برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
خورشید من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه
کی زیرِ گلوت را عزیزم
اینطور بریده ناشیانه
تقصیرِ حرارت تنور است
این سوختگیِ زیرِ چانه
امروز شبیه موی تو سوخت
آن موی بلندِ دخترانه
اوضاعِ مناسبی ندارم
چه خوب که آمدی شبانه
من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه
رفتم وسط شرابخواران
کَت بسته به زورِ تازیانه
بَر خورده به من چرا نبوده
برخوردِ کسی مؤدبانه
من دخترِ شاهِ عالمینم
دادند ولی به من اعانه
در راه شتر تکان نمیخورد
خوردم کتکی به این بهانه
هر بار طناب را کشیدند
خوردیم زمین دانه دانه
من سیر غذا نخوردم امّا
خوردم دل سیر تازیانه
افتاد سرت زِ روی شاخه
افتاد سرم به روی شانه
هر سنگ که بر سر تو می خورد
می کرد به سمت ما کمانه
از خاطر من نمی رود؛ نه
آن ضربه ی چوب وحشیانه
سالم لب من، لب تو زخمی؟
والله که نیست عادلانه
دیگر ز سفر بدم میآید
کی می بریام پدر به خانه
تار میبینم سرم سنگینه
عجب دستی داشت , خیر نبینه
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
جشن میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام،سخنران : استاد بندانی نیشابوری،با نوای : کربلایی احمد
ادامه خبر...معاونت پژوهش حوزههای علمیه با همکاری واحدهای پژوهشی حوزوی برگزار می کند: نمایشگاه کتاب و
ادامه خبر...
|