گریه میکنه یا جیغ میزنه میگه بیایید کمک مادرمو دارن میزنن اما اگه یه مادر با پسر بره تو کوچه قصه فرق میکنه این پسر هر سن و سالی داشته باشه, کسی جلو مادر رو بگیره این پسر میاد جلو ,میگه حرف داری با من بزن یا زهرا.... ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شده بر مادر خورد مرا مغیره چو بیند به خنده میگوید حسن , سلام مرا خدمت مادر برسان یا زهرا... از کوچه گفتن دردِ سر داره کی از حالِ حسن خبر داره شبا با گریه زیر لب میگفت مادر دلش خوش بود پسر داره
|
- جزئیات
- نخ تسبیح زهرا عروة الوثقی حیدر بود علی دنیای زهرا بود و او دنیای حیدر بود گواهی می دهم زهرا فقط همتای حیدر بود خدا هم مثل زهرا خیره بر سیمای حیدر بود زمین و آسمان از نور زهرا نور می گیرند تمام کائنات از زینبش دستور می گیرند درخت آفرینش را وجود او شکوفا کرد خدا روز ازل با عشق زهرا را تماشا کرد نفس هایش مرا عیسی تر از صدها مسیحا کرد نبی حق داشت عمری از خدا دختر تقاضا کرد چه باید گفت از زهرا از آن انسان بی تکرار نگو زهرا ، بگو دار و ندار و حیدر کرار کسی غیر از خدا و مرتضی نشناخت زهرا را کسی غیر از خدا و فاطمه نشناخت مولا را خدا از باقی خاک و گلِ او ساخت دنیا را یقین دارم که زهرا روز محشر می خرد ما را ملائک روز و شب گرم طواف خانه اش بودند عوالم میهمان سفره ی شاهانه اش بودند چه روزایی کنار هم به سر کردیم برام غصه میخوردی غصه ات رو خوردم شب عقدم نشون انگشتر اُوردی شب عقدت نشون گوشواره آوردم تو این سه ماه ندیدم روی ماهت ندیدم خنده های بچه هاتو یه شب خواب بودی معجرت کنار رفت ندیدم همسرم گوشواره هاتو پُر از خونِ چرا این بستر تو پُر از خاکِ لباس و معجرِ تو پُر از آهِ صدای حیدرِ تو مرو زهرا آرومِ جونِ حیدر شب دفن تو من زانو بغل کردم منم با بچه های تو پریشونم چرا سلمان به من سنگ لحد میده بذارم روی قبر تو نمیتونم هنوزم باورم نمیشه زهرا هنوزم فرصتش باقیِ برگرد دیگه هر جا بری علی باهاتِ خیالت تخت علی درو عوض کرد علی سوختم زدن آتیش به دریا علی سوختم برات ای جون زهرا علی سوختم بگیر سرت رو بالا
|
- جزئیات
- وسطِ شعله ی کینه ی حسودا بین تاریکیِ ناتموم دودا صورت مادرم کبود شد ,کبودا اثر شعله ها ، رو پَرِ چادره دود بالا بره ، نفسش میبره ای خدا ضربه ها ضربه ها به کجا میخوره ای آتیش ، سمت مسمار نرو ای در ، سمت دیوار نرو ای میخ ، کلنجار نرو عُمرِ خورشید این خونه بی فروغ بود سر ظهری چقدر خونمون شلوغ بود کاشکی اون ضربه ی به پهلو ، دروغ بود دست به پهلو گرفت ، آروم آروم نشست بابا فهمید چی شد ، دیگه چشماشو بست بین دیوار و در عاقبت ، بار شیشه شکست
|
- جزئیات
- سایه ی چادر تو از سرم کم نشه الهی اشک چشمای ترم کم نشه سرم به استقبال نیزه میره تا یه تار مو از سر مادرم کم نشه سـلام فاطمـه سـلام مادرم سلام کشته ی دفاع از حرم سـلام لشکر تنهای ولی سلام حضرت زهرای علی سلام حضرت زهرای علی من زیر چادرت حالم بهتره خاکش ضمانته روز محشره عالم از بغلش روزی میبره یا فاطمه یا فاطمه خونه کوچه هیزم چادر شعله مادر پهلو بازو بانو محسن زهرا حیدر مادر مادر مادر مادر مادر مادر مادر مادر مادر مادر مادر مادر غلاف با سکوتِ مردم بازو شکست خونِ روی چادر تو هنوز تازه هست دست علی که بسته شد جنگیدی بگی سقیفه وقتی پا شد نباید نشست سلام مادرم , سلام مهربون سلام صاحب مزار بی نشون دعا کن واسه نجات جهان برای ظهور امام زمان برای ظهور امام زمان من زیر چادرت حالم بهتره خاکش ضمانت روز محشره عالم از بغلش روزی میبره یا فاطمه یا فاطمه خونه کوچه هیزم چادر شعله زهرا پهلو بازو بانو محسن غوغا مولا وا اماه وا اماه وا اماه وا اماه
|
- جزئیات
- کی دیده که پرنده ای -بهت گفتم گریه کن نذار به اینجا برسم (امام مجتبی )امروز هی دست به پهلو میگرفت میگفت مادر کنار لونه گم بشه یه مادری تو کوچه ای که داره خونه گم بشه آخه چطور تو رو زده که خون به چشمت اومده به یک ضربت دو سیلی خورد زهرا -بخونم حاج آقا بی ادبی نیست؟ بخون چاره ای نیست,ماه صفر داره تموم میشه رفقا ما هرکاری تو این دوماهه بلد بودیم کردیم فردای قیامت اگر بگویی حاجتم را نگرفتم ما روضه خونا جلوی شما رو میگیریم ما روضه ی اینطوری میخونیم خودمون بدبخت میشیم آمد بالاسر امام حسن علیه السلام خواهر را که بغل کرد گفت مادر... امام حسین را بغل کرد ,گفت مادر بخون فوقش میمیمریم... -بذارید کمی حواسا رو پرت کنم -حواس کسی پرت نمیشود ما همه داغ مادر دیده ایم ما یک عمره تو کوچه و گودال گیر کردیم -به یک ضربت دو سیلی خورد زهرا یکی را از عدو یکی را از دیوار...
|
- جزئیات
- غربت موج خواهد زد پای حسن هرگاه جایی در میان باشد وقتی حسن باشی دِگر جای تعجب نیست سقف مزارت هم زمانی آسمان باشد وقتی حسن باشی دِگر جای تعجب نیست وضعت میان خانه چون زندانیان باشد وقتی حسن باشی دِگر جای تعجب نیست خونِ دلت از کنج لبهایت روانه باشد آری حسن بودی , ولی هرگز ندیدی که گلبرگ روی مادرت , چون ارغوان باشد میرفت علی و میکشید از دل آه از همسر خویش بر نمیداشت نگاه دیدند علی به زیر لب میگوید لا حول و لا قوة الا بالله
|
- جزئیات
- مرحوم شیخ رضا سراج نقل میکرد رفتم کربلا درس بخوانم حجره ای خالی نبود حجره ای نشانم دادند گفتند این حجره خالی است ولی هرکس وارد آن شده شب جمعه جنازه اش آمده بیرون , گفتم من همین حجره را میخواهم , از شنبه تا پنج شنبه عبادت و گریه کردم گفتم خدایا من راز این حجره را باید ببرم بیرون نصف شب جمعه دیدم صدای ناله ای می آید...آه آه... دارد بند از بندم جدا میشود اینقدر که جانسوز بود کسی طاقت نمی آورد بشنود , گفتم صاحب ناله تورا به حق حسین علیه السلام تو کی هستی؟ناله ات دارد من را میکشد...گفت سراج من فاطمه سلام الله علیها مادرِ حسین علیه السلام هستم.گفتم بی بی جان اگر برای امام حسین میخواهی گریه کنی آن قتلگاه اگر برای عباس علیه السلام میخواهی گریه کنی آنجا علقمه...چرا اینجا می آیی گریه میکنی؟گفت سراج همینجا که تو نشسته ای بدن علی اکبرم را قطعه قطعه کردند یک تسبیح در آورد و پاره کرد همۀ دانه ها ریخت زمین گفت بدن علی اکبر اینجور قطعه قطعه شد....
|