- جزئیات
- ذُنوُبُنا بَينَ يدَيكَ نَسْتَغْفِرُكَ الّلهُمَّ مِنْها وَنَتوُبُ گناهان ما پيش روی تو است كه ما از آنها آمرزش خواهيم و به سويت توبه كنيم اِلَيكَ تَتَحَبَّبُ اِلَينا بِالنِّعَمِ وَنُعارِضُكَ بِالذُّنوُبِ خَيرُكَ اِلَينا نازِلٌ تو با نعمت هايت بر ما دوستی كنی و ما به گناهان با تو معارضه و برابری كنيم. خير تو بر ما نازل گردد وَشَّرُنا اِلَيكَ صاعِدٌ وَلَمْ يزَلْ وَلا يزالُ مَلَكٌ كَريمٌ ياْتيكَ عَنّا بِعَمَل و در برابر شر ما بهسوی تو بالا آيد و تو هميشه تا بوده و هست پادشاه بزرگوار و كريمی بوده ای كه از جانب ما كارهای قَبيح فَلا يمْنَعُكَ ذلِكَ مِنْ اَنْ تَحوُطَنا بِنِعَمِكَ وَتَتَفَضَّلَ عَلَينا بِآلائِكَ زشت به سوی تو آيد ولی آنها جلوگيری ات نكند از اينكه ما را به نعمتهای خود فراگيری و خود بر ما تفضل كنی
|
|
- جزئیات
- از دعاهاى آن حضرت عليهالسلام، در ابراز خضوع و فروتنى به پيشگاه خداى عزوجل ﴿1﴾ رَبِّ أَفْحَمَتْنِي ذُنُوبِي ، وَ انْقَطَعَتْ مَقَالَتِي ، فَلَا حُجَّةَ لِي ، فَأَنَا الْأَسِيرُ بِبَلِيَّتِي ، الْمُرْتَهَنُ بِعَمَلِي ، الْمُتَرَدِّدُ فِي خَطِيئَتِي ، الْمُتَحَيِّرُ عَنْ قَصْدِي ، الْمُنْقَطَعُ بِي . (1) اى پروردگار من! گناهانم مرا خاموش ساخته، و گفتارم گسيخته شده، بدين سبب هيچ حجت و برهانى برايم باقى نمانده، پس من اسير بلاى خود، و گرو كردار خود، و حيران سرگردان در خطاهاى خود، و متحير از مقصد خود، و در راه خود درماندهام. ﴿2﴾ قَدْ أَوْقَفْتُ نَفْسِي مَوْقِفَ الْأَذِلَّاءِ الْمُذْنِبِينَ ، مَوْقِفَ الْأَشْقِيَاءِ الْمُتَجَرِّينَ عَلَيْكَ ، الْمُسْتَخِفِّينَ بِوَعْدِكَ (2) نفس خود را در جايگاه ذليلان گناهكار واداشتهام، در جايگاى شقاوتمندانى كه بر تو جرأت پيدا كردهاند، آنان كه وعده تو را سبك شمردهاند. ﴿3﴾ سُبْحَانَكَ أَيَّ جُرْأَةٍ اجْتَرَأْتُ عَلَيْكَ؟! وَ أَيَّ تَغْرِيرٍ غَرَّرْتُ بِنَفْسِي؟! (3) منزه و پاكى! به چه جرأت بر تو جرأت كردم، و به كدام فريب و غرور خويشتن را به مهلكه انداختم؟ ﴿4﴾ مَوْلَايَ ارْحَمْ كَبْوَتِي لِحُرِّ وَجْهِي وَ زَلَّةَ قَدَمِي ، وَ عُدْ بِحِلْمِكَ عَلَى جَهْلِي وَ بِإِحْسَانِكَ عَلَى إِسَاءَتِي ، فَأَنَا الْمُقِرُّ بِذَنْبِي ، الْمُعْتَرِفُ بِخَطِيئَتِي ، وَ هَذِهِ يَدِي وَ نَاصِيَتِي ، أَسْتَكِينُ بِالْقَوَدِ مِنْ نَفْسِي ، ارْحَمْ شَيْبَتِي ، وَ نَفَادَ أَيَّامِي ، وَ اقْتِرَابَ أَجَلِي وَ ضَعْفِي وَ مَسْكَنَتِي وَ قِلَّةَ حِيلَتِي . (4) مولاى من! بر افتادن من با تمام رخسارم و بر لغزيدن پاهايم مرا مورد رحمت و مهربانى خويش قرار ده، و جهالت و نادانيم را با حلم و بردبارى خود، و بدكرداريم را با احسانت مورد لطف و بخشش قرار ده، زيرا منم كه به گناهم مقر و به خطايم معترف هستم، و اين دست و موهاى جلوى پيشانى من است كه زارى مى كنم و خود را براى قصاص و كيفر كه دارم تسليم نمودهام، و به پيريم، و سپرى شدن روزهايم، و نزديك شدن مرگم، و ناتوانيم و نيازمنديم و بيچارگيم رحم و مهربانى كن. ﴿5﴾ مَوْلَايَ وَ ارْحَمْنِي إِذَا انْقَطَعَ مِنَ الدُّنْيَا أَثَرِي ، وَ امَّحَى مِنَ الَْمخْلُوقِينَ ذِكْرِي ، وَ كُنْتُ مِنَ الْمَنْسِيِّينَ كَمَنْ قَدْ نُسِيَ (5) مولاى من! هنگامى كه نام و نشان من از دنيا قطع شد، و يادم از ميان آفريدگان محو گرديد، و همچون كسى كه از زمرهى فراموش شدگان قرار گرفتم مرا مشمول رحمت خود قرار ده. ﴿6﴾ مَوْلَايَ وَ ارْحَمْنِي عِنْدَ تَغَيُّرِ صُورَتِي وَ حَالِي إِذَا بَلِيَ جِسْمِي ، وَ تَفَرَّقَتْ أَعْضَائِي ، وَ تَقَطَّعَتْ أَوْصَالِي ، يَا غَفْلَتِي عَمَّا يُرَادُ بِي . (6) مولاى من! هنگام دگرگونى چهره و حالم، و پوسيدن بدن و جسمم، و پاشيده شدن اعضايم، و گسستن مفاصل و پيوندهاى بدنم بر من ترحم فرما، اى واى از غفلت و بى خبرىام از آنچه دربارهام اجرا و اراده مىشود. ﴿7﴾ مَوْلَايَ وَ ارْحَمْنِي فِي حَشْرِي وَ نَشْرِي ، وَ اجْعَلْ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ مَعَ أَوْلِيَائِكَ مَوْقِفِي ، وَ فِي أَحِبَّائِكَ مَصْدَرِي ، وَ فِي جِوَارِكَ مَسْكَنِي ، يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ (7) مولاى من! هنگام حشر و نشرم بر من رحم فرما، و در آن روز موقفم را با اوليا و دوستانت قرار ده، و محل بازگشتم را با دوستانت، و مسكنم را در جوار خود قرار ده.
|
|
|
- جزئیات
- اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اى خدا تو بر اهل قبور نشاط و سرور عطا كن اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ خدايا هر فقير را بى نياز گردان خدايا هر گرسنه را سير گردان اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ خدايا هر برهنه را لباس پوشان خدايا دين هر مديونى را ادا فرما اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ خدايا هر غمگينى را دلشاد ساز خدايا هر غريبى را به وطن باز رسان خدايا هر اسيرى را آزاد گردان اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ خدايا مفاسد امور مسلمانان را اصلاح فرما اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضٍ اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاكَ اللَّهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ خدايا هر مريض را شفا عنايت كن خدايا به غناى خود جلو فقر ما را ببند خدايا بديهاى حال ما را به خوبى صفات خودت تغيير ده اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ خدايا دين ما را ادا فرما و فقر ما را بدل به غنا و بى نيازى گردان كه تو اى خدا بر هر چيز توانايى.
|
|
- جزئیات
- من از این و از آن حَذَر میکنم عزیزم , فقط با تو سَر میکنم تو که احتیاجی نداری به من منم که زِ دوری ضرر میکنم شبانه می آیم درِ خانه ات به حسرت نگاهی به در میکنم خودت را بِده ما بقی را بگیر ببین بعدش اما اگر می کنم در این کوچه ها بی قرار تو ام نه اینکه گدایی زَر می کنم عجب امتحانی گرفتی زِ من کمک کن,که حس خطر می کنم من آن آهِ جانسوز نیمه شبم برای تو باشم اثر می کنم بغل باز کن نوکرت آمده چنان طفل میلِ پدر می کنم کُنون که مرا راه دادی خُوشم بجز گریه کاری مگر می کنم اگر باز شد صحن قبل از همه سریعا به مشهد سفر می کنم
|
|
- جزئیات
- یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَ یا مَنْ یفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یا مَنْ یلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَی رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِک الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِک الْأَسْبَابُ، وَ جَرَی بِقُدرَتِک الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَی إِرَادَتِک الْأَشْیاءُ. فَهِی بِمَشِیتِک دُونَ قَوْلِک مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِک دُونَ نَهْیک مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا ینْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا ینْکشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کشَفْتَ. وَ قَدْ نَزَلَ بی یا رَبِّ مَا قَدْ تَکأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِک أَوْرَدْتَهُ عَلَی وَ بِسُلْطَانِک وَجَّهْتَهُ إِلَی. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِک، وَ اکسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِک، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِک مَخْرَجاً وَحِیاً. وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِک، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِک. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بی یا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی کشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بی ذَلِک وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْک، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
|
- جزئیات
- صدا زد علی که بیرون برن بمونن کنارم بنی فاطمه فقط این میون ، کسی که باید با این ها بمونه علمدارمِ ابالفضل من علمدار من توان سپاه حسین و حسن بیا مه جبین کنارم بشین بده جان بابا یه قولی به من بذار دستات و تو دست حسین همه هستی توست هست حسین تو تنهای هاش تو اون تشنگیش امیدش به دست تو بسته حسین ابالفضل من علمدار من امیدم به دست تو پهلوون یادت باشه کار به هر جا رسید تا آخر کنار حسینم بمون ابالفضل من علمدار من نذاری به عشقت جسارت کنن نذاری یه وقت تا تو زنده ای همین کوفیا خیمه غارت کنن ابالفضل من علمدار من یادت باشه آب آبروی تو یادت باشه که خود فاطمه تو اون لحظه ها رو به روی تو حسینم بدون تو اون خاک و خون تو آتیش به قلب خدا میزنی یه روزی میاد غریب غریب توی خاک و خون دست و پا میزنی بگو دخترات محیا بشن که کعبِ نِی از دشمنا میخورن تو اون ازدحام میاد خواهرت سرت رو جلوش از قفا میبرن حـــــــســــــــــــــیــــــــــــــــــــــــنــــــــــــــــ (علیهم السلام)
|
- جزئیات
- منقول است مؤمنان این دعا را در سحرهای ماه مبارک رمضان بخوانند. اِلهی وَقَفَ السّائِلُونَ بِبابِکَ وَ لاذَ الْفُقَراءُ بِجَنابِکَ وَوَقَفَتْ سَفینَهُ الْمَساکینَ عَلی ساحِلِ بَحْرِ کَرَمِکَ یَرْجُونَ الْجَوازَ اِلی ساحَهِ رَحْمَتِکَ وَ نِعْمَتِکَ، اِلهی اِنْ کُنْتَ لا تَرْحَمُ فی هذَا الشَّهْرِ الشَّریفِ اِلاّ لِمَنْ اَخْلَصَ لَکَ فی صِیامِهِ وَ قیامِهِ فَمَنْ لِلْمُذْنِبِ الْمُقَصِّرِ اِذا اَغْرَقَ فی بَحْرِ ذُنُوبِهِ وَ اثامِه. اِلهی اِنْ کُنْتَ لا تَرْحَمُ اِلاَّ الْمُطیعینَ فَمَنْ لِلْعاصینَ وَ اِنْ کُنْتَ لا تَقْبَلُ اِلاّ مِنَالْعامِلینَ فَمَنْ لِلْمُقَصِّرینَ، اِلهی رَبِحَ الصّائِمُونَ وَ فازَ الْقائِمُونَ وَ نَجَی الْمُخْلِصُونَ وَ نَحْنُ عَبیدُکَ الْمُذْنِبُونَ، فَارْحَمْنا بِرَحْمَتِکَ وَ اَعْتِقْنا مِنَ النّارِ بِعَفْوِکَ، وَ اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ لِکافَّهِ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
|
|
|
|
|
- جزئیات
- این سفره افطار نیست، این سفره روضه است آب خوش نمیره پایین از گلوی هیچ کس خونوادگی گریه می کنیم، دم اذون مغرب تشنه بودی، گرسنه بودی، چه سفره ای، چه افطاری پر غم اذون مغرب، آه از این اذون مغرب آه از این اذون مغرب دم اذون برای غارت ریختن دم خیمه دمه اذون دیدی پر از نامحرم خیمه دم اذون آسمونم تیره شد و تار شد دمه اذون خونوادش راهی بازار شد آه از این اذون مغرب آه از این اذون مغرب این سفره افطار نیست، سفره رقیه است رزق و روزی مون همیشه دست این سه ساله است خونوادگی گریه می کنیم، خونه میشه خرابه تشنه بود و گرسنه بود و چه سفره ای، چه افطاری غذا که نیست دیگه عذابه آه از اون شب خرابه یهو پرید سر که دید، بچه به هق هق افتاد تو بغلش سرگرفت، رقیه دیگه جون داد آه از اون شب خرابه آه از اون شب خرابه
|
|
- جزئیات
- قطعۀ صوتی «عَصَیناک» | با صدای: مهدی نجفی
|
|