برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
اللَّهُمَّ إِنِّي وَقَفْتُ عَلَى بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ بُيُوتِ نَبِيِّكَ، صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
أَ أَدْخُلُ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ أَ أَدْخُلُ يَا حُجَّةَ اللَّهِ
نازم بدین صحنو سرایَت / سایه ی گل دسته هایت /بر تمامِ مردم ایران
شد قبله ام باب الرضایت / کعبه ام ایوان طلایت / ما و حج حضرت سلطان
بالِ ملائک زیرِ پایِ زائرانِ مرقدِ تو / عرشیان در حسرتِ کوُیَت
نورو فروغِ آسمانها پَرتوی از گنبدِ تو / عِطرِ جنت عِطرِ گیسویَت
حرمِ تو عرشِ خدا/ جمالِ تو شمس الضُحی/ عزیزِ دل فاطمه
بویِ کربلاست / عِطرِ دلربای نَسیمت/ دل هواییِ حَریمِت/ یا رضا منم دَخیلت
پر میگیره دل یه رو سرِ بامِ تو/ من اسیرِ دامِ تو مثلِ همین یا کریمت
دل هواییِ حَریمِت/ یا رضا منم دَخیلت
بر کویرِ دل رحمتِ تو میشه نازل, ابرِ آسمون میباره/
میدرخشه نورِ امید ,امشب آرمیده خورشید رویِ دامنِ ستاره
آیینه ی ذاتِ خدا , نورِ دیده ی مرتضا /یا ضامن آهو مدد , یا علی موسی الرضا
جونِ من فدایِ دل رئوف و رحیمت/ دل هواییِ حَریمِت یا رضا منم دَخیلت
پر میگیره دل یه رو سرِ بامِ تو/ من اسیرِ دامِ تو مثلِ همین یا کریمت
دل هواییِ حَریمِت/ یا رضا منم دَخیلت
شهریارم از اَلستی/ هشتمین امام هستی/بی قرین و بی مثالی
ای پناه و جانِ ایران/ ما رعییَت و تو سلطان/ شاه و والی الموالی
تویی قبله ی دلها/همه عَطرِ تو دریا/همه پست و تو بالا/همه پست و تو بالا
همه خارو تو اسطوره ی گلها/و ما مُحرِمِ این کعبه و مبهوتِ تماشا
تو غریب الغربایی و معین الضعفایی و به هر درد دوایی, توخداوند سخایی
فقیریم و فقیریم و عشق است فقیری که تو حجِ فقرایی
تو جانانی و سلطان,تو گوینده ی قرآن/ همه خارو خَس کوی تو هستیم رضا جان
نه فقط ما, نه فقط ما, که گدای کَرَمِ توست هزاران چو سلیمان
و عجب نیست اگر موسی عمران / به میانِ حرم تو بشود خادم و دربان
و عجب نیست اگر عیسی مریم / زِ دو چشمانِ تو جان گیرد و او بر تن اموات, دهد جان
وعجب نیست که جیریل امین /خاکِ درِ کفش کَنَت را ببرد , بهرِ تبرک به جَنان
وعجب نیست زِ عشق تو شود آتش دوزخ چو گلستان
عجب اینجاست که با این جبروتت شده ای ضامنِ آهوی بیابان
و عجب نیست همان آهویِ وحشی / که تو ضامن شدی از لطف و کرامت
شود ضامنِ مردم به قیامت ,شود ضامنِ مردم به قیامت
سلام ای پسرِ حضرتِ زهرا ,سلام ای پسرِ حضرتِ زهرا ,سلام ای پسرِ حضرتِ زهرا
تویی شاهو امیرم,همه آرزویَم بو سه ای از خاک ضریحِ تو بگیرم
و همان لحظه بمیرم, که آرام شود این دلِ زارم , قرارم ,نگارم , همه دارو ندارم
اگر چه که من این مایه ندارم / ولی آرزو دارم که بیایی دمِ مرگم به کنارم
و یا پا بگذاری به رویِ خاکِ مزارم/ همان لحظه سَر از خاک بر آرم
و دو دستم به روی سینه گذارم و بگویم
سلام ای پسرِ حضرتِ زهرا ,سلام ای پسرِ حضرتِ زهرا
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
جشن میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام،سخنران : استاد بندانی نیشابوری،با نوای : کربلایی احمد
ادامه خبر...معاونت پژوهش حوزههای علمیه با همکاری واحدهای پژوهشی حوزوی برگزار می کند: نمایشگاه کتاب و
ادامه خبر...
|