برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
شیعه ای آمد خدمت امام سجاد علیه السلام گفت آقا من 500 دینار بدهکارم...امام سجاد علیه السلام گریه کردند,شخصی گفت آقا چرا گریه میکنید؟
حضرت فرمودند این از بزرگترین گرفتاری ها است که برادر دینی انسان بدهکار باشد و کاری از دستت بَر نیاید...
یک شخص مخالف در آنجا بود گفت اینها(حضرات معصومین)میگویند از بالا با خبر هستیم و دنیا دست ما است...500 دینار که چیزی نیست...
حضرت دو قرص نان از نانهایی که خودشان میخوردند دادند به آن شیعه/ دقت کنید...شخص نگفت من 500 دینار طلا بدهکارم شما 2 قرص نان میدهید این به چه کار من می آید...دید از ناحیه امام و بزرگ و پیشوایش است او خبر دارد چه چیزی به درد او میخورد و حتما مصالحی در این است/شخص گفت چشم و نانها را گرفت...این معنای آن زیاراتی است که میخوانیم...آمنتُ بسرکم و علانیتکم وظاهرکم و باطنکم...
آن شیعه آمد دست امام را ببوسد حضرت نگذاشتند و رفت.../رفت در مسیر دید ماهی فروشی هست که ماهی هایش مانده است...گفت پول ندارم نان دارم..ماهی فروش قبول کرد و جلوتر هم مقداری نمک درشت گرفت و نان داد در عوض و رفت منزل...شکم ماهی را باز کرد دید دو مروارید درخشان در شکم ماهی است..هنوز داشتند با عیالش صحبت میکردند که چطور شد خدا مرحمت کرد توسط امامم در خانه را زدند ماهی فروش آمد گفت این نان را نمی شود شکست نمی شود خورد..پیداست خیلی فقیری این نان و آن ماهی برای خودت بعد از آن شخص نمک فروش در زد و گفت این نان و آن نمک ها برای خودت...وبعاز مدتی غلام حضرت زین العابدین علیه السلام در زدند گفت حضرت فرموده است نانها را بدهید چون نمیتوانید بخورید...شیعه میگوید با آن دو مروارید هم بدهی هایم را دادم هم لباس و اسباب آسایش برای خانواده تهیه کردم
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
جشن میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام،سخنران : استاد بندانی نیشابوری،با نوای : کربلایی احمد
ادامه خبر...معاونت پژوهش حوزههای علمیه با همکاری واحدهای پژوهشی حوزوی برگزار می کند: نمایشگاه کتاب و
ادامه خبر...
|